بررسي رابطه شيوههای فرزندپروری
و هوش با رشد اجتماعی دانشآموزان دبيرستانی دختر شهر رشت
نوع فایل: word
سایز: 101 KB
تعداد صفحه:102
چکیده
رشد اجتماعی انسان از
همان روز اول در فرد آغاز میشود. زیرا از همان روز اول، زندگی در میان افراد دیگر
شروع میشود و از همان ابتدا با دیگران ارتباط برقرار میکند. همین طور ارتباط
تغییراتی در رفتار او بوجود میآورد و بدین ترتیب یادگیری اجتماعی آغاز میشود،
کودک برای رفع نیازهای خود به کمک و توجه دیگران نیاز دارد.
او در ابتدای تولد قادر
به نشان دادن تظاهرات اجتماعی نیست و رفتار اجتماعی مشخصی نیز از وی ظاهر نمیشود
ولی به تدریج نشانههای رشد اجتماعی در او پیدا میشود که از روابط اجتماعی گستردهای
برخوردار است. رشد اجتماعی کودک با سایر جنبههای رشد او کاملاً هماهنگ و مربوط
است.
از جمله عوامل مؤثر در
رشد اجتماعی کودکان، خانواده است. خانه و خانواده نخستین محیطی است که انسان را
تحت تأثیر فضا و روابط و مناسبات خود قرار میدهد.همه چیز این محیط و بخصوص عوامل
انسانی آن بسیار تأثیرگذار است. تأثیرپذیری کودک و روابط عاطفی درون خانواده به آن
میافزاید.
نفوذ والدین در بچهها
تنها محدود به جنبههای ارثی نیست بلکه در آشنایی کودک به زندگی جمعی و فرهنگ
جامعه نیز، خانواده نقش مؤثری را اجرا مینماید.
روابط بین کودک و والدین
و سایر اعضای خانواده را میتوان به عنوان مبنای جامعهپذیری نظامهای اجتماعی
بزرگتری چون، جامعه شهری یا روستایی و جامعه گستردهتر در نظر داشت. این
نظامها به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق روشهای مختلف تربیت فرزند در کودکان
تأثیر میگذارند.
باید توجه داشت که
درتربیت مجموعه ای از تلاشها وفرصتها دخالت دارند ، نه یک تلاش یا یک اقدام خاص
.همچنین گستره آن مانند گستره حیات بسیار وسیع است واز زمان انعقاد نطفه
آغاز می شود وتا آخرین لحظه حیات استمرار می یابد تربیت مطلوب باید به رشد همه
جانبه ورشد متعادل ومتوازن کودک توجه داشته باشند. هدف کلی این تحقیق بررسی ارتباط
بین شیوههای فرزندپروری و عامل هوش با رشد اجتماعی دانشآموزان دختر شهر رشت
در دوره دبیرستان است . آزمودنیهای این پژوهش ۴۰۰ دانشآموز دختر دوره
دبیرستان ناحیه دو شهر رشت هستند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به صورت
تصادفی انتخاب گردیدهاند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه رشد اجتماعی ۲۷ سؤالی آلیس
واتیزمن، پرسشنامه ۳۰ سؤالی دایانا باوم ریند برای شیوههای فرزند پروری و تست
ریون برای هوش میباشد. به منظور بررسی و آزمون فرضیات تحقیق و توصیف دادهها از
روشهای استنباطی تحلیل رگرسیون همزمان و روش ضریب همبستگی استفاده شدهاست. تحلیل
نتایج نشان داد که بین متغیر شیوة تربیتی آزادمنش و هوش با رشد اجتماعی دانشآموزان
رابطه معنادار وجود دارد و این ارتباط از نوع مثبت و مستقیم است.
واژه های کلیدی: رشد
اجتماعی، فرزند پروری، شیوههای تربیتی، هوش
فهرست مطالب
چکیده: ۱
فصل اول ۲
کلیات ۲
مقدمه ۳
بیان مسئله
۵
اهداف تحقیق
۷
اهمیت و ضرورت تحقیق
۸
فرضیههای پژوهش
۱۰
فصل دوم ۱۳
ادبیات تحقیق
۱۳
مقدمه ۱۴
قسمت یکم ۱۵
مبانی نظری رشد اجتماع
۱۵
رشد ۱۶
دو نظریه در مورد کیفیت و
نحوه رشد و تحول ۱۶
رشد پیوسته :
۱۶
رشد اجتماعی
۱۷
۱- تعریف رشد اجتماعی ۱۷
۲-شاخص های رشد اجتماعی ۲۳
۳- الگوی رشد و تکامل اجتماعی
۲۵
نظریه های مربوط به رشد
اجتماعی ۲۹
الف – رشد اجتماعی از نظر
اسلام ۳۰
ب – روان تحلیل گری
۳۱
ج – یادگیری اجتماعی
۳۲
د – یادگیری عامل
۳۲
ه – یادگیری مشاهدهای
۳۲
و – کردار شناسی
۳۳
ز – تحول روانی – اجتماعی
۳۳
ح- نظریه شناختی
۳۵
ط- رشد داوری اخلاقی
۳۶
ظ- دیدگاه چارلز هورتن
کولی (خود آیینهسان) ۳۷
عوامل موثر بر رشد
اجتماعی ۳۷
۱- خانواده ۳۸
۲- مدرسه ۳۸
۳- گروه همسالان ۳۹
۴- اجتماع و فرهنگ آن ۴۰
۵- هوش ۴۰
قسمت دوم ۴۲
مبانی نظری شیوههای
فرزند پروری ۴۲
تربیت و آثار سازنده آن
۴۳
خانواده و اهمیت آن در
تربیت کودک ۴۴
انواع خانواده
۵۱
قسمت سوم
۵۸
مبانی نظری هوش
۵۸
هوش ۵۹
هوش چیست؟
۶۰
تعارف هوش
۶۲
عوامل مؤثر در هوش
۶۴
ماهیت هوشی و رابطه آن با
تستهای هوشی ۶۵
قسمت چهارم
۶۷
تحقیقات انجام شده در
داخل و خارج از کشور ۶۷
الف – تحقیقات انجام شده
در داخل کشور ۶۸
تحقیقات انجام شده خارج
از کشور ۷۱
فصل سوم ۷۵
روش تحقیق
۷۵
مقدمه: ۷۶
روش تحقیق:
۷۶
جامعه آماری:
۷۶
نمونه و روش نمونهگیری:
۷۶
ابزار پژوهش:
۷۷
روش جمعآوری دادهها
۸۱
روش آماری و تجزیه و
تحلیل دادهها ۸۱
فصل چهارم
۸۳
تجزیه و تحلیل دادهها
۸۳
مقدمه ۸۴
توصیف دادههای پژوهش
۸۵
تحلیل دادههای پژوهشی
۸۷
فصل پنجم
۱۰۳
بحث و نتیجهگیری
۱۰۳
بحث ۱۰۴
محدودیتهای پژوهش
۱۰۷
پیشنهادهای پژوهش
۱۰۸
پیشنهادهای کاربردی
۱۰۹
مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است
و امروز در دنیایی زندگی میکند که معروف به عصر اطلاعات و ارتباطات است.
اگر تعامل و ارتباط
او با افراد دیگر جامعه و نیز با جوامع دیگر به وجود نیاید قادر به ادامه زندگی
نخواهد بود. بنابراین ایجاد این ارتباط برای انسان لازم و ضروری است ولی برای
برقراری ارتباط صحیح نیاز به تبعیت از اصول شناختهشده و مورد قبول دارد تا
رفتارها و اعمال خود را با آنها وفق دهد. (فتحی آذر، ۱۳۷۳)
حال با توجه به اهمیت
موضوع میتوانیم بگوییم که رفتار اجتماعی پایه و اساس زندگی انسانی فرد را تشکیل
میدهد و مهمتر آنکه رشد اجتماعی سبب اعتلای رشد عقلانی هم میشود و چنین باید
گفت که انسان جز در جریان جامعه، ادامه زندگی برایش بسیار دشوار خواهد بود. فرد از
طریق زندگی با افراد دیگر و آشنایی با آداب و رسوم جامعه است که میتواند نقش خود
را در خانواده و جامعه ایفا نماید. لازمه زندگی جمعی، سازگاری با افراد، توافق
داشتن با آنان و تا حدودی تلاش برای انجام انتظارات آنان است. (شریعتمداری، ۱۳۶۹)
و اما منظور از رفتار
اجتماعی آن است که فرد در موقعیتهای مختلف و در برخورد با دیگران چه واکنشهایی
را از خود نشان میدهد. آیا در برخورد با دیگران رفتاری سنجیده و محبتآمیز دارد
یا اینکه برعکس مردم گریز و جامعه ستیز است؟ رفتار اجتماعی کودکان و نوجوانان
ابتدا از رفتار اعضای خانواده و بعد از همسالان و دوستان شکل میگیرد. روابط
اجتماعی، انعکاسی است از نگرش یا شیوة رفتار فرد نسبت به جامعه. در اینجا اگر
رفتار فرد را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که او غالباً
بر سود و زیان جامعه قدم بر میدارد و از طریق کنشهای اجتماعیش در مییابیم که
آیا با ملاکها و آداب و رسوم جامعه خود سازگاری دارد یا برعکس، همواره برای خود و
جامعه مسأله آفرین است و در اموری فعالیت دارد که از لحاظ اجتماعی مردود شناخته
شدهاند. (پارسا، ۱۳۶۸)
از مواردی که روی رشد
اجتماعی تأثیرگذار است، خانواده و شیوههای تربیتی آن است.
بیان مسئله
در میان جنبههای مختلف
رشد انسان (جنبههای بدنی، عقلانی، عاطفی، اجتماعی) رشد اجتماعی از جایگاه ویژهای
برخوردار است. فرایند رشد اجتماعی از دوران شیرخوراگی و به طور مستمر تا بزرگسالی
ادامه دارد.
منظور از رشد اجتماعی این
است که فرد برای مشارکت مؤثر و فعال در اجتماعی که در آن زندگی میکند، آماده
گردد، به طوری که همگام با مأنوس شدن با ارزشهای اجتماعی و تقلیل مسئولیتهای
اجتماعی بتواند مورد پذیرش جامعه قرار گیرد. روانشناسان عوامل متعددی را در رشد و
تکامل اجتماعی مؤثر میدانند که از مهمترین آنها میتوان به خانواده، مدرسه، معلم
همسالان و … اشاره نمود. (اعزازی، شهلا، ۱۳۷۳)
کودک در ابتدای تولد قادر
به نشان دادن تظاهرات اجتماعی نیست و رفتار اجتماعی مشخص نیز از وی ظاهر نمیشود،
ولی به تدریج نشانههای رشد اجتماعی در او پیدا میشود که از روابط اجتماعی گستردهای
برخوردار است.
لازم به ذکر میباشد که
خانواده به عنوان یکی از اساسیترین نهادهای اجتماعی و نخستین و مهمترین عامل
اساسی در رشد اجتماعی فرد است. خانواده حداقل از دو نفر با تواناییهای گوناگون و
با نیازها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیتهای گوناگون تشکیل شدهاست. تلفیق
این تواناییها، شیوههای گوناگون فرزندپروری را ایجاد میکند. (نوابینژاد، ۱۳۷۳)
والدین بر اساس الگوها و
آرمانهای فرهنگی خود کودکان را به شیوههای گوناگون پرورش میدهند. بین گروههای
مختلف به تفاوتهای چشمگیری در زمینه تربیتی فرزندان بر میخوریم. والدین برای
تربیت فرزندان خود از سبکها و شیوههای فرزندپروری متفاوتی استفاده میکنند(باوم
ریند۱، ۱۹۷۱)
این تحقیق در پی آن است
که رابطه شیوههای فرزندپروری با رشد اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد و اینکه
کدام شیوه تربیتی باعث رشد اجتماعی بیشتر در فرد میشود؟
علاوه بر آن رشد اجتماعی
کودک با سایر جنبههای رشد(از جمله رشد هوش) کاملاً هماهنگ و مربوط است. چنانچه از
تحقیقات دیگر از جمله تحقیق کولین۱ (۱۹۷۹) نیز بر میآید، با پیشرفت رشد هوشی، رشد
اجتماعی فرد پیشرفت مینماید. بدین صورت که بین مراحل هوشی افراد و رشد اجتماعی
آنان رابطه وجود دارد. در واقع افراد با رسیدن به مرحله هوش صوری، به تکمیل کردن
رشد اجتماعی خود مبادرت میورزند. با توجه به آنکه نوجوانی مرحله یافتن هویت مستقل
و حضور مستمر در فعالیتهای اجتماعی میباشد و این امر مستلزم رشد تفکر صوری و
برقراری روابط مطلوب اجتماعی با دیگران است بنابراین بایستی شرایطی فراهم کرد تا
نوجوانان هر چه بیشتر و بهتر با مفاهیم انتزاعی و نحوه عملکرد مطلوب اجتماعی آشنا
شوند.
(کولین، به نقل از نیکوکار،
۱۳۷۷).
این تحقیق علاوه بر موضوع
قبل در پی بررسی رابطه میان هوش با رشد اجتماعی فرد نیز می باشد . و به طور
کلی در پی آن است که رابطه هر یک از شیوههای فرزندپروری و هوش با رشد
اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد
اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق بررسی
رابطه شیوههای فرزندپروری و هوش با رشد اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی دختر شهر
رشت میباشد.
اهداف جزئی
۱- بررسی رابطه بین شیوههای فرزندپروری با
رشد اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی دختر شهر رشت
۲- بررسی رابطه هوش و رشد اجتماعی دانشآموزان
دبیرستانی دختر شهر رشت
۳- بررسی رابطه شیوه تربیتی دموکراتیک و هوش
با رشد اجتماعی دانشآموزان دختر شهر رشت
۴- بررسی رابطه شیوه تربیتی سهلگیر و هوش با
رشد اجتماعی دانشآموزان دختر شهر رشت
۵- بررسی رابطه شیوه تربیتی دیکتاتوری و هوش
با رشد اجتماعی دانشآموزان دختر شهر رشت
اهمیت و ضرورت تحقیق
انسان دارای ابعاد
گوناگونی است. یکی از ابعاد وجودی انسان که نیازمند رشد و شکوفایی میباشد، بعد
اجتماعی است. بعد اجتماعی رشد فرد پایه و اساس زندگی انسانی را تشکیل می دهد.
انسان به معنی دقیق حیوانی فرهنگی است و جنبه عقلانی حیات وی در زمینه اجتماعی رشد
میکند. ادامة زندگی انسان جز در جامعه جریان پیدا نمیکند، مگر فرد با دیگران به
سر برد، با آنها سخن بگوید و مقاصد خویش را به ایشان بفهماند و از افکار و
نظریات آنها آگاه شود، با آداب و رسوم جامعه آشنا شود و نقش خود را در جامعه و
خانواده اجرا نماید و لازمة زندگی جمعی سازگاری با افراد، توافق با ایشان و تا حدی
کوشش برای انجام انتظارات آنهاست. (شریعتمداری، ۱۳۶۹)
چنانچه میدانیم خانوادهها
در زمینه اجتماعی، اقتصادی، تربیتی، دینی، هنری و مانند اینها با هم متفاوتند.
شکل خانوادهها، طرز
ارتباط اعضاء هر خانواده با یکدیگر و جامعهای که خانواده در آن بسر میبرد،
در تمام موارد یکسان نیست. بنابراین تأثیر خانوادهها در رفتار افراد مختلف است.
در یک خانواده شکل و طرز ارتباط اعضاء خانواده طوری است که محیط خانواده را برای
تأمین احتیاجات اساسی کودکان چه در زمینه بدنی و چه روانی مساعد میسازد. رفتار
کودکی که در این خانواده پرورش مییابد با رفتار کودکی که محیط خانواده وی مانع
تأمین احتیاجات اساسی اوست کاملاً متفاوت است. خانواده در تمایلات بچهها، افکار و
عقاید آنها و طرز برخورد ایشان با دیگران تأثیرگذار است.
(شریعتمداری، ۱۳۶۳)
هر خانوادهای شیوة
تربیتی خاص خود را دارد و هر کدام از این شیوهها میتواند تأثیر خاصی روی کودک
بگذارد. حال باید بررسی کرد که کدام شیوة تربیتی میتواند بر افکار و عقاید و طرز
برخورد فرد با دیگران تأثیر بیشتری داشتهباشد و سبب رشد اجتماعی بیشتری در فرد
گردد.
علاوه بر آن به نظر میآید
عوامل دیگر از جمله عامل هوش نیز با رشد اجتماعی در ارتباط باشد. بنا به تحقیقات
کولین (۱۹۷۹) نشانگر این واقعیت است که هر چه افراد بزرگتر میشوند و از لحاظ هوش
رشد بیشتری مییابند رشد اجتماعی آنان نیز بیشتر میشود. و هر چه که فرد به مرحلة
صوری یا انتزاعی رشد هوشی نزدیکتر میشود، رشد اجتماعی او بیشتر میشود.
(کولین، به نقل از نیکوکار،
۱۳۷۷)
بنابراین برای اینکه فرد
رشد هوشی بیشتری پیدا کند، این امر مستلزم رشد تفکر صوری و برقراری روابط مطلوب
اجتماعی با دیگران است. و این تحقیق در پی بررسی رابطه هوش با رشد اجتماعی میباشد.
و به طور کلی به دنبال بررسی رابطة شیوههای فرزندپروری و هوش با رشد اجتماعی است.
نتایج این تحقیق میتواند
به والدین این آگاهی را بدهد که کدام شیوههای تربیتی را که مناسبتر است برگزینند
و این نتایج میتواند راهنمایی برای اولیا و مربیان باشد تا در انتخاب شیوه تربیتی
به خطا نروند و بهترین شیوه را به کار گیرند تا باعث رشد اجتماعی بیشتر در کودکان
شود. علاوه بر آن دستاوردهای پژوهش میزان رابطه هوش و رشد اجتماعی را مشخص میسازد
و اولیا و مربیان به دنبال راههایی برای رشد سریعتر هوش خواهند بود تا منجر به
رشد اجتماعی بیشتر در کودک گردد.
فرضیههای پژوهش
۱- بین شیوههای فرزندپروری با رشد اجتماعی
دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۲- بین هوش و رشد اجتماعی دانشآموزان رابطه
وجود دارد.
۳- بین شیوه تربیتی دموکراتیک و هوش با رشد
اجتماعی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۴- بین شیوه تربیتی سهلگیر و هوش با رشد
اجتماعی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
۵- بین شیوه تربیتی دیکتاتوری و هوش با رشد
اجتماعی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
برچسب ها:
رابطه شيوههاي فرزندپروري شيوههاي فرزندپروري رشد اجتماعي دانشآموزان دبيرستاني رشد اجتماعي دانشآموزان رشد اجتماعي فرزندپروري و هوش فرزندپروري تحقیق پایان نامه پروژه پژوهش دانلود پژوهش و تحقیق دانلود جزوه دانلود مقاله دان