آزادي مشروط
مقدمه
تعليق مدني، از مجازات
سلب آزادي به شرط تعهد جدي محكوم عليه به، باز اجتماعي شدن را آزادي مشروط گويند.
منظور از آزادي
مشروط آنست كه؛ مجازات محكوم قبل از اتمام مدت آن معلق گردد و محكوم در طي دورهاي
تحت آزمايش قرار گيرد. تا هرگاه رفتار وي مطلوب و پسنديده بود، مطلقاً آزاد شود و
چنانچه معلوم شود كه محكوميت جزايي وي را متنبّه نكرده است، باقيمانده مجازات در
حق وي اجرا گردد. بعلاوه به مناسبت رفتار ضد اجتماعي اخير هم شديدتر مجازات شود.
وقتي قاضي
دادگاه متهمي را مجرم ميشناسد و با توجه به روحيات و سوابق شخصي او مجازاتي تعيين
ميكند از نحوه واكنش او در مقابل مجازات بي اطلاع است، اين واكنش در عمل و پس از
آنكه مجرم مدتي را در زندان بسر آورد ظاهر ميگردد و در مواردي ممكن است اين واكنش
مثبت باشد و اصلاح مجرم قبل از خاتمه مدت محكوميت تحقق پيدا ميكند در اينصورت
منطقاً دليلي وجود ندارد كه مجرم اصلاح شده بقيه مدت محكوميت را در زندان بماند از
اين رو در غالب نظامهاي جزائي با استفاده از نظرات مكتب تحققي جزا و مكتب دفاع
اجتماعي جديد، زنداني را بطور مشروط آزاد ميكند.
تعريف آزادي مشروط
آزادي مشروط فرصت و مجالي
است که پيش از پايان دوره محکوميت به محکومان دربند داده مي شود تا چنانچه درطول
مدتي که دادگاه تعيين مي کند از خودرفتاري پسنديده نشان دهد و دستورهاي دادگاه
رابه موقع اجراگذارند ازآزادي مطلق برخوردارشوند. فکرآزادي مشروط زندانيان مربوط
به قرن نوزدهم است ..... اعطاء آزادي مشروط مرحله پيشرفته سيستم جديد اجراي مجازات
درجهت تاديب وتهذيب اخلاقي محکومين است . قانونگذاربراي زندانياني که ازخود حسن
رفتار نشان دهند ، اين امتياز راقائل مي شود که آنها بتوانندپس از سپري شدن مدت
معقولي ،آزادي خود را بدست آورند.استفاده از اين شيوه ، با توجه به محاسن عمده اي
که دارد و زنداني را از زندان ومعايب آن دورمي سازد، ازطرف علماي مکتب دفاع
اجتماعي نوين مورد استقبال واقع شده است
مارک آنسل از اين نهاد
بعنوان تدابير مبتني بر مسامحه و اغماض در مورد " بزهکاران سزاوار وشايسته
است " ياد مي کند. آزادي مشروط سابقه نسبتاً طولاني دارد . مبنا و اساس آزادي
مشروط که طريقه انگليسي است بدواً در مورد محکوميني که به مستمرات انتقال مي
يافتند اجرا شد. اجراي آزادي مشروط يکي از موارد مهم تشويق زندانيان به کار ، حفظ
نظم و آرامش ، حسن سلوک وخوش رفتاري با ديگران محسوب مي شود و ازاثرات سوء محيط
زندان تاحدودي جلوگيري کرده ودراصلاح وتربيت زندانيان نيز دربين مرحله زندان
وآزادي بسيار موثر ومفيد است ....... اعطاء آزادي مشروط يک نوع گذشت و بخشش ،کرامت
وسخاوت مقامات قضائي محسوب نمي شود. بلکه يک نوع حقي است که قانونگذار به حائزين
شرايط اعطاء کرده و مرحله اي از اجراي روشهاي اصلاحي و تربيتي محسوب مي شود
جداي ازآنکه آزادي مشروط
باعث کاهش جمعيت زندانيان ونيزکاهش هزينه هاي دولت مي گردد تاثير بسيار مثبتي بر
عملکرد فرد زنداني مي گذارد و او ضمن تلاش براي تغيير دراخلاق ورفتار خويش ، براي
ورود به اجتماع آماده مي گردد. به اعتقاد گارو آزادي مشروط کليد زندان را بدست
زنداني مي دهد وترس رجعت به زندان او رابه کردار نيک تشويق مي کند. اين قاعده
داراي دوفايده است : يکي آنکه آزادي عامل رفورم در اجراي مجازات است. ديگر آنکه
آزادي مشروط زندانيان رابراي بازگشت به مقام وطبقه اجتماعي قبلي خود مهيا مي
سازد.
ازديدگاه مکتب تحققي ،
اعمال نظام نامعين مجازاتهاي کيفري براي دفاع جامعه ازحالت خطرناک ايجادشده ،
بااصلاح وبازپروري محکوميني که قابل اصلاحند،پايان مي پذيرند،مکتب دفاع اجتماي هم
تلاش دارد با استفاده ازشيوه هاي گوناگون ، بااصلاح تدريجي محکومين ، آنها را به
جامعه بازگرداند.نهادآزادي مشروط دستيابي به اين مهم راتسريع مي نمايد.
ازنقطه نظرقضائي هدف مهم
واساسي مجازات ، اصلاح وتربيت مجرم است ، درصورتي که اين هدف قبل ازخاتمه دوران
محکوميت تحقق يابد ادامه بازداشت زنداني معقول نخواهد بود.
برچسب ها:
آزادي مشروط آزادي مشروط تعليق مدني مجازات سلب آزادي مجازات قاضي دادگاه فکرآزادي تاديب وتهذيب بزهکاران تحقيق جزوه مقاله پايان نامه پروژه دانلود تحقيق دانلود جزوه دانلود مقاله دانلود پايان نامه