تحقیق تكنيك
تصويرسازي در گروه سني هاي متفاوت
كودكان گروه سني الف كه
شامل ابتدا 16 تا 18 ماهگي تا 2 سالگي مي باشد.
كودكان خطوط درهمي را با كمك
ابزاري چون مداد و ماژيك و پاستل و ... را كه بدست مي آورند روي كاغذ ترسيم مي
كنند. كودك در اين هنگام هيچ كنترلي روي خطوي ترسيمي ندارد و بي محتوا كار مي كند.
آن ها از انگشتان نيز در نقاشي استفاده مي كنند ممكن است كودك انگشتش را درون ظرف
رنگ زده و بدون هيچ آمادگي ذهني و هيچ تعليمي افكار درونش را به روي كاغذ پياده
كند.
خط پيچ دار كه شايد حاوي
ذهن پرشور يا مغشوش و يا پرواز روح او و شايد گاهي كاملاً غيرارادي كار شده باشد
او خط را با فشار مداد آزادانه روي كاغذ مي كشد. فشار كاغذ روي سطح كم و زياد مي
شود كه بسته به احساسي دارد كه در آن حالت با او درگير است. گاهي كودك از پاشيدن
رنگ بر روي سطحي آن چه در درونش است را بروز مي دهد كه زياد بسته به علائقش به رنگ
خاصي عمل نمي كند قوة تشخيص رنگ و تمايل به رنگ خاص در او به طور كامل شكل نگرفته
او هرآنچه در اطراف خود دارد را بهره گرفته و تنها انگيزه اش از كاربرد رنگ به
نمايش گذاردن هيجانات درونيش است.
گاهي از وسيلة تيزي مانند
نوك تيز مداد يا هر شيء ديگري كه نوت تيز دارد استفاده مي كند و بيشتر سعي مي كند
با كشيدن يا درواقع حكاكي ذهن آشفته خود بر روي ديوار يا هر سطح سفتي به معرض
نمايش بگذارد. شايد از اين طريق ذهن او نيز به نظم خاصي درمي آيد و تخليه مي شود.
خراش روي سطح براي او ترفند جالبي است كه مفهوم بي نظمي در خطوط را از ميان برده و
تكنيك خارق العاده اي از برجستگي ها و فرورفتگي ها را همراه با ابداع نوعي بازي
براي او همزمان به همراه دارد و او را به وجد و نشاط مي آورد و از آن لذت مي برد
اين نوع تكنيك هاي نامبرده تا سن 3 سالگي يا كمي بيشتر ادامه مي يابد او همچنان
ميل به خط خطي كردن دارد اكنون اشكالي به صورت هندسي نيز در اين خطوط درهم يافت مي
شود.
اكنون او اين را به خوبي مي
داند كه داخل اشكال هندسي را كه به صورت بسته است مي تواند گاهي رنگ بزند ولي باز
هم ترجيح مي دهد به صورت تك رنگ و گاهي از 2 رنگ بهره بجويد و اكثراً براي رنگ
آميزي از تكنيك هايي استفاده مي كند كه راحت تر و سريع تر انجام مي گيرد و پررنگ
تر مي باشد. هرچه مي گذرد دست او براي كشيدن خطوط پخته تر مي گردد و از خطوط مشخص
تري استفاده مي كند تا به صورتي كه كاملاً خطوط درهم جاي خود را به شكل خاصي مي
دهد. بهره گيري از شكل دايره بيشتر از اشكال ديگر مورد علاقه كودك است.
مداد شمعي ـ ماژيك ابزار
رواني هستند كه كودك را سريع تر به مقصود خود مي رسانند او كم كم مي خواهد تجربه
كند كه به صورت سمبوليسم تصوير بكشد يعني هر آن چه را كه از اطرافيانش دريافت كرده
شايد مادر را زني مهربان مي داند و تنها اين خصيصه كافي است كه مادر را هميشه با
لبخند و نسبت به سايرين زيباتر تصوير كند و خطوطي كه از آن بهره مي گيرد نرم تر و
ملايم تر است و نسبت به زماني كه مي خواهد هيجان هاي دروني اش را به نمايش بگذارد
شخصيت هايي كه او به تصوير مي كشد ممكن است درواقع نزديكان او يا حتي دوستانش
نباشند.
ممكن است يكي از اسباب بازي
هايش كه به خود و علائقش نزديك تر دانسته شايد هم موجودي خيالي كه درتخيلات و
دنياي ذهني خود شادي را با او تجربه مي كند در اين زمان است كه كودك بهره گيري از
رنگ هاي متنوع و تفاوت روحيات متفاوت در استفاده از رنگ را مي آموزد و همچنين
تكنيك هاي متفاوت در برخود با احساسات متفاوتش در خطوط نرم و لطيف به همراه
پيچيدگي هاي بسيار و ضخيم و نازك شدن خط در صحنه بيانگر علاقه و هيجاني كه با او
در او حس مي كند به تصوير مي كشد. در ابتدا كودك به صورت تك عنصري يعني فقط يك
انسان ـ يك گياه يا درخت و ... استفاده مي كند.
نحوة رنگ آميزي او دقتي را
به همراه ندارد و از كناره هاي شكل به بيرون مي زند درواقع تنها مقصودش بيان كردن
روحيات مناسب هر فرد با رنگ مورد نظر و نشان دادن برداشت او از شيء يا فرد خاص است
و هيچگونه ظريف كاري و كيفيت تصويري حائز اهميت نيست درواقع همان خط خطي هايي كه
به صورت ممتد در ابتداي ترسيم اشكال به كار مي برد هم اكنون به فواصل نزديك تري
براي رنگ آميزي يك شكل استفاده مي كند. او حتي سعي مي كند براي اشكالي كه مي كشد
نام گذاري كند و براساس رنگي كه از او درك كرده او را نقاشي كند. علاوه بر خطوط
نرم و ملايم و ممتد و پي در پي كه هر كدام روحيات متفاوت اما مورد علاقة كودك
هستند گاهي خطوط بسيار خشن بريده بريده و با رنگ هاي تيره و اكثراً سياه يا قهوه
اي نشان داده كه ميزان نفرت او از شخص مورد نظر و شايد ترس از موجود خيالي كه چه
در تصورات شخصي چه در خواب او را رويت كرده است نشان مي دهد كه در ذهن او جايگاه
بدي دارد به اين صورت به تصوير كشيده مي شود.
استفاده از تكنيك هاي
متفاوت رنگ گذاري در نقاشي هاي كودك و بهره بردن از رنگ در اشكال مختلفي كه مي كشد
بدان معناست كه كودك مي خواهد با محيط اطرافش ارتباط مفهومي برقرار كند و در جامعه
اي مثل خانواده يا حتي سطوح بزرگتري مثل مهد جايگاه ويژه اي يابد. بنابراين ديگر
خط خطي كردن در امتداد حركتي عضلاني و بصري جايش را به شكل هندسي كه داراي رنگ است
كه اثر و علامتي از عوامل فكري و دروني كودك است تحول مي يابد.
اختلالات و تفاوت هاي فردي
از همان ابتدا و از بين نحوة خط خيي كردن كودك و نوع خط هايي كه در ترسيم اشكالش
استفاه مي شود كاملاً هويداست كودك براي بيان عشق و علاقه ترجيح مي دهد در كنار
خطوط نرم و لطبف از ابزار رنگي استفاده كند كه نرم روي كاغذ بنشيند و نياز به فشار
بر روي كاغذ و سختي كار نباشد در نتيجه از پاستل يا ماژيك كمك م يگيرد ولي ترجيح مي
دهد براي كشيدن خشم و نفرت و حتي ترس خود از اين تكنيك ها استفاده نكند چون دچار
ناهماهنگي مي گردد. بنابراين از مداد معمولي يا مدادرنگي البته رنگ هاي تيره يا
ذغال و گچ بهره مند شود. او به اين طريق هيجان كوتاه مدت و خاطره اي موت را با اين
تكنيك ها به تصوير بكشد شايد نيز بيانگر و روايت گر خواب يا درواقع كابوس تلخ يا
رويايي شيرين است كه در دنياي تخيلي او به وقوع پيوسته است.
برچسب ها:
تكنيك تصويرسازي گروه سني هاي متفاوت تصويرسازي تكنيك تحقیق پایان نامه پروژه پژوهش دانلود پژوهش و تحقیق دانلود جزوه دانلود مقاله دانلود پایان نامه دانلود پروژه