فهرست
عنـــــــوان | صفحه |
مقدمه | 1 |
جنگها | 2 |
هجوم ازبکان به خراسان | 2 |
نبرد با عثمانیها | 2 |
اقدامات مهم شاه عباس | 3 |
تشکیل سپاه دائمی | 3 |
متمرکز کردن حکومت | 4 |
تغییر در مناصب مهم حکومتی | 4 |
گسترش و حمایت از مذهب تشیع | 5 |
اقدامات عمرانی | 6 |
سپردن شاهزادگان به حرمسرا | 6 |
تبدیل املاک ممالیک به املاک خالصه (شاه) | 7 |
وفات | 8 |
منابع | 8 |
مقدمه
عباس میرزا در رمضان سال ۹۷۸ق در هرات به دنیا آمد. پدرش محمدشاه خدابنده از شاهان صفوی، او را از کودکی حاکم هرات، یکی از مهمترین شهرهای ایران کرد و به دلیل کمی سن، یک قزلباش، سرپرست او در حکومت هرات بود.
در سال ۹۹۶ق، پس از حدود ۱۲ سال اغتشاش و ناآرامی که پس از وفات شاه تهماسب سراسر کشور را فراگرفت، محمدشاه خدابنده توسط قزلباشان عزل شد و شاه عباس در هجده سالگی به تخت پادشاهی نشست.
در دوازده سالی که شاه اسماعیل دوم (حدود یک سال) و محمدشاه خدابنده حاکم ایران بودند، سران قزلباش (بدنه اصلی سپاهیان صفوی) اطاعت محض خود از پادشاه صفوی را از دست داده بودند و به همین دلیل، ازبکان حملات خود را به خراسان گسترش دادند. هرات محاصره شد و و امپراتوری عثمانی بسیاری از نقاط مهم غربی ایران از جمله تبریز را گرفته بود.[۲]
شاه عباس ابتدا پدرش محمد شاه خدابنده - شاه مخلوع- را به همراه برادرش ابوطالب میرزا، در قلعه ورامین محبوس کرد.[۳] پس از آن قدرت قزلباشان را محدود کرد؛ برخی سران قزلباش مانند مهدیقلیخان حاکم شیراز[۴] و مرشدقلیخان، وکیل دیوان عالی را به قتل رساند. مرشدقلیخان، نقش مهمی در پادشاه شدن شاه عباس داشت و در امر حکومت دخالت میکرد[۵]. شاه عباس، وزیرش میرزا محمد را هم به قتل رساند[۶] و برخی شورشهای داخلی مانند شورش گیلان را سرکوب کرد و به تدریج همه را مطیع خود ساخت.
جنگها
هجوم ازبکان به خراسان
ازبکان در عصر شاه عباس به خراسان حمله کردند و قتل و غارت وسیعی در مشهد به راه انداختند. هر کس از مردان را که میدیدند، به قتل میرساندند و زنان را به اسیری به ماوراءالنهر میبردند. مردم زیادی به حرم امام رضا(ع) پناه بردند. عبدالمومن خان ازبک، فرمانده ازبکان، وارد حرم شد و همه را به قتل رساند. اموال و کتابخانه حرم مطهر به تاراج رفت و فقط برخی از مردم توانستند مخفی شده و جان خود را نجات دهند. پس از سه روز قتل و غارت، کسانی که زنده مانده بودند در روز چهارم اجازه یافتند که یا اموالشان را به ازبکان بدهند و یا زن و فرزندانشان را.
جنازه شاه تهماسب که در حرم امام رضا(ع) دفن شده بود، توسط ازبکان از قبر بیرون آورده شد و این رخداد، به تحقیر خاندان صفوی انجامید. پس از آن، ازبکان اطلاع یافتند که قبر شاه تهماسب در مکان دیگری است و فردی به نام دوستم بهادر مامور شد تا استخوانهای شاه تهماسب را به بخارا ببرد. در میانه راه، یکی از علاقمندان خاندان صفوی، دوستم بهادر را تطمیع کرد و او را به بازگرداندن استخوانهای شاه تهماسب راضی ساخت.[۸] شاه عباس اول پس از آن اعلام کرد که جسدی که پیش از این مورد اهانت قرار گرفته، از آنِ شاه تهماسب نبوده. به همین سبب مردم بسیاری به دیدن جسد شاه تهماسب شتافتند. سپس، استخوانهای مذکور به عتبات عالیات فرستاده شد تا در محلی نامعلوم دفن شود.
ازبکان در سال ۱۰۰۵ق از راه کویر عازم یزد شدند و علیقلیخان قورچی ترکش، حاکم یزد، توانست آنها را شکست دهد.
خبر هجوم ازبکان و گرفتن دیگر نقاط خراسان، به گونهای وحشتناک بود که شاه از قزوین به تهران رفت و در حرم شاه عبدالعظیم در ری اقامت گزید تا زمانی که خبر بازگشت عبدالمومن خان به ماوراءالنهر را شنید و به قزوین بازگشت.
پس از پایان هرج و مرج داخلی، شاه عباس به فکر خراسان افتاد و لشکری به هرات فرستاد که مهمترین شهر خراسان بود. شاه عباس که برای بیرون راندن عثمانیها به غرب رفته بود، سریعا بازگشت و ازبکان را که از هرات خارج شده بودند و همواره سیاست تخریب و فرار داشتند، به دام انداخت و در جنگی سخت در سال ۱۰۰۷ق بر آنان پیروز شد.[۱۳] شاه پس از تحمیل قراردادی با ازبکان بازگشت.[۱۴] شاه عباس اول، فرهاد خان را که فرمانده کل سپاه بود و در جنگ ابتدایی با ازبکان شکست خورده بود، اعدام کرد. این اقدام شاه صفوی، قزلباشان را کاملا مطیع ساخت و مانع از هر گونه تمرد احتمالی در آینده شد.[۱۵]
نبرد با عثمانیها
در سال ۹۹۹ ه.ق، شاه عباس اراضی وسیعی از سرزمین ایران را به موجب قراداد صلح استانبول واگذار کرد تا ناچار نباشد در دو جبهه بجنگد. شاه عباس حتی متعهد شد که به لعن خلفای سهگانه (ابوبکر، عمر و عثمان) پایان دهد.[۱۶] پس از این قرارداد که در سال سوم پادشاهی او امضا شد، شاه عباس تا دوازده سال در غرب ایران با مشکلی مواجه نشد. برخی معتقدند که این قرارداد تحمیلی، کمک بسیار خوبی به محکم کردن پایههای حکومت شاه عباس کرد.
در سال ۱۰۱۰ق، شاه عباس پس از ایجاد آرامش داخلی و بیرون راندن همسایه شرقی از کشور، متوجه غرب شد. گرچه حکومت صفوی در مقایسه با عثمانی، امکانات کمتری داشت، اما شاه عباس اول با تشکیل سپاه دائمی از قزلباشان و غلامان و تاجیکها، توانست قدرت نظامی ایران را افزایش دهد. کارت رایت درباره سربازان شاه مینویسد:
و اما سربازان وی اکثرا افرادی هستند به غایت دلیر و اصیل و از هر حیث به مراتب برتر از لشکریان عثمانی. سوارهنظام عثمانی از لحاظ تجهیزات به هیچ وجه طرف قیاس با سربازان زبده ایرانی نیست... اکنون سرباز ایرانی از هر لحاظ میتواند در برابر سرباز ترک پایداری ورزد و ارتش ایران از لحاظ نفرات و توپخانه و سایر ادوات جنگی به پایهای رسیده است که قدرت دارد بر عثمانی ضربات جانکاهی وارد کند.
شاه پس از برقراری آرامش در تمامی کشور، در پی حمله به عثمانی برآمد. شاه عباس به بهانه رفتن به مازندران، به راه افتاد ولی مسیر خود را به سمت تبریز کج کرد و با توجه به استقبال مردم، آنجا را به آسانی فتح کرد. فتح تبریز روحیه سپاه را بسیار بالا برد. سپس وارد ارمنستان شد و پس از شکست سردار عثمانی علی پاشا، آن را فتح کرد و تا بغداد پیش رفت. سرانجام نیروهای عثمانی در وان شکست خوردند و جنگ صوفیان در نزدیکی تبریز، به خروج عثمانی از خاک ایران انجامید.[۱۹] با این حال، جنگ با نیروهای عثمانی به طور پراکنده و تا زمان مرگ شاه عباس اول ادامه داشت.[۲۰]
طبق نامههای شاه عباس و اروپاییان، آنها تعهد کرده بودند که در حمله به عثمانی، شاه عباس را یاری کنند، اما این اتفاق هیچ گاه رخ نداد. نامه محرمانه پادری پل سیمون در رمضان ۱۰۱۶ق، علت این امر را روشنتر میکند:
قدرت شاه ایران به درجهای رسیده است که وقتی دو سال قبل (۱۰۱۴ه.ق) بر دژهای عثمانی در نزدیکی تبریز هجوم برد، سرداران ترک به قدری از او هراسان بودند که حتی یک سرباز برای مقابله با وی نفرستادند. اکنون متصرفات وی به مراتب زیادتر از سرزمینهایی است که نیاکانش از کف داده بودند... اگر این شاه نیرومند به دریای مدیترانه یا قسطنطنیه نزدیک شود، ممکن است وجودش برای کلیسای مقدس ما در حکم تازیانه ثانوی خدا باشد.[۲۱]
برچسب ها:
تحقیق درباره زندگینامه شاه عباس زندگینامه شاه عباس تحقیق در مورد زندگینامه شاه عباس بیوگرافی شاه عباس تحقیق درباره زندگینامه شاه عباس صفوی تحقیق مقاله پاورپوینت طرح جابر بروشور پروژه دانلود تحقیق دانلود پروژه