این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزش ویژه برند می باشد. در بخش اول مبانی نظری ارزش ویژه برند تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه تحقیق ارزش ویژه برند در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد.
امروزه برند یک الزام استراتژیک برای سازمان هاست که آنها را در جهت ارزش بیشتر برای مشتریان و ایجاد مزیت های رقابتی پایدار یاری می رساند. ایجاد یک برند قدرتمند در بازار، هدف اساسی بسیاری از سازمان ها می باشد زیرا یک برند قدرتمند می تواند اعتماد مشتریان را در هنگام خرید کالاها و خدمات افزایش دهد و به آنا کمک کند تا عوامل ناملموس را بهتر درک نمایند. به عبارت دیگر می توان گفت یک برند قدرتمند، دارایی با ارزشی برای شرکت محسوب می شود (Chen and Chang, 2008). انجمن بازاریابی آمریکا ، نام و نشان تجاری را اینگونه تعریف می کند: یک نام، عبارت، نشانه، نماد یا طرح یا ترکیبی از آنهاست که به منظور شناسایی کالا یا خدمات از یک فروشنده یا گروه فروشندگان و ایجاد تمایز آنها از رقبایشان ارائه می شود. این تمایزات ممکن است عملکردی، منطقی، یا محسوس و یا نمادین، عاطفی و نا محسوس باشند (کفاش پور و نیاکان، 1390).
ارزش ویژه برند یکی از مشهورترین و مهم ترین مفاهیم بازاریابی است که امروزه بطور گسترده ای توسط محققان و صاحب نظران بازاریابی مورد بحث قرار می گیرد. از دلایل این اهمیت، نقش استراتژیک و مهم ارزش ویژه برند در تصمیمات مدیریتی و ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها و مشتریان است (گیلانی نیا و موسویان، 1389). ارزش ویژه برند، سازمان ها را قادر می سازد که علاوه بر حفظ سهم بازار خود، مبلغ بیشتری را نیز در ازای برند خود مطالبه نمایند (Lee and Back, 2009). در واقع ارزش ویژه برند، باعث افزایش کارایی برنامه های بازاریابی می شود، مخارج و هزینه های فعالیت های ترفیعی را کاهش می دهد و از طریق گسترش برند، سکویی برای رشد و توسعه آن ایجاد می نماید. ارزش ویژه برند حتی می تواند باعث افزایش سهم بازار و افزایش سودآوری شده و برای سازمان ها جریان نقدی ایجاد نماید (Buil et al.., 2008).
2-1-1) تاریخچه ی شکل گیری مفهوم برند
گفته شده که کلمه ی برند، حیاتش را به عنوان اسم در زمان نوردیک های باستان (ساکنان قدیمی اسکاندیناوی) آغاز کرده و به تدریج به فعل تبدیل شده است. مشاهده شده که در هزازان سال قبل کشتی سازان وایکینگ، کشتی هایی را که می ساختند، نامگذاری می کردند. اینگونه استعمال برند، شبیه چیزی بود که اکنون آن را علامت تجاری می نامیم (Coomber, 2002). در زمان روم باستان، صنعتگران، محصولات خود را امضاء و یا به هر طریق دیگر، علامت گذاری می کردند و این کار به مصرف کنندگان کمک می کرد تا محصولاتی را که دوستانشان پیشنهاد می کردند، شناسایی کنند (قدرتمندترین شکل تبلیغات) و یا محصولاتی را که پیشتر امتحان کرده و از آن راضی هستند ، مجددا خریداری نمایند (رحیمی هلری، 1384).
تنها در نیمه ی دوم قرن نوزدهم میلادی بود که استفاده از نام تجاری به عنوان وسیله ی پیشرفته ی بازاریابی، تکامل پیدا کرده و به تدریج نام های تجاری به جای محدود ماندن در قیمت پایین و توزیع محلی، جهش بزرگی را به سمت کالاهای با کیفیت در بازارهای انبوه، انجام دادند، تغییراتی هم در قانون علامت تجاری ایجاد شد اما با وجود اینکه نام تجاری گسترش یافت، مدیریت آن به همان شکل ثابت ماند و مالکین و مدیران شرکت ها، مسئولیت آنها را به عهده داشتند (Coomber, 2002).
در دوره ی بعد از جنگ جهانی اول، نامهای تجاری در جایگاه واقعی خود قرار گرفتند. در این دوره، مصرف کنندگان فورد را می خواستند نه وسیله ی حمل و نقل موتوری، کم کم شرکت ها شروع کرند به کمک تعدادی از نام های تجاری که قادر بودند به صورت انبوه تولید، توزیع و فروخته شوند. جدایی وظایف تولید، بازاریابی و فروش. از یکدیگر به شدت تشویق می شد. هنری فورد معتقد بود مدیران باید به صورت مجزا کار کنند تا مشکلات همکاران آنها، دامنگیرشان نشود و به راحتی روی کار که برای آن استخدام شده اند، تمرکز کنند. در سال 1925 شرکت جنرال موتورز با سازماندهی جدید و تعهد به تغییرات سالانه در مدلها، شرکت فورد را به زیر کشید.
در سال 1931 شرکت پراکتر اند گمبل در سازماندهی وظیفه ای یک مرحله جلوتر رفت و وظیفه ی جدیدی را تعریف نمود و آن مدیریت نام تجاری بود. آنها معتقد بودند که داشتن نامهایی چون صابون های حمام آیوری و کامی بهترین راه برای سازماندهی آنها این است که مسئولیت هر نام تجاری را به فرد مشخصی به نام مدیر نام تجاری داده شود. این عمل در دهه 50 فراگیر شد. در دهه ی 80، افزایش جهانی شدن تجارت برند نام تجاری نیز، اثر گذاشت. ایجاد نام های تجاری جدید به صرف نبود، بنابراین شرکت ها سمت نام های تجاری جهانی شرکتی رفتند تا بتوانند دامنه ی محصولاتشان را پوشش دهند. در واقع تحولی در درک نام تجاری ایجاد شده بود. شرکت ها برای خرید نام های تجاری هفت تا هشت برابر درآمد آن را پرداخت می کردند. بنابراین عملا نام تجاری به ترازنامه هم راه پیدا نمود (رحیمی هلری، 1384). این اتفاق در اروپا زودتر از ایالات متحده افتاد. در حالیکه شرکت های امریکایی فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی وسیعی را در امریکا و سایر کشورهای انگلیسی زبان انجام می دادند، اروپایی ها یاد می گرفتند که با فرهنگ های مختلف (با اختلاف جزیی) کشورهای خاص انطباق ایجاد کنند (Coomber, 2002).
فهرست مطالب
فصل دوم پایان نامه : چارچوب نظری و پیشینه پژوهش ارزش ویژه برند 2
بخش اول:ادبیات پژوهش ارزش ویژه برند 4
2-1) مقدمه 4
2-1-1) تاریخچه ی شکل گیری مفهوم برند 5
2-1-2) اهمیت برند 7
2-1-3) تعریف و تشریح برند 9
2-1-4) تصویر برند 12
2-1-5) ارزش ویژه برند 13
2-1-5-1) ارزش ویژه برند مالی 15
2-1-5-2) ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده 16
2-1-6) ضرورت خلق و حفظ ارزش ویژه برند 18
2-1-7) ابعاد ارزش ویژه برند 22
• وفاداری به برند 22
• آگاهی از برند 23
• کیفیت ادراک شده 24
• تداعی برند 25
2-1-8) مزایای ارزش ویژه برند 26
• مزایای ارزش ویژه برند برای شرکت 26
2-1-9) عوامل موثر بر ارزش ویژه برند 30
2-1-10) مدل های ارزش ویژه برند 31
• مدل ارزش ویژه برند آکر 32
شکل 2-3-1) مدل دانش برند کلر 35
شکل 2-3-2) مدل ارزش ویژه برند آکر 37
شکل 2-3-3) ابعاد ارزش ویژه برند مدل آکر 39
نمودار 2-3-1) تشریح مدل ارزش ویژه برند آکر 40
• مدل ارزش ویژه برند یو و همکاران 41
شکل 2-3-4) مدل ارزش ویژه برند یو و همکاران 41
• هرم ارزش ویژه برند مشتری محور کلر 42
شکل 2-3-5) هرم ارزش ویژه برند کلر 43
2-1-11) آمیخته ی بازاریابی و ارزش ویژه برند 44
بخش دوم:پیشینه تحقیق ارزش ویژه برند 47
فهرست منابع و مآخذ: 60
منابع لاتین: 66
برچسب ها:
فصل دوم پایان نامه ارزش ویژه برند مبانی نظری ارزش ویژه برند پیشینه تحقیق ارزش ویژه برند پیشینه داخلی ارزش ویژه برند پیشینه خارجی ارزش ویژه برند پیشینه پژوهش ارزش ویژه برند پیشینه نظری ارزش ویژه برند ادبیات نظری ارزش ویژه برند چارچوب نظری ارزش ویژه بر