پایان نامه تحلیل ساختار طنز در آثار علّامه دهخدا
تعداد صفحات : 150
فرمت ورد و قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اوّل : کلّیّات
1-1 مقدّمه 2
1-2 تعریف مسأله و سؤال های تحقیق 3
1-3 سابقه و ضرورت انجام تحقیق 3
1-4 هدف های تحقیق 3
1-5 فرضیه های تحقیق 4
1-6 روش تحقیق و تجزیه و تحلیل آن 4
فصل دوّم : پیشینه شوخ طبعی و گونه های آن
2-1 پیشینه شوخ طبعی 6
2-2 گونه های شوخ طبعی 12
2-3 هجو 13
2-4 طنز 16
2-5 درونمایه های طنز 18
2-6 علل خنده در طنز 19
2-7 صنایع بدیعی در طنز 21
2-8 انواع قالب های ادبی در طنز 24
2-9 طنز و انتقاد به جد 27
2-10 هزل 28
2-11 فکاهه 29
2-12 بذله / لطیفه 30
فصل سوّم : مشروطه و ظهور دخوی نابغه
3-1-1تعریف مشروطه 32
3-1-2طنز پس از مشروطیّت 35
3-1-3 طنز مطبوعاتی پس از انقلاب 38
3-1-
4 مشخّصات طنز مطبوعاتی پس از انقلاب
39 3-2-1 زندگی نامه علّامه دهخدا
46
3-2-2 آثار و تألیفات علّامه دهخدا 49
3-2-3 دهخدای شاعر 52
3-2-
4 قالب اشعار دهخدا
54 3-2- 5 مضامین اشعار دهخدا
54
3-2-6 سبک اشعار دهخدا 55
فصل چهارم : تحلیل ساختار طنز در آثار علّامه دهخدا
4-1-1 تحلیل آثار طنز آلود علّامه دهخدا 58
4-1-2 طبقات مطرح در طنز دهخدا 58
4-1- 3 گونه های شوخ طبعی در طنز دهخدا 63
4-1-4 تازگی های طنز دهخدا در مقایسه با دیگر طنز پردازان 63
4-2-1 گذری بر اشعار طنز آلود دهخدا 68
4-2-2 تحلیل اشعار طنز آلود دهخدا 69
4-2-3 در چنگ دزدان 69
4-2-4 ان شاء الله گربه است . 72
4-2-5 آکبلای 77
4-2-6 رؤسا و ملّت 78
4-2-7 وصف الحال لوطیّانه 79
4-2-8 خیز و خرخر کشد به چشم و ببین . 81
4-2-9 آب دندان بک 82
4-3-1 معرّفی دو اثر منثور طنز آلود دهخدا 84
4-3-2 امثال و حکم 84
4-3-3 نمونه هایی از امثال و حکم های طنز آلود 87
4-3- 4 چرند پرند اثر ماندگار دهخدا 91
4-3- 5 گذری بر مقالات چرندپرند دهخدا 100
4-3-6
تحلیل چند نمونه از مقالات چرند پرند
106
4-3-7 متن و تحلیل مکتوب شهری و پاسخ آن 106
4-3-8 متن و تحلیل مکتوب محرمانه 112
4-3-9 متن و تحلیل مکتوب شهری شماره پنجم 114
4-3-10 متن و تحلیل مقاله شماره ی بیست و هشت( قندرون ) 118
4-3-11 متن و تحلیل مقاله شماره ی سی 121
فصل پنجم : نتیجه گیری 124
منابع و مآخذ 128
چکیده :
نگــارنده در ایــن پژوهش کــوشیده است به بــررسی پیشینه ی شـوخ طبعی و انـواع آن در
ادبیّات
فارسی ، ظهور مشروطه ، طنز پس از مشروطه ، زندگی نامه و آثار علّامه دهخدا
به طور عام و به تحلیل آثار این استاد بزرگ در حوزه ی طنز به طور خاص
بپردازد .
پژوهش حاضر شامل پنج فصل می باشد .
در فصل اوّل
ضمن بیان مقدّمه ، به موضوع تحقیق با عنوان «تحلیل ساختار طنز در آثار
دهخدا» و بــا هدف شناسایی موضوعات طــنز دهخدا پرداخته شـده که بــر
اســاس پژوهش کتابخانــه ای ،
فیش برداری و توصیف و تحلیل داده ها بوده است .
در فصل دوّم علاوه بر بیان پیشینه ی شوخ طبعی ، که ورود آن را به
عرصه ی ادبیّات ، به صورت هجو درسال های آغازین حکومت اسلامی دانسته اند ؛
به بیان انواع اسلوب های شوخ طبعی از جمله : هزل ، هجو ، طنز ، بذله و
فکاهه پرداخته شده که از میان آن ها طنز در نشان دادن زشتی ها و بی رسمی
های جامعه و پا گرفتن خوبی ها و حق و عدالت بسیارمؤثّرتر و ظریف تر عمل
کرده است
در فصل سوّم به مطالبی از قبیل : حکومت مشروطه ، مشخّص
ترین ویژگی های طنزمشروطه اعمّ از : سیاسی بودن ، مردم گرایی ، ایستادگی
در برابر ظلم و زور و بیداری مردم ، زندگی نامه و آثار علّامه دهخدا از
جمله : دیوان اشعار ، لغت نامه ، امثال و حکم ، مجموعه مقالات چرند و پرند ،
تصحیح و تحشیه دیوان ها و. . . پرداخته شده است .
در فصل چهارم
که قسمت عمده ی پژوهش ماست ، پیش از تحلیل آثار طنز آلود دهخدا
1- از شاعری دهخدا که در سایه ی اقبال نثر هایش قرار گرفته 2- سبک و قالب
شعری او 3- طبقات مطرح در طنز دهخدا از جمله : روحانیّون ، توده ی مردم ،
اهل فضل و سیاسیّون 4- مضامین طنز او اعمّ از : دادخواهی ، وطن پرستی ،
مبارزه علیه خائنان ، رسوا کردن جبّاران 5- تازگی کار دهخدا که بر پایه ی
ساده نویسی و استفاده از زبان عامیانه استواربود ، سخن به میان آمده است .
فصل پنجم شامل نتیجه ی کلّی پژوهش بر اساس دست آورد هایی از منابع
پژوهشی از جمله ظهور شوخ طبعی در ادبیّات به صورت هجو، انواع شوخ طبعی ،
ماهیّت طنز ، طنز مشروطه ، حضور دخوی نابغه و استفاده او از زبان تلخ و
گزنده ی طنز در جهت بیان و اصلاح مفاسد جامعه ، موضوعات طنز دهخدا در امثال
و حکم ، چرند پرند و اشعار طنزآلودش می باشد .
مقدّمه
طنز نه هجو است و نه هزل و فکاهه ؛ بلکه سخنی است که هدف اصلی در آن
انتقاد است . طنز ، همواره خواهان نوعی همکاری اجتماعی و رعایت مساوات
وعدالت است.در ادبیّات ما ، طنزپرداز به دنبال بر ملا کردن حقیقت است .
بنای طنز برخنده و شوخی است ؛ امّا این خنده ، خنده ی شوخی و شادمانی
نیست . خنده ی تلخی است که همراه با سرزنش است که با ایجاد ترس و بیم ،
خطاکاران را به خطای خود متوجّه می سازد و معایبی را که در حیات اجتماعی
پدید آمده است برطرف می کند .
قلم طنز نویس با هر چه که مرده و
کهنه و واپس مانده است و با هر چه که زندگی را از ترقّی و پیشرفت باز می
دارد ، بی گذشت و اغماض مبارزه می کند .
هدف پژوهش حاضر ، کند و
کاوی موشکافانه در موضوع رخداد نهضت مشروطه و برآیند آن یعنی ظهور رادمرد
سترگ عرصه ی طنز ، علّامه علی اکبر دهخدا ، به جهت اعتبارش در ایجاد شور و
غوغا در جماعت مظلوم و روشن فکران و میهن پرستان و اختصاصات آثار او به
ویژه تحلیل ساختار آثارطنز آلودش و تأثیر بی چون و چرای این پیشرو آزادی
خواهی در پیدایش ادبیّات نوین ایران بوده است.
روش تحقیق بر
شیوه ی کتابخانه ای استوار بوده که با شناسایی متون مربوطه ، دسته بندی آن
ها و برداشت هفتصد فیش به توصیف و تحلیل داده ها پرداخته شده است .
نتایج به دست آمده از این پژوهش را می توان به اختصار ، چنین بیان نمود :
اساس طنز و خاستگاه آن اساساً ایرانی بوده که به دلیل تسامح و تساهل
محقّقین ، عربی پنداشته شده است . با شکل گیری نهضت مشروطه و ورود ادبیّات
به میان مردم ، ادبیّات به بیانی تازه دست یافت که قادر به بیان الزامات
عصر مشروطه بودند که در این میان پیشگامی علّامه علی اکبر دهخدا در ساده
نویسی و استفاده از زبان عامیانه در طنز بسیار چشم گیر است . عمده ی
موضوعات مطرح شده در طنز دهخدا عبارتند از :
1- مبارزه با خرافه پرستی و جهل
2- افشای ظلم و استبداد و دادخواهی مظلومان
3- بیداری و آگاهی توده ی مردم
تعریف مسأله و سوال های تحقیق
طنز در جامه ی رمز و کنایه و با رعایت جنبه های هنری و زیبایی شناختی
به قصد اصلاح مفاسد اجتماعی و تهذیب اخلاق انسانی به کار گرفته می شود . در
برخی ادوار این موضوع پررنگ تر است . از جمله این دوره ها می توان به دوره
مشروطه اشاره کرد که مورد بحث و تحقیق ماست .
سوال های تحقیق ما در این رساله عبارتند از :
1- کدام یک از آثار دهخدا طنز آمیز است ؟
2- دهخدا از چه شیوه هایی برای طنز پردازی بهره گرفته است؟
3- دهخدا از طنز به چه منظوری در آثار خود بهره برده است ؟
4- آیا در طنز های دهخدا موضوع زن نیز مدّنظر بوده است یا خیر ؟
5- بیشترین موضوعات طنز دهخدا متوجّه چه مسائلی است ؟
سابقه و ضرورت انجام تحقیق
در مورد سابقه و ضرورت انجام تحقیق باید یادآور شد ؛ با مطالعاتی که
انجام شد تحقیقی جامع و مستقل در این زمینه نیافتم و از آنجا که دهخدا
برجسته ترین طنزپرداز اجتماعی معاصر است ضرورت پرداختن به آثار او ازجمله :
چرند پرند و امثال و حکم و تعداد معدودی از اشعارش احساس می شود .
هدف های تحقیق
با عنایت به این که در عصر ما ، طنز یک گونه ی ادبی است که به شکل
های مختلف برای ترسیم مسائل سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و غیره از آن استفاده
می شود و همچنین با توجّه به نزدیکی انقلاب مشروطه به زمان ما و تأثیر
بلافصل آن در روند حیات ادبی ، فرهنگی و اجتماعی قرن اخیر، بر آن شدیم تا
با تحلیل ماهیّت طنز در این دوره ، پیشینه و انواع آن و بررسی این گونه ی
ادبی در آثار دهخدا به تأثیر اجتناب ناپذیر پدیده های تاریخی در تکامل
ادبی پی ببریم .
فرضیّه ها
فرضیّه های مطرح شده در این رساله عبارتند از :
1- طنز در چرند پرند دهخدا بیش از سایر آثارش مشهود است .
2- دهخدا در طنز پردازی از شیوه های طرح تضاد ، توصیف ، داستان، زبان عامیانه و تک گویی راوی و بدل بهره برده است.
3- دهخدا در اشعار طنزآلودش مسائل سیاسی ، مبارزه با بیداد و تجاوز ، وطن دوستی ، اسارت زنان و ... را مطرح کرده است .
4- از بین اشعار دهخدا مثنوی های «در چنگ دزدان » ، « انشاءالله گربه است» ، مسمّط « رؤسا و ملّت » و « آکبلای » طنزآلودتر است.
5- دهخدا از طنز به منظور انتقاد اجتماعی و سیاسی بهره برده است.
روش انجام تحقیق و ابزار گردآوری اطّلاعات و تجزیه و تحلیل آن
روش انجام تحقیق روش نظری و بر اساس پژوهش کتابخانه ای استوار بوده و
ابزار گردآوری اطّلاعات مطالعه و فیش برداری و روش تجزیه و تحلیل آن توصیف
و تحلیل داده ها بوده است.
پيشينه ی گونه هاي شوخ طبعي
در تمامي بررسي هاي مربوط به تاريخ و پيشينه ي طنز و طنز سرايي يا
تمامي گونه ها و اسلوب هاي شوخ طبعي در ايران محقّقين محترم ، مبدأ آن
را به شعراي دوزبانه ي عربي – فارسي نسبت داده اند ، كه آن را از ادبيّات
عرب گرفته و به شعر فارسي وارد نموده اند .
« در سال هاي آغازين
حكومت اسلامي ، شوخ طبعي به صورت هجو ظاهر شد. پيش از آن تاريخ ، سابقه
اي روشن از اثر ادبي هجو (هزل يا طنز ) در دست نيست و صاحب نظران ، سرودن
شعر هجايي در ادبيّات فارسي را نتيجه ي ارتباط با اعراب ، پس از آمدن اسلام
به ايران مي دانند .
هجو در شعر عرب جاهلي ، يك سنّت رايج بوده
كه شعرا به مدد آن به كسب تشخّص و منزلت و پيروزي بر خصم مي پرداخته اند
.در زندگي قبيله اي پيش از اسلام ، شاعران ، خداوندان حكمت و خرد مندي فوق
طبيعي ، تلقّي مي شده اند كه با ارواح ، پيوند دارند و در مناسبات نظام
قبيله اي ، رجز و مفاخره در هنگامه ي جنگ و نبرد و در عرصه ي برخورد هاي
شخصي و دودماني ، وسيله اي براي تضعيف دشمن ، زدايش ترس و تسلّي بخش بوده
است .
با ظهور اسلام ، اين بخش از انواع ادبي ، رنگ هجو مشركان
و ملحدان و تقويت روحيّه ي مسلمين را به خود گرفت . در دوره ي امويّان و
عبّاسيّان تداوم يافت . سپس به وسيله ي برخي از شاعران دوزبانه ، به شعر
فارسي نيز راه پيدا كرد و در برخورد با فرهنگ ايرانيان از فرهنگ باستاني
عاميانه ، قصّه هاي منسوب به دلقك ها، مسخره ها و عقلاي مجانين بهره جست و
قوام يافت . ولي فضاي غالب آن ، طرح و دشنام هاي ركيك و فحش و تسويّه حساب
هاي فردي و خانوادگي در قالب شعر بود و از همان آغاز براي خدمت به ارباب
قدرت ، تحقير رقبا و ترغيب ممدوحان به اعطاي صله و پاداش و ترغيب توانگران
بي عنايت به ندادن پاداش ، به كار رفت » ( صدر ، 1381 ، ص 12 ) .
« در دوره ي غزنويان ، دشنام هاي زشت در بيشترهجوهاي ركيك ، رواج يافت.
اين امر در دوره ي سلجوقيان به علل فراواني از جمله نابساماني هاي اجتماعي و
اخلاقي ، ناخشنودي انديشمندان از روزگار و اجتماع و ناتواني حكّام در
شناخت سره از ناسره در عرصه ي ادب و فرهنگ ، به بالاترين درجه ي خود رسيد .
هجو و هزل اين دوره ، همپاي مدح و ثنا ، حالت مبالغه به خود گرفت . شاعران
با شاگردان ، شاگردان با استادان و فروانروايان با بستگان خود ، محاجّه
مي كردند» (صدر،1381 ، ص 13) .
هجو به عرصه ي مناسبات
خانوادگي و در حق همسر ، مادر و خواهر نيز با به كار گيري متن هاي زشت
در بيان كشيده شد و كار به آنجا رسيد كه شاعران ضمن مدح نيز ، از التزام
به كلمات زشت خود داري نكردند .
« در اين دوران ها ، هجو در خدمت
ارباب قدرت بود كه جريان هجاگويي و سمت و سوي آن را به تناسب استقبال و
عدم استقبال از اين جريان ، مشخّص مي ساخت . چندان كه در زمان سامانيان هزل
و هجو ، مجالسي براي بروز نيافت» (حلبی ، 1377 ، ص354 ).
حكّام
سامانی امكاني را براي زشت گويي به شاعران نمي دادند . اگر چه آثار حدود
پنجاه شاعر اين روزگار از هزل و هجو خالي نيست و در مقايسه با دوران هاي
ديگر ، طنزي لطيف و به دور از زشت گويي است و كمتر به سمت هتّاكي و گستاخي
مي گرايد.
به هر حال جريان غالب هجو سودا گرانه ، شخصي و ركيك در
لفظ و معني ، در طـيّ تاريخ ادبيّات كشـورمان به جـز مقاطع كـوتاهي ، هم
چنان تـداوم مي يابد و در قـرن نهم ،
هم پاي گسترش ادب مشروطيّت ، هيچ
گاه به جرياني مردمي بدل نمي شود. گرچه در قرن هفت و هشت ، بزرگاني چون
عبيد ، حافظ ، مولوي و سعدي ، طنز ، هجو و هزل را به مقام والاي بيان آلام
بشري رساندند ؛ امّا پيش از مشروطيّت عموماً طنز ، هجو و هزل ، هجوي شخصي
بوده است.
هم چنين حسن جوادي در« تاريخ طنز در ادبيّات فارسي» ،
ضمن اشاره به اين نكته كه هر چند طنز ، در تاريخ بيهقي و ديگر آثار قديم
زبان فارسي به كار رفته است ؛ ولي استعمال وسيعي به معني فعلي كلمه [
satire اروپايي ] نداشته است . و اشارتی به این نکته که در نقد جدید عربی ،
کلماتی چون هجا ، فکاهه و تهکّم را به کار برده اند كه اغلب احتياج به
توضيح بيشتري دارند .
«هجا در شعر جاهلي عرب ، سلاحي بود در
خدمت قبايل متخاصم . قبل از آغاز جنگ ، شاعري قبيله ي ديگر را هجو مي گفت و
شاعري از آن قبيله ، جواب مي داد . بعضي ازمردم ازهجو شاعران بيش تر ازكشت
وكشتار مي ترسيدند ؛ زيرا گاهي يك هجو ، چنان خفّت و خواري براي قبيله به
شمار مي رفت كه اثرش به آساني محو نمي شد . اعراب جاهلي معتقد بودند كه هجو
را بايد با خون شست و يا با هجوي ديگر. در يونان باستان ودر ميان شعراي
قديم ايرلند نيز به هجوگويي ، حالتي جادوگرانه مي دادند و معتقد بودند كه
شاعر هجو سرا مي تواند كسي را كه مي خواهد به آستانه نابودي بكشاند . امّا
به تدريج هجو جاي خود را به طنز نويسي داد . . . الخ » ( جوادی ، 1384 ، ص
48 ) .
في الجمله هدف نگارنده از طرح وجود شباهت در اصل
پنداشتن مبدأ عربي براي طنز در ادبيّات فارسي ، به هيچ وجه زاييده ي اين
نكته نيست كه صرفاً به دنبال اصالت فرهنگ و ادب فارسي باشيم ، چرا كه زبان
عربي ، مأخذ زبان فارسي و شديداً به غناي آن كمك رسانده است .
دعوي ما نيز اساسش بر قصه ي رشك بر انگيز هزارو يكشب–كه همگان يا آن را
خوانده ايم يا سائقه وصبغه اي از آن را به شكل هاي مختلف در ذهن داريم– است
.
اصل ماجرا : پادشاهي كه در زمان هاي پيش از تاريخ مي زيست –
يا چه بسا در تاريخ- به دليل خيانت همسرش بر آن مي شود كه از همه ي زنان
انتقام بگيرد . به گونه ای كه هر صبح همسر دوشينه اش را به قتل مي رساند .
مملكت آشفته مي گردد و دختر جواني به نام شهرزاد خطر مي كند تا مگر خود و
ديگر زنان را رهايي بخشد . و بدين منظور براي شاه ، قصّه مي گويد امّا حتّي
الامكان ترتيبي مي دهد كه قصّه در سپيده دم پايان بگيرد تا كنجكاوي شاه
فروننشيند . شهرزاد كامياب مي شود ، زيرا در پايان هزارو يك شب ، بدي
و ظلمي را كه شاه در حق هم جنسان وي روا داشته است جبران كرده ، همسر
قانوني شاه مي شود و در اين هنگام ، هم مادر است وهم ملكه.در دوره ي
عبّاسيان – 750 ميلادي – كه بغداد مركز خلافت است ، ايرانيان سربرمي آورند و
مي خواهند كه اسلام و سنن اعراب ديگر را پاس بدارند . آنان قرارها را
محترم شمرده ، چنانكه قسمت اعظمي از آثار بزرگ ادبي و علمي زمانه به دست
ايرانيان ، به زبان عربي نوشته مي شود . امّا ايرانيان آرزو دارند كه اسلام
، اقوام و فرهنگ هاي گوناگوني را كه بايد در سايه اش بزیند ، گرد آورد.
پس از گذر از حواشي ، مطالب مورد توجّه ي ما كه بايد با حسّاسيّت
تعقيب شود از پس مي آيد : « در عصر بزرگ بغداد تا پايان قرن چهارم ،
گنجينه اي شگرف از آثاري كه اقوام مختلف در پديد آوردنش سهيم بوده اند ،
فراهم مي آيد و اينان كه در پرتو اسلام به زبان عربي سخن مي گويند نه فقط
ايرانيانند بلكه افسانه ها و باورها و حماسه هاي عربستان جاهلي و اسلامي و
فرهنگ هند و يونان كه توده اي از آثارشان به زبان عربي ترجمه مي شود و
تمدّن هاي كهن ديگر كه تاريخشان ، مقدّم بر تاريخ اسلام است و عبارتند از:
عهد باستاني تورات و مصر دوران فراعنه يا عصر يوناني و رومي و بابل ،
مولّفه هاي اين گنجينه به شمار مي روند » (میکل ، 1387، ص4).
محمّد بن اسحاق گويد : فارسيان اوّل ، تصنيف كنندگان اوّلين افسانه بوده و
آن را به صورت كتاب درآورده و در خزانه هاي خود نگاه داري و آن را از زبان
حيوانات نقل و حكايت مي نمودند و پس از آن پادشاهان اشكاني كه دوميّن
سلسله ي پادشاهان ايرانند ، آن را به صورت اغراق آميزي درآورده و نيز چيز
ها بر آن افزوده و عرب ها آن را به زبان خود برگردانده و فصحا و بلغای عرب ،
شاخ و برگ هايش را زده و با بهترين شكلي به رشته ي تحرير درآوردند و در
همان زمينه و معاني كتاب هايي تأليف كردند.
اوّلين كتابي كه در اين معنا تاليف شده ، كتاب هزار افسانه است كه سبب تأليفش اين بود كه يكي از پادشاهان اگر زني مي گرفت. . .الخ .
در كتاب مقدّمه بر هزار و يكشب نويسنده چنين مي آورد : « پس از
شعوبيّه ، اين نهضت خارق العاده ي رستاخيز و كتابت الزاماً به طور قطع ،
شامل قصّه و بسياري آثار ديگر نيز مي شده است » (همان ، ص 20 ) .
دور از حیطه ی عقل و منطق نیست که جریان امور ، کلاً به گونه ی زیر بوده
باشد : خریدار یافتن قصّه های ایرانی اصل یا قصّه هایی که ایران وسیله ی
انتقال آن ها بوده است.
« از نيمه قرن دوّم ، سعي و اهتمام در
ثبت و ضبط قصّه ها و هم زمان ثبت و ضبط آثار ديگر در دهه هاي بعد كه
شخصيّت هارون الرّشيد در آنها نقش دارد ، فعّاليّتي كه در سال هاي آغازين
قرن سوّم در تاريخ تأييد مي شود ؛ بومي شدن قاطعانه ي گنجينه ي مشترك قصّه
ها در سراسر اين قرن به دست اعراب و به امانت گرفتن داستان هاي نو مانند
حكایت سند باد ، بومي كردن تمام عيارو موفقيّت آميز قصّه ها تا قصّه هاي
مكتوبي كه خوانده مي شوند و مشهورند جزءِ (ادب ) انسان با فرهنگ عصر ،
گردند» (همان، ص 21 ) .
حال وارد بخشي از اين منبع می شويم كه
با قاطعيّت و صراحت ، بنيادي ترين ويژگي اين متون - متنهاي پهلوي ايراني –
را همان عناصري مي داند كه موضوع پژوهش ماست:جدّ ، هزل ، هجو ، طنز ،عبرت
آموزي و ...
« در باب قصّه هايي كه بر اسكندر فرو مي خواندند ،
گفته اند كه پشت نقاب قصّه اي خيالي و مفرّح ، اخلاقي پنهان است كه هدفش ،
همانا تربيت نفساني است يعني عبرت آموزي از مثال ها براي « حفظ و صيانت
نفس » و اين پند و اندرز چنان جدّي است كه به موجب آنچه در بسياري از قصّه
هـاي هــزار و يكشب آمـده ، هـارون الرّشيد ، چـون پيشينيان دوردست
ايراني
اش ، امر مي كند كه قصّه را بنويسند ، همان گونه كه ايرانيان به گفته ي
ابن نديم مي كرده اند و مهّم تر از آن دستور مي دهد كه قصّه ي مكتوب را در
خزانه ، « كتابخانه » يا « مركز اسناد رسمي » نگاه دارند» ( میکل ،1387 ،
صص 23 – 22 ) .
در مورد پرداخت قصّه نيز چنين مي گويند : « ذوق
و معيارفرهنگ عمومي اقتضا مي كند كه انواع مختلف را تركيب كنند و جِد را
با هزل بياميزند تا جد بهتر مركوز ذهن شود »(همان، ص23 ) . گفته اند كه
ترجمه آنها به عربي ، الهام بخش فحصا و بلغا شد .به گفته ابن نديم ، زبان
ساده و بي پيرايه و بيان مؤثّر اين قصص ، موجب شد كه گونه اي ادب داستاني
كه نشان اقتدار مؤلّفان بزرگ عرب زبان را بر جبين دارد به اعراب راه يابد.
به هر حال در پرداخت قصّه ها نويسندگان بزرگي به عرصه آمدند
كه ازآن جمله ابن المقفّع كه به سبب ترجمه ي روايات ِ فارسي ( پهلوي ) قصّه
هاي جانورانِ كتاب بيد پاي به عربي ، كليله و دمنه ، يك تن از بنيان
گذاران نثر كلاسيك عربي تلقّي شده و مي شود .
براي مثال به
مسئله جدّي بودن قصّه ، باز مي گرديم.به رغم آنكه نيّت اصلي و هدف ، به
روشني اعلام و تأييد شده است و نيز غرض اصلي كسي كه مبتكر اين گونه ي ادب
به شمار آمده است ؛ يعني، اسكندر به رغمِ سنّت معلوم و مقبول به هم آميختن
جدّ و هزل ، از نوشته مسعودي – صاحب مروج الذّهب – چنين استنباط مي كنيم كه
آنچه موجب ايراد وخرده گيري به قصّه است ، شايد اين نباشد كه قصّه كاملاً
ًجدّي نيست بلكه اين است كه سهم اين جدّي بودن قصّه نسبت به آنچه باقي مي
ماند يعني خيال پردازي ، بسيار اندك است.
پس نويسنده در تقسيم بندي ِ سلسله مراتبي هزارو يكشب ، مكرراً و به شكلي مبسوط تر به
جنبه هاي طنز و لطيفه و حكايات آن مي پردازد كه ما در اينجا با حذف مراتب ديگر صرفاً همين قسمت را نقل مي كنيم :
« به اين سه گونه قصّه ، سه گونه قصّه ي ديگر بايد افزود كه كوچك
ترند ، اگر فقط تعداد صفحات ملاك باشد ، ولي از قصّه هاي ِ پيشين ، جذّابيت
كمتري ندارند و عبارتنداز : قصّه هاي مشتمل بر طنز و مكر ، نمايشگر محيط
هاي اجتماعي صيّادان و دكّان داران و ملّاحان و پيشه وران و عيّاران و
طرّاران و متكديّان يا حاشيه نشينان ديگر ، لطايف و حكايات كوچك ، مربوط
به شخصيّتي نامدار چون خليفه و وزير و شاعر و عالم و موسيقي دان و سرانجام
، داستانهاي حكمت آموز كه گاه از زبان جانوران سخن مي گويند » ( میکل ،
1387، ص 38 ) .
هدف ما در اين بررسي ، الزاماً اثبات اين نكته
نيست كه ديدگاه پژوهش گران قبلي اصالت ندارد يا فاقد حقيقت تاريخي است ؛
بلكه بيشتر ناظر بر آن است كه مطالعات تكنيكي ، هدفمند و تطبيقي كه در
فرضيه يا تئوري هاي پيشين به وجود مي آورند اهميّت نگاه ها ، بررسي ها و
پژوهش هايِ شكافته يا آن چنان كه در سرنوشت خود هزار و يك شب نهفته است
پرده از حقيقتي ناب و بزرگ بردارد . صرف نظر از بنياد هجو، طنز ، حكايات و
لطايف در قصّه ي شهرزاد – با استناد به قدمتش – عشقي كه مي رود تا براساس
قصّه گويي، بر مرگ فائق شود خود در بردارنده طنزي عميق و تلخ است .
برچسب ها:
پایان نامه در مورد تحلیل ساختار طنز در آثار علّامه دهخدا تحقیق درباره ساختار طنز دهخدا پایان نامه درباره ساختار طنز آثار دهخدا تحقیق درباره زندگینامه دهخدا علامه دهخدا تحقیق درباره طنز نویسی دهخدا پایان نامه درباره طنز دهخدا طنز