عدالت اجتماعي
هدف از عدالت اجتماعي:
هـــــــــدف مااز
بـــــحث عداــــلت اجتـــــــماعـي بيـــان آيـات و رواياتــي است كه قران
كريـــم و
پيشوايان معصوم در آن ها
به حفظ حقوق، و مســــــــاوي بودن تمام مردم در برابر قانون، ونفي تبعيض و
استثمار و ظلم فرمان داده اند.
اســـلام مكتب عدل و
اعتدال است، راه مستقيم است، وامت اسلامي امت ميانه وسط اســـــــت، نظام آن
عادلانه است ،توضيح آن كه اگر شك دارد شمشـير هم دارد اگر برنامه براي سلامتي بدن
ميدهد توجه به رشـــــد معنوي و روح ما هم دارد، اگر نـــــماز دارد زكوة هم دارد،
اگر تولي و دوستي اولياء خدا دارد تـــبري و دوري از دشمنان هم دارد، اگر از علم
طرفداري ميكند از عــــــمل هم پشتيباني مي نمايد، اگر ايمــان را مطــــرح ميكند
عمل صالح را هم در كنار آن لازم مي داند، اگر فرمان به توكل به خدا ميدهد دســتور
فعاليت و تلاش هم ميدهد ،اگر مالكيت را محترم ميشمرد قانون منع ضرر و عدم سوء
استفاده از مالــكــيت را هم مطرح ميكند، اگر دستور عفو ميدهد در اجراء حدود
فرمان به قاطعيت و اينكه رحم در شما اثر نكند را نيز دارد.
خـــدمت امام مي گويند
فلاني نمازهاي با توجهي مي خواند ميپرسد «كيف عقله» طــرز تفكر او چگونه
اســت؟ يعني اگر در عبادت فردي كمالي دارد بايد در نحوه تعقل و تفــــكر او هم دقت
نمود.
رابطه عدالت اجتماعي با
جهان بيني الهي:
يــــك سري شعارهاي دهن
پركــن در جامعه است كه تا از ريشه اي اصيل مايه نگيرد از مرز شعـــــــار
خــــارج نميشود كلمه عدالت اجتماعي نيز از همان شعارهايي است كه تمام رژيم ها از
آن دم مي زنند و خــود را طرفدار آن مي دانند ولي عملاً در هيچ رژيمي شما اثر
چشمگيري از آن مشاهده نميكنــد و اين به خــاطر آن است كه اين شعــار به ريشــه اي
متصل نيست.
در اســـــــلام
مســـــاوات و بــــرابــــري از ريشـــه هــاي عمــيقــي سرچــشمـــه ميگـــــيرد
از قبيــل اينــكه:
1ـ تمام عالم هستي زير نظر
خداي حكيم است و هرج و مرج نيست تا من هم كه جزئـــــــــــي از ايــن عالم هستم
به دلخواه خود هر كاري را انجام دهم و فقط خودم مطرح باشم.
2ـ تــمام رفتار و كردار
حتي افكارها زير نظر است و خداي ما در كمــــــين است و همه بايد در دادگاه عدل او
محاكمه شويم.
3ـ همه ما از خــــاك هستيم
و عاقبت همه به سوي خاك بر ميگرديم و ميان ذرات خاك فرقي نيست تا ميان من و ديگري
فرقي باشد.
صفحه4،5،6كتاب عدالت
اجتماعي
4ـ تمام مردم بندگان
خداهستندودوستي آن ها مورد رضاي خداست و بهترين مردم خيرخواه تري است.
5ـ تمام (1)
5ـ تمام هستي از مرزو قانون
به حقي كه آفريدگار براي آن ها مقرر داشته اســــــــت تجاوز نمي كند.
6ـ پدر و مادر همه ما يكي
است.
ايــــن تفسير و تلقي از
جهان و انسان كه همان جهان بيني الهـــي است مساعدترين زمينه براي پذيرش عدالت است
و محيط ورفيق و هوسهاست كه اين زمينه را از بين ميبرد.
عدالت خواهي فطري است :
قرآن مي فرمايد كه ما
آشنايي با خوبيها و بديهــــا را بطور فطري در انسان قرار داده ايـــــــــم.«
فالِهمها فجورها و تقويها»‹1›.كودكي را در نظر بگيريد كه سيبي به شما مي سپارد و
مي رود آبي مي خورد و بر مي گردد و همين كه مي بيند شما كمي از سيب را خورده ايد
ناراحت مي شود با نگاه مخصــوص مي خواهد چنين بگويد كه من شما را امين مي
دانستم و سيب اماـــــنت بود و چرا به امانت خيـــــــــــانت كــرديد! اين معنا
در ذهن كودك هست خواه به زبان آورد يا نياورد.
برچسب ها:
عدالت اجتماعي عدالت مســــــــاوي بودن عادلانه خدما ت اجتماعي تحقيق پايان نامه پروژه دانلود پژوهش دانلود تحقيق دانلود جزوه دانلود مقاله دانلود پايان نامه دانلود پروژه