بر خلاف سیر تكاملی ERP در سطح اول صنایع و سازمان های دنیا ، این سیستم در ایران به یكباره و چون دارویی شفا بخش بر پیكره سازمان های سنتی ایران نازل شد . آنان كه از دور و نزدیك تا صنایع و سازمان های ما آشنایی دارند گواه این ادعا می باشند كه ضعف در سیستم های مدیریتی و برنامه ریزی، سكون و عدم پویایی در برخی سازمان ها ، نبود  سیستم یكپارچه ( حتی در حوزه MIS)و مقاومت پرسنل و بعضاً مدیران سازمان ها در برابر به كارگیری سیتسم های منسجم حقایقی غیر قابل انكار در این عرصه می باشند .

 پیاده سازی سیستم نرم افزاری حجیم و پیچیده ای چون ERP در حالی در برنامه برخی شركت ها قرار گرفته است كه نه تنها سیستم فعلی شان سنتی و مبتنی بر كاغذ است و برخی از پرسنل نیز آشنایی كافی با كامپیوتر ندارند، بلكه هنوز تصویر دقیق و شفافی از فعالیت های وضع موجود خود نیز ندارند . در بهترین حالت در سازمان های ایرانی شاهد به كارگیری سیستم های مدیریت كیفیت از جمله ISO 9000 می باشیم. بنابراین پر واضح است كه حركت نا آگاهانه و بدون برنامه ریزی به سوی پیاده سازی سیستمی همچون ERP نه تنها مشكلی از سازمان ها مرتفع نخواهد نمود ،بلكه هزینه های گزاف و از دست دادن زمان به مشكلات آنها خواهد افزود .

 لذا در ذیل به برخی از مشكلات اساسی موجود در سازمان ها اشاره می نماییم :

1- اتخاذ راه حل های موضعی در برابر مشكلات اساسی به حای یافتن راه حل ریشه ای

2-  عدم آشنایی مسئولان و تصمیم گیرندگان اصلی سازمان با مفاهیم و اهداف ERP

3- عدم وجود ارگان، مؤسسه  یا انجمن خاص به عنوان مرجعی جهت اطلاع رسانی و آگاه سازی

4- سوء استفاده برخی مؤسسات و شركت های ارائه دهنده راه حل های ERP از شرایط موجود جهت منابع مالی خود

5-  عدم توجه به تخصص گرایی در سازمان ها

6-  برنامه ریزی های نامنسجم و عدم توجه كافی به امكان سنجی این برنامه ها و اهداف آن

7-   توجه صرف به ابزارها به جای تمركز بر مفاهیم آن ها

8-   وجود ساختار سنتی و مبتنی بر اشخاص در سازمان ها

9-   فرهنگ سازمانی ضعیف و عدم توجه به فرهنگ سازی

10- مشكلات سیستم های اموزشی و رفع تكلیف بودن برنامه های آموزشی

11- عدم شفاف سازی و مستند سازی فرآیندهای موجود كسب و كار و شناسایی مشكلات

12- عدم تعیین استراتژی ها و اهداف كلی سازمان

به طور كلی اگر به شناخت ERP به عنوان یك «مفهوم » به جای «ابزار » اهتمام ورزیده شود . اولین قدم در رفع مشكلات و نابسامانی های فوق ، فرهنگ سازی صحیح و تسری مفاهیم پیش نیاز و همراه با راه حل های ERP بوده و مسیر را در جهت بهره برداری موفقیت آمیز از این سیستم ها هموار سازد .

همچنین با وجود تاریخچه تكاملی 30 الی 40 ساله سیستم های ERP ،قابل ذكر است كه فاصله ما تا دستیابی به این هدف ، بسیار كوتاه تر خواهد بود و ایجاد شرایط و پیش نیازهای ذكر شده مطمئناًدر زمانی بسیار كوتاه تر مقدور خواهد بود ؛ بشرط آنكه نقشه و مسیر حركت كاملاً آگاهانه ترسیم شده و برنامه ریزی منسجم و هدفمند نیز به این حركت شتاب افزون تری بخشد . به طور كلی در جهت كسب  بهترین نتایج از یك پروژه ERP در سازمان های ایرانی بررسی و امكان سنجی و حركت آگاهانه ریسك های موجود به حداقل رسانده و متضمم موفقیت سازمانها در جهت میل به اهداف از پیش تعیین شده خواهد بود.