تحقیق
نيازهاي انساني و آموزش پرستاری
مقدمه:
نقش پرستار در جامعه جديد
گستردگي بسيار يافته است و همانند گذشته در چارچوب فعاليتهاي درماني خلاصه نميشود.
اين تحول سبب ميشود كه پرستار وظايف خود را در ابعادي «عمومي» ارائه نمايد. نقش
پرستار نقشي چند بعدي است و متكي به در نظر گرفتن بيمار به عنوان يك مجموعه زيستي
– اجتماعي در شرايط ويژه ميباشد که مستلزم بهره گیری از آموزش های گوناگون
است. امروزه اهمیت آموزش پرستاران در زمینه های گوناگون و نقش حیاتی آن در
پیشبرد و سلامت جامعه امری انکار ناپذیراست و از طرفی لازمه موفقیت برای برنامه
ریزی صحیح و منطقی آموزش پرستاران استفاده از نیازسنجی آموزشی می باشد که به همین
منظور در تحقیق حاضر به بررسی نیازهای آموزشی پرستاران بیمارستان پارسیان از
دیدگاه مدیران و پرستاران پرداخته شده است. در این فصل به منظور راهیابی به
بنیانهای عملی پیرامون موضوع مورد مطالعه و برای دستیابی به چارچوب نظری جهت تدوین
فرضیه های تحقیق وپیشینه پژوهش در دو قالب مورد بررسی قرار گرفته است.
1- در بخش اول
سعی شده است اصطلاحات و مفاهیم کلیدی در ارتباطات با نیاز و نیازسنجی آموزشی
و الگوهای نیاز سنجی آموزشی در مرتبط با پرستاران ارائه گردد.
2- در بخش د
وم پاره ای از مطالب در خصوص آموزش، آموزش های ضمن خدمت، اصول و مبانی حاکم در
نظام آموزش پرستاران و موارد دیگری از این قبیل مطرح شده است.
3- زمینه های تاریخی
حرفه پرستاری، خدمات پرستاری و جامعه، پرستاری در جامعه نوین، تکامل تاریخی تحقیق
پرستاری و .... در بخش سوم مورد بررسی قرار گرفته شده است.
4- در بخش
چهارم سوابق مطالعات موردی انجام شده در زمینه تحقیق پرداخته شده است.
بخش اول : نیاز و نیازسنجی
آموزشی
مفهوم نیاز
مفهوم نياز يكي از وسيعترين
و پركاربردترين واژههايي است كه در حوزههاي مختلف آموزشي وخدمات اجتماعي متداول
است. در واقع نياز مفهومي است پيچيده و داراي ابعاد گوناگون كه درباره آن هيچگونه
تعريف منحصر به فردي كه مورد پذيرش همگان باشد وجود ندارد و فهم آن بستگي به اين
دارد كه اين امر را در كدام يك از شاخههاي علوم بشري و براي چه تحقيقي مورد بررسي
قرار داده و از آن چه استفادهاي ميكنيم هر كدام از علوم مختلف از ديدگاه خود به
نيازها پرداختهاند به عنوان مثال فيزيولوژيستها به بعد فيزيولوژيكي، روانشناسان
به بعد رواني، جامعه شناسان به بعد اجتماعي نيازها پرداخته و اقتصاد دانان در
چارچوب تقاضاي مشتريان نيازها را مورد مطالعه قرار ميدهند (مختاری آبكناري ،
1382ص43).
ويژگيهاي نيازهاي انساني
برخي از ويژگيهاي ابتدايي
نيازهاي انساني عبارتند از :
1- تمام مردم
نيازهايي دارند .
2- نيازها بيانگر
فاصله بين وضع موجود و وضع مطلوب است .
3- مردم بايد تفاوت
بين وضع موجود واقعي و وضع مطلوب را تشخيص داده و قبل از آنكه براي هرگونه تغييري
آماده شوند بايد بتوانند ارزش وضع مطلوب را درك كنند.
4- وسعت فاصله بين
دو وضعيت موجود و مطلوب نشان دهنده ميزان نياز فرد است .
5- نيازها در يك
طبقهبندي معمولي به سه دسته فيزيكي ، اجتماعي و ادغامي تقسيم ميشوند.
6- از نظر روان
شناسي نيازها در دو گروه احساس شده و احساس نشده طبقهبندي ميشوند.
7- نيازها ميتواند
در ماهيت انفرادي باشند يا در بين اعضاي گروهها مشترك باشند.
8- نيازها به مرور
زمان تغيير ميكنند.
9- نيازهاي مردم با
افزايش سن و رشد و تغييرات اقتصادي و اجتماعي تغيير ميكنند.
10- اهميت
نسبي نيازها از شرايط فيزيكي و هنجارهاي فرهنگي تأثير ميپذيرد (شعبانعلي
فمي،1380ص43).
طبقه بندی نيازها
كلاً نيازها را براساس
معيارهاي گوناگوني طبقه بندي مي كنند كه هر كدام بخشي از وجود وانواع نيازها را
نشان مي دهد ولي در كل نياز بر پايه تمايلات وخواسته هاي هر فرد استوار است ولي
اين تمايلات وخواسته ها را بايد مورد ارزيابي قرار داد وآنها را از نظر عقلاني
طبقه بندي كرد در كل به نظر مي رسد كه طبق تعريف دو نوع نياز كلي را مي توان طبقه
بندي نمود (عباسي، 1375ص75 )
1- نيازهاي
محسوس وآشكار كه به سادگي قابل شناسايي هستند و نيازي به تحقيق در مورد آنها نيست.
مانند نياز به غذا يا نياز به آموزش
2- نيازهاي
غير آشكار (غير محسوس ) : اين نيازها كه به آن نيازهاي پنهان هم گفته مي شود با
وجود مشخص شدن آن معلوم نيست كه چه كساني به آن نيازمندند مانند تقليل در كيفيت يا
كميت توليد كه كمبود بايد تحليل شده وعلت آن بدست آيد ومشخص گردد.
نظريه سلسله مراتب نيازهاي
مازلو
يكي از معروفترين نظريه هاي انگيزش دركار، نظريه سلسله مراتب
نيازهاي مازلو است از زمان معرفي آن در سالهاي مباني دهه 1940 تاسالهاي پاياني دهه
1950 اين نظريه در درجه نخست در قلمرو روانشناسي باليني بود كه مازلو بيشتر
كارهاي پيشرفته خود را در آن زمينه به انجام رساند. با توجه بيشتري كه به نقش
انگيزش در كار بعمل آمد، در دهه 1960 نظريه سلسله مراتب نياز كه به عنوان يك
الگوي مطلوب رفتار انساني در سازمان پديدار شد تا اندازه زيادي به سبب معروف شدن
الگو از سويً داگلاس مك گرگورً درباره اين نظريه بطور گسترده بحث شد
و از سوي روانشناسان سازمان و مديران مورد بهره گيري قرارگرفت
.
بخش دوم : آموزش
پرستاری
مفهوم آموزش
آموزش اصطلاحي است كه دامنه
آن طيف وسيعي از فعاليتها را دربرميگيرد. طول يك فعاليت آموزشي ميتواند از يك
دوره آموزشي كوتاه مدت ، مانند يك گردش صحرايي يك روزه، تا يك دوره بهسازي حرفهاي
كه ممكن است چندين ماه به طول انجامد، متغير باشد. نوع شاگردان يا فراگيران
اين دورهها نيز متفاوت است. ( ونتلینگ ، 1375ص 101).
آموزش نوعي سرمايهگذاري
پنهان براي تغيير مفاهيم و بنيانهاي فكري و ساخت علايق و تواناييها و مهارتهاي
فردي و اجتماعي است كه در كوتاه مدت با ارزش افزوده به صورت تدريجي و آثار غير
ملموس همراه ميباشد و در دراز مدت حضوري فعال و مؤثر در ساختار فني ، حرفهاي و
فرهنگي خواهد داشت. در تعريف ديگري آموزش به مجموعهاي از فعاليتهاي پيوسته و
داراي تأثيرهاي متقابل گفته ميشود كه آموزشگر به كمك فنون آموزشي و وسايل ديداري
و شنيداري ونتايج حاصل از پژوهشها و تجربهها را در قالب برنامههاي آموزشي به
فراگيران خود انتقال ميدهد
در مجموع آموزش را ميتوان
وسيله كسب دانش و آگاهي و يا ابزار ايجاد تغييرات مثبت و مفيد رفتاري و ذهني در
انسان تلقي نمود ( آنونی موس 2006ص 4)
آموزش راهبردي است براي
انتقال دانش ها، بينش ها، مهارت ها وتجارب ارزشمند از منابع تحقيقاتي ويا صاحبان
تجربه به افراد ذي نفع براي استفاده جهت ارتقاء سطح دانش، بينش ويا مهارت براي
تحقق يك زندگي عقلاني كه به فراگير كمك مي كند تا توسط آموزه هاي فراگرفته شده راه
تفكر را بياموزد و از قوه تفكر براي حل مشكلات و رفع موانع استفاده كرده
واستعدادهاي بالقوه خود را به صورت عملي به مرحله اجرا درآورد .
آموزش ضمن خدمت
ميركمالي (1378ص29) در
تعريف آموزش ضمن خدمت اظهار مي دارد كه آموزش ضمن خدمت عبارت از برنامه اي است كه
به منظور تقويت توان و ظرفيت افراد در ضمن كار طراحي مي گردد. بنابراين
آموزش ضمن خدمت را مي توان هر نوع آموزشي براي ارائه فرصت هاي يادگيري به منظور
بهبود عملكرد كاركنان شاغل تعريف نمود.
آموزش
تجربه اي است مبتني بريادگيري و به منظور ايجاد تغييرات نسبتا ماندگار در فرد صورت
مي گيرد تا او بتواند توانايي خود را براي انجام دادن كار بهبود بخشد. آموزش مي
تواند تغيير مهارتها ، دانش ، نگرشها و رفتار اجتماعي را دربر داشته باشد. به طور
كلي آموزش ضمن خدمت در جهت ارتقاء سطح دانش،بينش ،نگرش و رفتار اجتماعي در
كاركنان و مديران مي باشد به نحوي كه بتوانند وظايف شغلي خود را به نحو احسن انجام
دهند و براي قبول مسئوليت هاي بيشتر ومهمتر آماده شوند.
اهداف و انواع آموزش ضمن
خدمت
اصولا
براي رسيدن به نتيجه مطلوب بايستي اهداف به طور واضح و شفاف بيان گردد لذا در اين
قسمت به اهداف آموزش ضمن خدمت در كاركنان پرداخته مي شود(فتحي واجارگاه،1373ص143-141):
1) هماهنگي و
همسو نمودن كاركنان باسازمان
2) افزايش
رضايت شغلي و بهبود روحيه در كاركنان
3) كاهش حوادث
و ضايعات در نتيجه انجام كار
4) بهنگام
سازي دانش و توانمندي نيروي انساني در سازمان
5) كمك به
تغيير و تحولات سازماني
6) انطباق با
شرايط و اوضاع و احوال اجتماعي
7) تقويت
روحيه همدلي و همكاري در بين كاركنان سازمان
8) بهبود
اقتصاد معيشتي
9) ايجاد
فعاليت هاي جديد شغلي و ارتقاء آن
آموزش هاي ضمن خدمت به
طوركلي بر سه نوع الف ـ آموزش هاي ضمن خدمت بر حسب زمان ب ـ آموزش
هاي ضمن خدمت بر حسب ماهيت ج ـ آموزش هاي ضمن خدمت بر حسب هدف و منظور مي
باشد كه در ذيل بطور مختصر هريك توضيح داده مي شود(فتحي واجارگاه،1373ص144-140)
برچسب ها:
نيازهاي انساني و آموزش پرستاری نيازهاي انساني آموزش پرستاری نقش پرستار طبقه بندی نيازها سلسله مراتب نيازهاي مازلو تحقیق پایان نامه پروژه پژوهش دانلود پژوهش دانلود تحقیق دانلود جزوه دانلود مقاله دانلود پایان نامه دانلود