شرع و عوامل شادي آفرين
فصل اول
شادي چيست؟
يكي از جنبه هاي هيجان
شادي است كه با واژه هاي چون سرور، نشاط، وجد ، سرخوشي ، مسرت، خوشي و
خوشحالي هم معنا است.ازآن جا كه بعد برجسته هيجان مربوط به روان
انسان به دست دادن تعريف دقيق تر آن نيز درحوزه دانش
روان شناسي چندان مورد توجه قرار نگرفته است چنان كه هنري موري مي گويد يكي از
غريب ترين نشانه ها ي مشخص عصر ما كه كم تر قابل تفسير است
غفلت روان شناسان از موضوع شادي است.يعني همان حالت دروني كه افلاطون و
ارسطو و تقريبا تمامي متفكران بر جسته گذشته آن را بهترين
متاعي دانسته اندكه ازراه فعاليت قابل حصول است با وجود اين برخي
تعريفهاي پراكنده از اين هيجان شده است مثلا گفته اند: شادي احساس مثبتي است كه
ازحس ارضاء و پيروزي بدست ميايد .
شادي عبارت است از مجموعه
لذتها منهاي درد ها . شادي تركيبي ازعاطفه مثبت بالا و عاطفه منفي پايين است
.به طور خلا صه ميتوان گفت: هر انساني مطابق جهان بيني و انديشه هاي خود اگربه چيز
مورد علاقه اش برسد در خود حالتي احساس مكيند شادي نام دارد.
ضرورت شادي
شادي براي انسان يك
ضرورت است كه با آن زندگي مي يابد و عاطفه منفي مثل ناكامي ونا اميد ي و ترس و
نگراني بي اثر مي شود در پرتو شادي است كه انسان مي تواند خويش را بسازد و قله هاي
سلوك را چالاكانه بپيمايد و در اجتماع نقش سازنده خود را در زمينه هاي فر هنگي
سياسي و اقتصادي ايفا كند.ارسطو گفته است شادي بهترين چيز هاست وآنقدر اهميت
دارد كه ساير چيزها براي كسب آن هستند . اهميت شادي تا به آن حد است كه مي تواند
بيماريهاي صعب العلاج جسمي را درمان كند يك جراح معروف طي مقاله اي نوشت.
شادي نه تنها جلوي
بسياري از بيماريهاي ناشي از ناملايمات را كه در قرن حاضر است مي گيرد بلكه شادي
حتي قادر است جلو رشد ونمو بيمار ي سرطا ن را بگيرد .
ضرورت شادي در برنامه
ريزي هاي اقتصادي و اجتماعي دولتها نيز خود را نشان مي دهد اگر دولتها به بالا
بردن سطح شادي در جامعه توجه كنند در اجراي برنامه هاي خود موفق ترند برطرف كردن
غم و اندوه به وجود آوردن روحيه شاد براي خانواده و جامعه از جنبه ديگري هم ضرورت
مي يابدو آن اين كه غم و شادي انسان فقط مربوط به خودش نيست بلكه باشاد ياد غمگين
شدن يك نفر ، تمامي جامعه تاثير ميپذيرد يعني غم و شادي فردي نيست و در يك جا باقي
نمي ماند و به همه افراد سرايت مي كند روپرت شلدريك زيست شناس مشهو ر
در كتاب علم جديد حيات فلسفه اي جديدي را پيش ميكشد كه ثابت ميكند نحوه
تفكر ما نه تنها بر اوضاع واحوال خود ما كه بر همه اذ هان انسانها در سراسر جهان
تاثير مي گذارد . وي كه براي اثبات نظريه اش از شوا هد علمي و تجربه هاي
بسياري كمك گرفته معتقد است حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخيره
نمي شود بلكه چيزي به نام شعور جمعي نيز وجود دارد . .
اساس فلسفه روپرت
شلدريسك بر اين پايه استوار است كه تمام موجوداتي كه در يك رده و گونه خاص
قرار دارند توسط يك حوزه مورفو ژنتيكي كه بسيار شبيه يك حوزه مغناطيسي است احاطه
شدند به نحوي با يكديگر در ارتبا طند كن كايز در كتابي تحت عنوان صد
ميمون بر اساس اين فلسفه تجربه شگفت انگيز زير را نقل مكند:
در جزيره دور افتاده
در ژاپن تعدادي ميمون را از گونه خاص رها كردند ومقداري هم سيب زميني در
گوشه اي از ساحل قرار دادند و آن را با خاك آلودند ، سپس منتظر شدند
تا ببينند اين جانوران چه واكنشي نشان مي دهند در ابتدا چون غذاهاي
ديگري در اختبيار ميمو ن ها بو د هيچ يك توجهي به اين سيب زميني ها نشان
ندادند تا اين كه روزي يكي از آنها به سيب زمينيها نزديك شد وپس از آن كه آن را با
شيوه اي خاص شست با روش مخصوص شروع به خوردن آن كرد پس از مدتي هنگامي كه
تعداد قابل ملا حظه اي از اين ميمون ها حدود صد ميمون را ه اين كار
را ياد گرفتند ؛مشاهده شد كه در جزيره اي حدود سيصد مايل دورتر ميمونهايي كه از
همان گونه بودند با اينكه هيچ گونه تماس ظا هري با گروه اول نداشتند به طرف
سيب زمينيها كه تا آن زمان به آن ها بي اعتنا بودند رفتند وبه همان شيوه مشغول
تناول شدند به اين ترتيب اگر قرار باشد اعضاي گونه خاصي ازحيوانات با هم به
طريقي در ارتباط باشند مسلما انسان ها هم به وسيله همين نيرو باهم در ارتباط اند
با اين منطق اگر گره بر ابروان آوريد وافكار سياه و مسموم به ذهن خود راه دهيد
تنها خودرا نيازرده ايد بلكه شخصي را در آن طرف دنيا نيز پريشان كرده
ايد.
عوامل شادي آفرين
چه چيزهايي انسان را شاد
مي كند؟ عوامل شادي آفرين كدام است؟ برخي در پاسخ به اين سوال مي
گويند نبايد عوامل شادي آفرين را مشخص كرد ،چون اگر به شادي بينديشيم در واقع شادي
را از بين برده اي . معناي اين سخن آن است كه نبايد مستقيما در جستجوي شادي
بود و عواملي را مشخص كرد ودستور العمل هايي را صادر نمودچون شادي بايد خود به خود
ودر ضمن فعاليت روزمره زندگي به طور طبيعي به دست آيد حال كه چنين نيست چون انسان
براي هر كاري وايجاد هر حالتي ، آگاهي نسبي داشته باشد مسلط تر وموثرتر مي تواند
كار ها را انجام دهد :چطور ما براي آماده كردن يك ساختمان به عوامل مي انديشيم
وراههاي مختلفي را در نظر مي گيريم ما به چگونگي كسب شادي فكر نكنيم كساني كه به
دنبال راه كسب شادي اند بيش از ديگران فرصت دست يابي به آن را پيدا ميكنند.
برچسب ها:
شرع و عوامل شادي آفرين شرع عوامل شادي آفرين سرور نشاط ضرورت شادي تحقيق پايان نامه پروژه دانلود پژوهش دانلود تحقيق دانلود جزوه دانلود مقاله دانلود پايان نامه دانلود پروژه