فصل اول:کلیات تحقیق 1
1-1) مقدمه
2 1-2) بیان مسئله
3 1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
5 1-4) اهداف تحقیق
6 1-5) فرضیه های تحقیق
7 1-6) چهار چوب نظری تحقیق
7 1-7) تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق
8 1-8) قلمرو تحقیق
11 فصل دوم :ادبیات وپشینه تحقیق
مقدمه
13 2-1-2 ) تعاریف و مفهوم مدیریت دانش
14 2-1-3) نگاهی بر سیل تحول مدیریت دانش
18 2-1-4 ) اهمیت مدیریت دانش
21 2-1-5) نظریه ها وفرایند های مدلهای مدیریت دانش
24 2-1-6 ) اثرات ومزایای مدیریت دانش در سازمان ها
تعریف و مفهوم نوآوری و نوآوری محصول
31 2-2-3 ) سیر تحول نوآوری
43 2-2-4) اهمیت نوآوری محصول
35 2 -2-5) نظریه ها و نوآوری محصول و نوآوری سازمانها
38 2-2-6) مدلهای نوآوری
42 2-2-7) اثرات نوآوری محصول بر سازمان
46 2-3 ) رابطه مدیریت دانش و نوآوری محصول
47 2-4) پیشینه تحقیق
53 فصل سوم: روش اجرای تحقیق
61 3-1 ) مقدمه
62 3-2 ) روش تحقیق
1-1) مقدمه
در
اكثر شركت ها، توسعه محصولات و خدمات جديد يك فرايند تصادفي و بدون برنامه
به حساب مي آيد. بجاي ايجاد ساختارهاي منظم براي استخراج ايده هاي جديد و
توسعه و انتخاب هم زمان از ميان آنها، اين فرايند غالباً موقتي و بدون
برنامه است. تنها در بخش هاي انگشت شماري يك رويكرد ساخت يافته براي توسعه
خدمات جديد وجود دارد. شركت هايي که فرايند نوآوري شان را به شكل ساخت
يافته تري انجام داده اند و از بي برنامگي آن جلوگيري كرده اند، بهتر می
توانند فرصت هاي نوآوري را شناخته و فرايند توسعه محصول/خدمات جديد را
مؤثرتر و كاراتر سازمان دهي كنند. بنابراين، نوآوري موفق در محصولات/خدمات
بايد رخدادي قابل كنترل باشد.(سلیمی و نصیری،1386).کاربرد کار آمد مؤثر
مدیریت دانش مزیت رقابتی را افزایش می دهد و موفقیت سازمانی را ارتقاء می
بخشد مدیریت دانش امروزه بیش از بیش مهم تلقی می شود چون سازمان ها دریافته
اند که کاربرد مؤثر از سرمایه ها و منابع دانش متعدد و گسترده این توانایی
را به آنها می دهد که نوآوری کنند و پاسخگوی انتظارات و نیازهای تازه مصرف
کنندگان که سریعاً درحال تغییرات است باشند (سانداوالیا و دالچر ، 2010 ).
مشخص کردن عوامل تعیین کننده نوآوری فناوری در شرکت ها به یک موضوع جالبی
در تحقیقات تجربی در زمینه نوآوری می باشد. این موارد کلا از نقطه نظر جنبه
اقتصاد صنعتی و جنبه مدیریت اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است.بررسی ها
در حوزه اقتصاد صنعتی از این فرضیه شروع شده است که سطح نوآوری در شرکت می
تواند به صورت ویژگی های ساختاری یک صنعت توضیح داده شود. و این موارد نیز
امکان پذیر می باشد تا قابلیت الگوی کلی از تغییرات فناوری مربوط به صنایع
خاص را مد نظر قرار داده یا به صورت کلی این موارد را کنار بگذاریم. این
موارد شامل بررسی تاثیر ویژگی های یک صنعت مانند فرصت های موجود در بازار،
مناسب بودن شرایط و ... می باشد.(وگا و همکاران،2008).
1-2) بیان مسئله
نوآوري
و تغيير در محصولات و خدمات جوامع صنعتي چنان شتابي گرفته است كه قدرت
انتخاب و خريد بسياري محصولات وخدمات را از مشتريان گرفته است، به گونه اي
كه نو بودن بسياري از كالاها بيش از چند ماه دوام ندارد. سرعت تغيير در
خدمات و كالاها و جهاني شدن اقتصاد تاثير خود را به گونه اي در تمامي
بنگاههاي اقتصادي نمايان كرده است كه رفتار و فرهنگ تمام مردم تحت تاثير
اين تغييرات قرار گرفته است. جوامع و سازمانهايي كه خود را با اين تغييرات
هماهنگ نكرده اند احساس عقب ماندگي دارند و بنگاههاي اقتصادي در اين گونه
جوامع رو به نابودي هستند. رقابت در سازمانها و بنگاههاي اقتصادي پيشرو،
چنان سرعت و شتابي دارد كه تصور رسيدن به آنها بيشتر اوقات محال و غيرممكن
به نظر مي رسد (عمادی،1390).طی سه دههء گذشته کشورها با این باور رسیده اند
که تحقیق و توسعه (R&D) تأثیری مثبت بر رشد اقتصادی خواهد داشت منابع
متنابهی را به بخش تحقیق و توسعۀ ملی خود اختصاص دادهاند. در سالهای
اخیر تئوریهای مطرح شده در زمینة رشد اقتصادی رابطة فرضی میان سرمایهگذاری
در بخش علوم و فناوری(S & T)و رشد اقتصادی را ثابت نموده است کامیسون
(2008). کشف و نوآوری لایههای زیرین و بنیادین یک چرخة تجاری را تشکیل
میدهد. این فرآیندی است که ارتقای استانداردهای زندگی در بلندمدت را رقم
میزند. اگر بتوان چنین فرآیندی را به تصویر کشید میتوان دید که رشد
اقتصادی در آن بصورت منحنی است که در بلندمدت سیر صعودی داشته و چرخة
تجاری در اطراف این منحنی در حال نوسان است. آنچه که میزان صعود و پیشرفت
ما را در بلندمدت تعیین میکند همان شیب این منحنی است نه نوسانات اطراف
آن. بنابراین یک مزيت مهم براي موفقيت سازمان ها، نوآوري است. منابع دانش
خارج از سازمان اغلب براي فرايند نوآوري در سازمان حياتي هستند .تحقيقات
انجام شده در شناخت ريشه هاي نوآوري، نقش برجسته استفاده از دانش محيطي را
فرايند نوآوري نشان دادهاند. سازماني كه از ظرفيت جذب دانش بالايي
برخوردار است، اتصالاتي با منابع دانش خارجي ايجاد ميكند كه به مثابه
كانالهايي براي انتقال افكار نو به درون سازمان عمل ميكنند .بنابراين
ظرفيت جذب دانش از طريق شناسايي دانش خارج از سازمان ميتواند نقش مؤثري در
مرحله نخست نوآوري داشته باشد.(نسیمی,1387).وجود قابليتهاي شناسايي و كسب
دانش از محيط خارج، سازمان را قادر می سازد كه به شكلي مؤثر تغييرات
فناوري و روشهاي مديريتي جديد را در حوزه فعاليت خود تعقيب كنند و از اين
طريق قابليتهاي خود را براي پذيرش تغييرات توسعه دهند، ضمن آنكه با تبديل
شدن قابليتهاي كسب شده به روشهاي جاري انجام كار ( روتينها)سازمان تغييرات
لازم را با هزينه كمتر و در زمان كوتاهتري اعمال ميكند. مدیریت دانش به
عنوان فرایند شناسایی و ایجاد و شبیه سازی دانش و کاربرد دانش به منظور کشف
یک فرصت جدید و افزایش عملکرد سازمان تعریف شده است دانگ یانگ (2011).يكي
از مفاهيم مرتبط با مدیریت دانش سازمان ، مفهوم ظرفيت جذب دانش است كه
اولين بار به وسيله كوهن و لونيتال به عنوان توانايي يك سازمان در شناسايي،
كسب و به كارگيري اطلاعات خارج از سازمان در فرايندها و محصولات نهايي خود
تعريف شد.آنها ظرفیت جذب را به عنوان توانایی شركت برای یادگیری از دانش
خارجی از طریق فرآیندهای شناسایی، تطبیق و بهره برداری از دانش تعریف می
کنند(کوهن و لوینتال، 1999، ص 65).
برچسب ها:
پایان نامه بررسي رابطه مديريت دانش و نوآوری محصول در شركت هاي صنعتي استان گيلان پایان نامه بررسي رابطه مديريت دانش و نوآوری محصول بررسي رابطه مديريت دانش و نوآوری محصول مدیریت دانش نوآوری محصول