دعانویسی
نوع فایل: word
سایز : 160 KB
تعداد صفحه:177
دعا از گذشته
تا کنون تأثیر بسیار زیادی بر فرهنگ و روش زندگی مردم گذاشته است وهمیشه از ارکان
مهم زندگی مردم بوده است . هر چه به عقب بر می گردیم دعا ، دعا نویسی ، جادو و
امثالهم در فرهنگ و آیین ها پررنگ تر دیده می شود .
دعا در زندگی
روزمره ی مردم نقش داشته و دارد ، مواردی از قبیل بیماری ، کشاورزی ، عزا ،
عروسی ، تولد نوزاد ، مراسم مختلفی که در هر منطقه وجود دارد ، ولی نکته قابل توجه
این است که در گذشته جزو ارکان زندگی بوده است ولی امروزه استفاده از دعا کمرنگ تر
شده است .
فهرست مطالب
بیان مسأله : ۱
روش تحقیق : ۲
مشکلات تحقیق : ۲
جادوگری و پیدایش آن :
۳
جادو و تعریف آن :
۱۳
سحر و جادوگری درلغت :
۲۳
سحر در اصطلاح :
۲۴
واژه های مترادف با
سحر : ۲۴
کهانت : ۲۵
طلسمات: ۲۵
شعبده : ۲۶
عزایم : ۲۷
انواع سحر : ۲۷
نوع اول : سحر کلدانیان :
۲۷
نوع دوم : سحر اصحاب
اوهام و نفوس قویه : ۲۸
نوع سوم : سحر استعانت به
ارواح ارضیه : ۲۸
نوع چهارم : سحر تخیلات ،
چشم بندی وشعبده : ۲۹
نوع پنجم :
سحر اعمال عجیبی که ظاهر می شود و حاصل ترکیب آلات مرکبه ی هندسی می باشد :
۲۹
نوع ششم : سحر کمک گرفتن
از خواص ادویه : ۲۹
نوع هفتم : سحر جلب قلوب
به سوی خویش : ۳۰
نوع هشتم : سحر نمامی و
سخن چینی : ۳۰
دعاهای برای باطل کردن
سحر و دفع چشم زخم : ۳۰
انواع جادو : ۳۳
جادوی لفظی : ۳۴
جادوی عملی : ۳۵
جادوی تقلیدی و تهدیدی :
۴۲
جادو میان بدویان :
۴۶
جادوگری در کتابهای مقدس
: ۵۳
رابطه ی دین و جادوو دعا
: ۵۷
دیدگاه تکاملی درباره ی
دین و جادو : ۵۹
دیدگاه جامعه شناسی در
مورد دین وجادو : ۶۲
جادوگری در ایران :
۶۵
طلسم : ۶۷
تعویذ : ۶۹
حرز: ۷۴
عزایم : ۷۴
مقایسه ی تعویذ و طلسم :
۷۵
تقسیم بندی انواع طلسم :
۸۰
عناصر طبیعی : ۸۱
اعضای بدن حیوانات :
۸۶
اعضای بدن انسان :
۸۸
گیاه : ۹۰
سنگ : ۹۴
طلسم های ساخت دست بشر :
۹۸
نقش : ۹۹
حروف : ۱۰۱
حروف ابجد : ۱۰۲
نقش و حروف : ۱۰۷
۱ــ تکسیر ۱۰۷
۲ــ موکلین ۱۱۰
۳ــ ساعت ۱۱۱
۴ــ ساحت ۱۱۲
۵ــ نقش ۱۱۳
۶ــ لوح ۱۱۳
۷ــ عملیات ۱۱۴
انواع خطوط و الفاظ :
۱۱۸
ذکر : ۱۲۰
اشیاء شخصی : ۱۲۲
تقسیم بندی از نظر عملیات
: ۱۲۴
جنس مواد به کار رفته در
طلسم ها : ۱۲۵
تقسیم بندی از نظر اوقات
استفاده : ۱۲۶
تقسیم بندی از نظر موارد
استفاده : ۱۲۸
دعا : ۱۲۹
شرایط دعا : ۱۳۲
دعاهای مختلف و کاربرد
آنها : ۱۳۴
۱٫سوره ی فاتحه الکتاب :
۱۳۴
۲٫ آفرینگان ، اشم وهو ، یثا اهو و ئیریو : ۱۳۵
صیدور : ۱۴۲
دعا و دعا نویسی
دربین مردم زمان ما : ۱۴۴
مواردی از اعتقادات مردم
: ۱۵۵
تصویری از نمونه های
ادعیه مورد استفاده دعا نویسان : ۱۵۹
نتیجه : ۱۶۲
لغات و اصطلاحات :
۱۶۵
عوذه : ۱۶۵
عزایم : ۱۶۵
سحر : ۱۶۵
طلسم ( هیمیا ):
۱۶۹
معنای کهانت و کاهن :
۱۷۰
معنای دعوت کواکب :
۱۷۰
معنا و تعریف شعبده (
ریمیا ) : ۱۷۱
تعریف قیافه : ۱۷۱
معنای رمل و تعریف آن :
۱۷۲
معنا و تعریف جفر :
۱۷۲
معنا و تعریف اسطرلاب :
۱۷۳
تعریف سیمیا : ۱۷۴
معنا و تعریف تسخیر (
لیمیا ) : ۱۷۵
منابع و مآخذ: ۱۷۶
منابع و مآخذ:
قرآن کریم
کتاب مقدس
جادوگری ، هانس هولز ،
ترجمه ضیاءالدین طباطبایی .
تاریخ جادوگری ، ایرج
گلسرخی .
اساطیر آفریقا ، جئوفری
پاریندر ، ترجمه باجلان فرخی .
مشرق زمین ، گهواره ی
تمدن ، ویل دورانت ، مترجمان احمد آرام ، امیر حسین آریان پور .
توتم وتابو ، زیگموند
فروید ، ترجمه دکتر ایرج پورباقر .
غلامحسین مصاحب ، دایرة
المعارف فارسی .
علی اکبر دهخدا ، لغت
نامه .
محمد حسین خلف تبریزی ،
برهان قاطع .
حسین ادیبی ، زمینه ی
انسانشناسی .
یوسف فضایی ، گونه های
سحر و جادوی اولیه در میان بشر ابتدایی .
یوسف فضایی ، جادوی
عملی و مسری ابتدایی .
هاشم رضی ، مردم شناسی
جوامع ابتدایی .
حسین ادیبی ، زمینه ی
انسانشناسی .
غلامحسین عمید ، فرهنگ
عمید .
دایرة المعارف آمریکانا .
دهخدا نراقی ، کتاب
الخزائن ، ترجمه حسن زاده آملی و علی اکبر غفاری .
کهن ، گنجینه ای از تلمود
، ترجمه امیر فریدون گرگانی .
میر چا الیاده ، آیین ها
و نمادهای آشنا سازی .
ژان و گربران ، شوالیه ،
فرهنگ نمادها ، ترجمه سودابه فضایلی .
صادق هدایت ، نیرنگستان .
مهرداد ، بند هش .
مونیک و دوبوکور ، رمزهای
زنده جان ، ترجمه جلال ستاری .
رحیم عفیفی ، اساطیر و
فرهنگ ایران در نوشته های پهلوی .
توماس دانتزیگ ، عدد ،
زبان علم ، ترجمه عباس گرمان .
سید علی میر عمادی ، حروف
و اصوات مقدس.
احمد نراقی ، کتاب
الخزائن ، ترجمه حسن زاده آملی و علی اکبر غفاری .
محمد زکریا رازی ، کتاب
الاسرار ، ترجمه حسنعلی شیبانی .
بختورتاش ، نشان راز آمیز
بودن .
ژان پیر با یا ر، رمز
پردازی آتش .
ژیران ، اساطیر آشور و
بابل ، ترجمه اسماعیل پور.
حبیب افشاری ارومیه ای
نجفی ، کنوزالاسرار الخفیه فی علوم الغریبه .
مهرداد بهار ، پژوهشی در
اساطیر ایران .
کتایون مزدا پور ، شایست
و ناشایست .
مهشید میر فخرایی ، روایت
پهلوی .
الکلینی رازی ، جعفر محمد
بن یعقوب اسحاق ، اصول کافی ، ترجمه حاج سید هاشم رسولی .
روح الامینی گرد شهر با
چراغ .
تقسیم بندی انواع طلسم :
دسته بندی
طلسم و تعویذ ما را در شناختن آنها یاری می کند . به همین منظور چند دسته بندی به
شکل های زیر صورت گرفته است . مشخصاً این تقسیم بندی ها کامل نمی باشند و فقط در
حد مطالعات این پایان نامه تنظیم شده اند .
اولی تقسیم
بندی بر این پایه قرار گرفته است که طلسم و تعویذ به شکل عناصر طبیعی به کار می
رود و یا ساخته ی دست بشر است . عناصر طبیعی شامل عضوی از بدن ، سنگ وگیاه می گردد
. عضو بدن خود به دوگروه انسانی و حیوانی تقسیم می گردد ، اعضای حیوانات چشم ، دم
، استخوان ( دندان )، پنجه و پوست بیشترین کاربرد را نشان دادند
.
طلسم های
ساخته ی دست بشر به ۴ شکل دیده شده اند : نقش،
حروف ، نقش و حروف ، که
معمولاً برروی ورقه های نازکی از مس ، نقره ویا کاغذ نوشته می شوند . لوازم شخص
مقدسین و قهرمانان آخرین شکل این شاخه است .
تقسیم بندی
دیگری می توان از روی بومی و یا غیر بومی بودن طلسم ها انجام داد . معمولاً طلسم و
تعویذ در ارتباطات انسانی و روابط بین جوامع مانند بازرگانی ، جنگ ، ازدواج بین
الملل منتقل می شوند و معمولاً هر گروهی که طلسم و تعویذ ی را می پذیرد آن را با
اعتقادات بومی خود همگن می سازد .
طبقه بندی
دیگری از نظر تئوری به وجود آمدن طلسم و تعویذ را می توان در نظرگرفت . عده ای از
طلسم ها فقط از زیر ساخت اسطوره ای برخوردار هستند . بدین معنی که اسطوره ها و
افسانه های محلی در آنها تجلی پیدا کرده اند ؛ حال آنکه در مقابل بخش دیگر با
پشتوانه و نگرش علمی و مذهبی وجود یافته اند .
مواد به کار
رفته در ساختار طلسم و تعویذ می تواند بنای تقسیم بندی دیگری قرار بگیرد که به خاک
، چوب ( کاغذ ) ، آبگینه ، پارچه، فلز ، سنگ و در مواردی پر ، می توان اشاره کرد
.
عملیات در
استفاده از طلسم ها و تعویذ بر ۴ گونه است : آبی، بادی، خاکی و آتشین
که می تواند مبنای تقسیم بندی دیگری قرار بگیرد .
عناصر طبیعی :
هنگامیکه
افسانه ها به پدیده های طبیعی مانند خورشید می پردازند. افسانه ها به
واقعیتی نسبت داده می شوند که دیگر آنچنان که انسان جدید امروزی آن را می
شناسد ، طبیعی نیست . طبیعت در همان حال طبیعت فوق طبیعت است . یعنی مظهر نیروهای
مقدس و صورت و شکل واقعیات برترین است . این امور قدسی وواقعیت های مذهبی به شکل
های متفاوتی در طی دوران تجلی پیدا کرده اند . آنی میسیم ، توتمیسم ، تابو ،
آئین ، رمز ، اسطوره ، دیو ، خدا را می توان در این زمره بر شمرد . در واقع
می توان گفت با توده ای چند شکلی و حتی گاه درهم وآشفته از اشارات واعتقادات و
نظریات که شاید پدیده های مذهبی از ترکیب آنها شکل گرفتند ، روبه رو هستیم [۱]
.
شاید انسان اولیه برای در
امان بودن از این نیروها ی مرموز و یا در اختیار گرفتن این امور به برقرار نمودن
ارتباط از طریق آیین ها و تشریفات خاص ، متوسل شده باشند . این نیرو در جوامع
مختلف به نامهای گوناگون خوانده می شوند . بومیان ملانزی و پولینزی آن را مانا می
نامند ، سرخپوستان آلگونگوین به آن مانی تو می گویند و سرخپوستان دشتهای
بزرگ آن را واکان می نامند . برخی از مردم پولینزی ، مانند تاهیتی معتقدند که
اقتدار رئیس قبیله بهره ی عظیمی است که او از مانا دارد . درست همچنان که
مردم برخی از جوامع متمدن قدیم ، رهبران و پادشاهان خود را دارای فره یعنی موهبت
آسمانی می دانستند و برای آنان حقوق الهی قائل می شدند[۲] .
اعتقاد به
مانا به عنوان نیروی فوق توانایی فرد ، مؤثر در اشیاء و امور و صورت دهنده ی
کارهای خارق العاده ، رفته رفته تغییر شکل می دهند . به صورت آنی میسم جان گرایی
یا همزاد گرایی ظاهر می گردد .
سر
ادواردتایلر ، آنی میسم را چنین تعریف می کند :
جان گرایی اعتقاد به وجود
جان در اشیاء است . او منشاء جان گرایی را در پدیده های خواب و مرگ یافت .خوابها
شکلهای خیالی و تجارب غیر واقعی هستند و اینکه شخص خواب می بیند یک حقیقت تجربی
است . در خوابها قدرت دخل و تصرف در واقعیت وجوددارد و کارهای غیر عادی
انجام می شود . محدودیت های زمان و مکان مانع از خواب دیدن نیستند . دوگانگی میان
حوادث خوابها و دنیای واقعی انسان ابتدایی را به فکر وجود روح و بدن به معنای
کالبد هدایت کرده است .
روح معنایی
عالمگیر است و نطفه جان گرایی را در برداشت . روح نیروی حیات است که بودن و نبودن
آن در بدن مساوی با زنده بودن یا نبودن است . تایلر انتساب ارواح به اشیاء و
گیاهان را موجب پرستش طبیعت میداند . از این جا است که توتم پرستی به وجود آمد و
پرستش جانوران و گیاهان به عنوان نیای افسانه ای قبیله ها به وجود آمده است[۳].
پرستش اشیاء
را به طور کلی توتم پرستی نامیده اند . این توتم، معمولاً حیوان و شاید به
صورت گیاه باشند . توتم که رنگ دینی داشته است برای متهم ساختن افراد قبیله
با یکدیگر عامل مؤثری بوده است . همچنین می پنداشتندکه به وسیله ی توتم با یکدیگر
ارتباط دارند و یا همه از آن به وجود آمده اند . توتم که عنوان شعار و رمزی داشته
، علامت مفیدی برای خویشاوندی ملت های اولیه بوده است و پس از آن رفته رفته از
جنبه دینی خود خارج شده و عنوان علامت خوشبختی یا نظر قربانی پیداکرده است وگاهی
همچون شیر و عقاب دارد علامت پرچم های پاره ای از دولتها گشته است و یا
مانندگوزن علامت جمعیت های برادر شده است . غالب اوقات توتم از محرمات محسوب می شد
و کسی حق دست زدن و خوردن آن را نداشت مگر اینکه خوردن آن نوعی از مناسک دینی باشد
[۴]. در فرهنگ نمادها آورده شده است که توتم ، اصطلاحی آلگونگین است . معنی اصلی
آن نگهبان شخصی یا قدرت دیده بانی یک نفر از زاویه فردی است . توتم اغلب در وسایل
طبی آن شخص ( کیسه ی ادویه و اشیای جادویی ) یا برروی لباس ها و اشیاء شخصی
به شکل تک چهره یا نماد نقش می شود . توتم سر منشاء محرمات و تابو بوده است [۵].
در کتاب زمینه
ی انسانشناسی به توضیح دقیق تری از توتم بر می خوریم ، واژه ی توتم از کلمه یojibwa
مشتق شده است . این کلمه متعلق به زبانی است که مردم
قبیله آلگونگین ، در آمریکای شمالی بدان تکلم می کنند . واژه ی توتم
به صورتهای دیگر مانند tatam یا
dodaim نیز به کاررفته است . به نظر ماکس مولر
، اصل واژه باید otem بوده باشد
.
از بررسی
تعاریف گوناگون توتم ، می توان دریافت که گیاه ، حیوان یا چیزی است که به عنوان
نشانه یک گروه اجتماعی را از سایر گروههای انسانی متمایز و جدا می کند ، توتم
دنیای افسانه ای اعضای گروه شمرده می شود . توتم برای اعضای قبیله ی مقدس و مورد
احترام است . کشتن و خوردن و آزار رساندن به آن تابو شمرده می شود . افراد گروه نه
تنها حق خوردن توتم را ندارند بلکه اشیاء منسوب به توتم برای آنها ممنوع شمرده می
شود، توتم نماد گروهی است و در باور افراد توتم حامی اعضا است و تمامی خطرات را
دور می کند . اعضای یک گروه که دارای توتم مشترک هستند ، نمی توانند با هم ازدواج
کنند . آنها باید با گروهی دیگر که توتم دیگری ازدواج کنند [۶]
.
ادوارد تایلر
معتقد است که منشاء دین های اولیه را باید در زمینه ی توتمیسم جستجو کرد . فریزر
نیز در تمام جوامع انسانی تابو را در نظامی زود باور می بیند که تبدیل به
مذهب می شود . آداب این مذهب ظاهراً به گونه ای خودجوش از فرضیه ای در ارتباط با
ارواح فراهم آمده است و شعایر آن از روی دلبستگی و یا عدم دلبستگی ، علاقه یا
کراهت طبقات مختلف روح ، نسبت به این یا آن روح تأیین می شود . اما در ورای ارواح
انسانها و حیوانات به عنوان تابو ، مفهوم خدای بانویی مقتدر رشد می کند . اهمین
این مفهوم بی وقفه بیشتر می شود و باعث می شود بررسی تابو ها هر چه بیشتر به صورت
وسیله ای برای تطابق خود ما با آنها در آید .
در واقع تابو
نقش یک مجزا کننده را بر عهده دارد و موظف است نیروی روحی افرادی که آن را در
تصاحب دارند مراعات کند تا این افراد نه رنجی بکشند و نه موجب رنج شوند . تابو نیز
مانند نقص عضو لعنت آفرین است . چنانچه بسیاری از نقیصه ها یا کسر اندامهای جسمانی
در فردی که مبتلابه آنها است را نشان تابو بر او دانسته اند [۷].
نماد سازی
حیوانات و گیاهان در قبایل آفریقایی ، سرخپوستان و مصریان باستان بسیار رایج بوده
است به نظر می رسد در ابتدا این اشیاء آئینی بوده و از تقدس برخوردار بوده اند و
به تدریج با پیشرفت علم انسان بسیاری از این اشیاء جنبه ی تزئینی یافته اند
درادامه بحث به توضیح نمونه هایی خواهیم پرداخت .
اعضای بدن حیوانات :
مار از عمده
ترین تصاویر مثالی سرچشمه حیات و تخیل است. این جانور خاکی یا زمینی هم مورد اعزاز
و پرستش بوده است و هم موجب وحشت و نفرت . ظهور اسرار آمیزش بر زمین و غیب شدن
ناگهانی آن در جهان ناشناخته زیر زمین مایه خیالبافی و قصه پردازی بوده است
. بدین وجه که مار را موجودی مافوق انسان و طبیعت که از ارواح و جانهای نیاکان مدد
می گیرد ، پنداشته اند .
ویژگی ها ی
گوناگون مار تعدادی کننده ی رمز و راز هستند به علت عمرطولانی و پوست اندازی مار
نماد جاودانگی است و به عنوان طلسم سلامتی و عمر جاودان در مصر باستان کاربرد
داشته است و هنگامیکه به شکل یک دایره مجسم می شد نماد تبدیل دایم مرگ و زندگی است
.
مار در هند
نماد ویشنو است و طلسم آگاهی ، خود و شعور است . مار به عنوان خدای بزرگ دارو در
یونان تقدیس می شده است . در ایران نیز از مهره مار برای سفید بختی استفاده می
کردند و برای گرفتن مهره مار ، اعتقادات و تشریفات خاصی حاکم بوده است . نیز در
اعتقادات کهن ایرانیان آورده شده است که درمقابل مار ، هزار پا ها و چلپاسه
دهن را نباید بازکرد ، چون هرگاه دندانهای انسان برا بشمرد آن شخص خواهد مرد [۸].
ببر در چین
به عنوان ایزد بخت پرستیده می شود و دندان قبر طلسمی است برای خوش شانسی و پنجه و
پوست آن طلسم محبت است.در ایران نیز از دندان ببر برای رفع چشم زخم استفاده می شده
است . در چین گربه سیاه نشانه ی بدبختی ، بیماری و فقر است و نیز در ایران گربه
سیاه شوم و نشانه ی جن است ویا هرگاه رو به شخصی خود را بخاراند غم به دل آن کس می
آید [۹].
در ایران از
چشم گوسفند طلسم نظر قربانی درست می کنند ، در خراسان هر گاه بخواهند باران نیاید
طلسم مخصوص با موی سگ و گربه درست می کنند و به آب می دهند تا باران بند بیاید .
شوم بودن جغد ، کلاغ ، خوش یمن بودن یاکریم و کبوتر نیز در همین طبقه دسته بندی می
شوند .
اعضای بدن انسان :
اعضای بدن
انسان نیز کاربرد زیادی درطلسم سازی داشته است . به همین منظور نگه داشتن
ناخن ، مو و دندان شدیداً تأکید شده است . یکی از عملیات جادوگری که امروزه در
میان یهودیان نیز رایج است به نام دنبه گراز مشهور است . برای این کار جادوگر ،
آدمکی کوچکی از موم درست کرده دندان ، موی سر و یا ناخن دشمن را در آن عروسک مومی
می گذارد و پس از به جا آوردن مراسم مخصوصی هر نقطه از تن آدمک مومی را که
زخم بزنند صاحب ناخن یا موی سر از همان نقطه رنجور می شود [۱۰].
دراوستا (
فرگرد ۱۷) تأکید شده که در مواظبت موی سر و خرده ناخن بکوشد تا به دست جادو نیافتد
اینکه چون ناخن خلال کنند باید که در کاغذی بپیچند و سه یثا اهووئیریو بخوانند
البته باید که ناخن ناسوده نگذرانند که به صلاح جادوان به کار آید [۱۱].
شاید دیدگاه
های رایج امروزی از همین اعتقادات قدیمی به جا مانده باشد چنانچه گفته شده است ،
دندان افتاده را باید سه بار کرداد و سپس دفن و کفن کرد و در سوراخ دیوار
گذاشت و یا ناخن گرفته شده را اگر زیر دست و پا بریزند فقر می آورد
.
به نظر می
رسد که تفال با اعضای بدن نیز بی تأثیر از این اعتقادات نبوده است . مانند اینکه
اگر کف پا بخارد راه دور می روند و اگر کف دست چپ بخارد خرج زیاد می کنند
.
حروف ابجد :
در دهخدا
آورده شده است نام اولین صورت از صور هشتگانه حروف جمل ، نام مجموع صور هشت گانه
مزبور و این ترتیب حروف الفبای مردم فنیقیه بوده است . بدین نهج : ابجد، حطی ،
کلمن ، سعفص ، قرشت ، ثخذ ، ضظع و در حساب جمل ، الف تا طاء به ترتیب یک تا نه و
یاء تا صاد به ترتیب نماینده ۱۰ تا ۹۰ وقاف تا عین به ترتیب به نماینده صد تا هزار
باشد . ابجد یعنی آغاز کردن ، در پیوست ، حطی ، واقف شد . کلمن : سخنگو شد ، سعفص
: از او آموخت ، قرشت : تربیت کرد ، ثخذ : نگاه داشت ، ضظع : تمام کرد [۲۶].
ــ موکلین
بدان
که اهل اعداد گویند که هر برجی را عونی ( پشتیبان) است . یعنی ملکی که کوکل آن برج
است و عامل حروف باید ببیند هر حرفی به کلام برج منسوب است . پس به ملک آن برج
توسل جوید و نام وی به تعظیم برد واز وی استعانت جوید و به این نحو است ملک حمل
شراحیل ، ثور اسرائیل ، جوزا اسرافیل ، سرطان نهفائیل ، اسد سراطیل ، سنبله شهکیل
، میزان سهرائیل ، عقرب صرصائیل ، جدی شمکائیل ، دلو مهکائیل ، حوت فقبائیل و هفت
ملک مقربند معاون ارواح کواکب سبعه ، سیاره عامل حروف باید نظر کند که حرف معمول
تعلق به کدام کواکب دارداز ملک آن کوکب نیز استعانت به خضوع جوید
.
بدان که هر
یک از حروف نیز عونی دارند و استمداد از ایشان نیز شرط است و نیز ایام هفته دو
عونی دارند یکی علوی و دیگری سفلی و عامل را لازم است که درهرروزی نام آن دوعون آن
روز را برده ، استمداد طلبد [۳۳].
۳ــ ساعت
تحقیق
ساعت سعد ، سنجی ، تعیین روز و ساعت سعد برای اموری چون عقد و نکاح و انتقال به
سرای نو . تعیین اینکه خداوند روز کدام ستاره است و مطابق علم احکام نجوم آن روز
سعد است یا نحس [۳۴]. به نظر می رسد اسطرلاب یکی از شیوه های تعیین طالع زمان بوده
است و گاهی منازل ۲۸ گانه قمر که بعضی سعدند و بعضی نحس ، چون حروف ۲۸ است مثل
منازل قمر پس هر حرفی حصه منزلیست و به طبیعت آن منزل و در سعادت و نحوست تابع آن
است و چون بروج دوازده است هر برجی را دو حرف و ثلثی می رسد[۳۵] . اهل تجربه گویند
باید در دوازده ساعت بست از جمله مهمات احتیاط نمود که ابتدای کاری در ثلث اول آن
زیان به جان دارد و ثلث دوم به جاه و ثلث سیم به مال و بعضی دو ساعت پیش از بست را
نیز احتیاط لازم دانسته اند .
بدان که اهل
نجوم روزهای هفته را میان کواکب هفت گانه قسمت کرده اند و همچنین شبهای هفته و
ساعتهای معوجه هر روز وشبی را .
دانستن ساعات
نیک وبد دیدن که جزو علم سیمیا محسوب می گردد [۳۶].
۴ــ ساحت
منظور
از ساحت شرایطی است که باید هنگام طلسم نویسی رعایت گردد . بخشی از آن مربوط به
مکان و بخشی مربوط به شرایط فرد است . به عنوان مثال شخص باید دوام وضو ، توبه نصوح
از محرمات ، اهتمام در عدم غفلت از ذکر ، طهارت از نجاست ، صدق ارادت ، ورد طلب و
داعیه سلوک را در نظر داشته باشد . آن که مربع نشیند و دست راست را بر بالای ران
چپ و به دست چپ ، ساق دست راست را بدارد و دل حاضر دارد و چشم بر هم نهد و به
تعظیم تمام شروع در ذکر کند . دوام سکوت ، ترک اعتراض بر خدا ، تقلیل طعام نیز در
شرایط آورده شده است. درهنگام طلسم نویسی باید که حتماً رو به قبله قرار گرفت
.
۵ــ نقش
معمولاً در
اینگونه طلسم ها تصویرهایی از افراد بر روی صفحه هایی نقش بسته می شود که معمولاً
صورت ظاهر اشخاص در این نقوش کاملاً مشخص است .( توضیح داده شد
).
۶ــ لوح
بدان
که اهل عدد چون شکلی را به عدد مملو گردانند . بعد از اتمام عمل آن شکل را لوح
نامند و هر خانه از آن شکل را بین گویند و سطری که از یمین کاتب به یسار رود. سطر
عرضی نامند و آن که از فوق به تحت رود سطر طولی گویند و بیوتی را از زاویه ای به
زاویه های دیگر که مقابل او رود ، قطر نامند [۳۷].
الواح شکلهای
مختلفی دارند و هر کدام طبق قوانین خاصی به دست می آید . این لوح ها ممکن است بر
روی کاغذ ، فلز و یا پارچه نوشته شوند .
۷ــ عملیات
عملیات
آخرین مرحله در طلسمهای دست نویس است که شامل آبی ، بادی ، خاکی و آتشی می شود .
به این منظور طی یکی از چهار مرحله یاد شده است که طلسم مؤثر واقع می گردد .
ظاهراً طبایع حروف در این تقسیم بندی ها نقش مهمی به عهده دارند . حروف ۲۸ گانه
ابجد هفت ناری ، هفت هوایی و هفت مایی و هفت خاکی و ضابطه آن است که حروف ابجد را
به ترتیب چهار چهار گیر اول آتشی دویم هوایی سیم مایی چهارم خاکی به ترتیب عناصر
همانند ثبت آن در جدول زیر .
برچسب ها:
دعانویسی سحر جادوگری طلسم رمال تحقیق پایان نامه پروژه پژوهش دانلود پژوهش و تحقیق دانلود جزوه دانلود مقاله دانلود پایان نامه دانلود پروژه