1-1مقدمه

سازگاری شامل کنترل تکانه‌ها و تحمل فشارها و نتیجه کارکرد هوش هیجانی است که با ارتقای آن می توان برای بسیاری از مشکلات نهفته زندگی پاسخ های مناسبی یافت(محمدپور،1387).شافر و شوین معتقدند که سازگاری،تمایل ارگانیزم برای تغییر فعالیت خود در راستای انطباق با محیط است که در واقع پاسخی به تغییرات محیط پیرامون می باشد(خدایاری فرد و همکاران،1385).در طول زندگی مشترک،متغییرهای گوناگونی بر نحوه ارتباط زوجین با یکدیگر تاثیر می گذارد که این متغییرها،رضایت یا عدم رضایت زن و شوهر را از روابط زناشویی به همراه دارند.زن و مردی که با هم ازدواج می کنند،باید خود را با نیم قرن تحولات اجتماعی و رشد و تغییرات متقابل یکدیگر تطبیق دهند؛در غیر این صورت،به احتمال زیاد رابطه زناشویی آنها دچار مشکل خواهد شد(ثنائی،1375).خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی با ساختار عاطفی پیچیده ای است که محبت،وفاداری و تداوم،عضویت از ویژگی های مهم آن است(گلدنبرگ،1385).

رضایت زناشویی را احساس های مرتبط با خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده زن یا شوهر اطلاق میکنند. فرایندی که در آن یـک زوج به صورت کلامی و غیرکلامی مانند گوش کردن، حالات چهره و ژستهای مختلف با همدیگر تبادل احساسات و افکار را انجام میدهند(الیس^َ، 1992 ).در واقع رابطه زناشویی به عنوان مهمترین و اساسی ترین رابطه انسان توصیف شده است، زیرا ساختاری اولیه را برای بنا نهادن رابطه خانوادگی و تربیت کردن نسل آینده فراهم می‌سازد(لارسـن وهـالمن،1994).بـه تعبیـر اسـترنبرگ وهاجت(1997)رضایت زناشویی یک جنبه بسیار مهم و پیچیده از یک رابطه زناشویی است. به عبارت بهتر، یکی از جنبه های حیاتی یک سیستم زناشویی، رضایتی است که همسران در رابطه خویش احساس و تجربه میکنند. رضایت زناشـویی فراینـدی است که در طول زندگی زوجین بوجود می آید و شامل 4 حیطه جاذبه(بـدنی، جنسـی)، تفـاهم، طـرز تلقـی و سـرمایه گـذاری است. درواقع، در طول زندگی مشترک، متغیرهای گوناگونی بر نحوه ارتباط زوجین با یکدیگر تأثیر میگذارند و این متغیرها رضایت یا عدم رضایت زن و شوهر را از روابط زناشویی به همراه دارند؛ برخی از این متغیرها شامل درآمـد و اشـتغال، فرزنـدان، رضـایتمندی جنسی و به ویژه بیماریها هستند (فلوید^ًٌ و همکاران، 1998.( بررسی عوامـل مـؤثر در رضـایت زناشـویی از ایـن جهـت حـائز اهمیت است که رضایت فرد از زندگی زناشویی بخش مهمی از سلامت فردی محسوب مـی گـردد. وینچ( 1974، بـه نقـل از معتمدین،1383 ) در این خصوص می نویسد که ارتباط با همسر، جنبه مرکزی زندگی عاطفی و اجتماعی یک شخص اسـت و نارضایتی زناشویی می تواند به توانایی زن و شوهر برای برقراری روابط رضایتمندانه با بچه ها و سایر اشخاص خارج از خانواده آسیب برساند.