دانلود مقاله فلسفه تربيت(فلسفه آموزش وپرورش)
نوع فایل: word
فرمت فایل: doc
قابل ویرایش
تعداد صفحات : 41صفحه
قسمتی از متن :
انواع متعدد مکتب پندار گرائي؟
1. پندار گرائي /روحاني ياديني/ که برکلي نماينده آنست.
2. پندار گرائي ذهني که ”فيخته ”(فيلسوف آلماني fichte) نماينده آنست.
3. پندار گرائي عيني که ”شلينگ“(schelling) متفکر آلماني پايه گذار آن است.
4. پندار گرائي مطلق که به فلسفه فريدريش هگل(G.F.hege) فيلسوف معروف آلماني اطلاق مي شود.
انسان از ديدگاه پندار گرايان
انسان ,به عنوان بخشي از هستي ,در نظر پند گرايان موجودي معنوي است و ماهيت اصلي او را روح وي تشکيل مي دهد.
تاثير هستي شناسي پندار گرايان در تربيت
باتوجه
به طرز تلقي پندار گرايان از ماهيت جهان و انسان ,تربيت بايد به تدريج
زمينه ها ي رشد طبيعت آدمي را که روحاني و معنوي است,براي نسل به هدف هستي
اش که عبارت از وابستگي نزديک ميان او و عناصر معنوي طبيعت است, فراهم
سازد.
معلم پندار گرا همراه با سقراط ناظر بر زادن افکار شاگردان است.
به نظر پند گرايان ,تربيت بايد سببب شکوفائي همه استعداد ها و توانائي هاي با لقوه شاگردان بشود.
بطور
کلي معلم از نظر پند گرايان نقش اصلي و اساسي را در جريان تربيت ايفا
کنند.به اعتقاد پند گرايان معلم در رشد و تکامل شخصيت انسان همکار خداون
است.
تربيت در نظر پندار گرايان عبارتست از نفوذ انسان رشيد,روي انساني
در حال رشد و هدف آن تحقق ذات تربيت شونده و به کمال رساندن اوست. يا به
قول ”هرمان هورن“تربيت فرايندي ابدي عاليترين تطابق انسان با خدا ,توسط
انساني است که از نظر روحي و جسمي رشد يافته و فردي آزاد و آگاه باشد. چنين
امري در محيط فکري ,عاطفي و ارادي بشر متجلي مي گردد
شناخت شناسي وتربيت
شناخت شناسي پندار گرايان
پندار گرايان معتقدند که معرفت ياشناخت انسان مستقل از تجارب هستي اوست.
الف- عناوين و محتواي دروس
1-زبان
و ادبيات . به نظر پندار گرايان با آموزش درست خواندن و درست نوشتن و
دستور زبان تسلط شاگرد براي ارائه افکار و انديشه هايش بيشتر مي شود.
2. رياضيات
3. علوم تجربي
4.علوم اجتماعي و گنجينه هاي فرهنگي
5. تاريخ و فلسفه
6. درسهاي ديني
7. تربيت بدني ,حرفه اي و فني
روش هاي تدريس
روش
تدريس کلا مبتني بر تعقل و تفکر است. لذا از تمام شيوه ها هاي راه بردن
عقل براي کسب معرفت ,مانند سخنراني ,مباحثه و استدلال استفاده مي کنند.
ارزش شناسي پندار گرايان
پندار
گرايان معتقدند که ارزش ها در ذات خود ابدي ,مطلق ,و تغيير ناپذير ند آنها
ابراز مي دارند, آنچه تغيير مي کند و در جائي خوب ودر جائي بد دانسته مي
شود, ارزشها نيستند بلکه ارزش گذاري ها هستند واين منحصر حوزه ارزشها هم
نيست.
ارزشها در اين ديدگاه داراي سلسله مراتب هستند.
پندار گرايان روشهاي تدريس را مستقل از موقعيت آموزشي و حتي مستقل از موضوع تدريس مورد توجه قرار مي دهند.
شخص درک کننده (مُدرِک )را با موضوع درک شونده (مُدرَک ) يکي تلقي مي کنند. به استفاده ار حواص شاگردان .
با وجود اشکالات بالا که برنظرات تربيتي پندار گرايان وارد است,مي توان آراي آنها را در مورد تربيت اخلاقي پذيرفت.
گفتار پنجم ــ واقع گرائي و تربيت
هستي شناسي و تربيت
هستي شناسي واقع گرايان
کساني
که معتقد بودند مفاهيم کلي ,ما بازاي خارخي دارند,يعني وجود واقعي
دارند,“واقع گرا ”يارئاليست خوانده مي شدند. اما مفهوم واقع گرائي امروز با
اين مفهوم قديمي يا کلاسيگ آن متفاوت است .واقع گرائي معاصر به معني
اعتقاد به وجود خارجي وعينيت اشياءو امور مي باشد.
واقع گرائي به مکاتب
فرعي مختلف تقسيم مي شود مه عمده ترين آنها عبارتند از ”واقع گرائي“قديمي“
(classical realism)يا ”واقع گرائي تعقلي ” (rational realism) ودر برابر
آن ” واقع گرائي طبيعي ”(natural realism) يا ” واقع گرائي علمي
”(scientific realism).
چه ارتباطي مي تواند بين فلسفه از يک سو و آموزش و پرورش از سويي ديگر وجود داشته باشد؟
ديوئي
مي گويد: «اگر منظور ما از آموزش و پرورش فرآيندي است که به کمک آن مي
خواهيم گرايش ها و استعدادهاي عقلاني و احساسي افراد نسبت به طبيعت و انسان
ها را هدايت کرده و به آن شکل دهيم ، در اين صورت فلسفه را مي توان به
عنوان «نظريه عمومي آموزش و پرورش» تعريف کرد.» اين نظر ديوئي بحثها و
مناقشات زيادي را در قسمت عمده اي از قرن 20 به خود اختصاص داده است.
عبارت
«فلسفه به عنوان نظريه آموزش و پرورش» براي هر دو قشر فلاسفه و معلمان گيج
کننده و مبهم است. چگونه فلسفه مي تواند در فعاليت هاي مربوط به آموزش و
پرورش جاي داده شود؟ جواب آن جنبش «فلسفه براي کودکان و نوجوانان» است.
پرس
و جوي فلسفي يک روش تفکر است که از امور نامعلوم و مبهم تجربه ناشي مي
شود. هدف کندوکاو فلسفي پيدا کردن منشا اين ابهام است و سپس ارائه فرضياتي
به عنوان راه حل که در عمل نيز آزموده خواهند شد.
اين کند و کاو همگاني و
جمعي نه تنها سعي در حل مشکلات و ابهامات متعارف دارد ، بلکه خود اين
فرآيند باعث نهادينه شدن و پرورش عادتها و گرايش هاي فلسفي و دمکراتيک مي
شود. کند و کاو فلسفي برخلاف ديگر انواع کند و کاو با امور غير يقين و سوال
برانگيزي سرو کار دارد که در بسياري ازموقعيت ها و هدف گذاري هاي اجتماعي
وجود دارد.
کند و کاو فلسفي سعي مي کند اين مسائل را با کمک تضادهايي که
در علايق سازمان يافته و ادعاهاي متعارف وجود دارد تفسير و معني کند. به
همين دليل ، تفکر فلسفي 2هدف را دنبال مي کند:
1)انتقاد از هدف گذاري
ها، فعاليت ها، رسوم و عادات موجود که اين انتقاد متوجه اين مساله است که
آيا آنچه موجود است کيفيت زندگي همه مردم را بالا مي برد؟ آيا ارزشهاي رنگ
باخته و مهجور مانده را پررنگ و زنده مي کند؟
2)معرفي و ايجاد ارزشها،
روابط و رسوم جديد که براي مردم ، زندگي شکوفاتر و با کيفيت بهتري را به
ارمغان آورد. تا سال 1985 (1364 شمسي) جنبش فلسفه براي کودکان به حدي رشد
کرد که «انجمن بين المللي کاوش فلسفي با کودکان» در دانمارک و با عضويت 20
کشور (امروزه 60 کشور عضو آن هستند) افتتاح و آغاز به کار کرد.
دغدغه
اين جنبش نه تنها برنامه هاي آموزشي ، بلکه متحول کردن آموزش و پرورش بود.
هدف آن اين بود که کودکان را از همان ابتدا که شروع به سخن گفتن مي کنند به
کمک فضاي کاوش و کندوکاو جمعي که در کلاس ايجاد مي شود با کندوکاو فلسفي
آشنا و درگير کند. در اين ساختار آموزشي ، کودکان نه تنها روشهاي کندوکاو
تحقيق جمعي را مي آموزند، بلکه در کاويدن مفاهيم اساسي و بحث برانگيز زندگي
روزمره خود نيز مهارت پيدا مي کنند. اين مفاهيم مانند عشق ، زمان ، فضا ،
طبيعت ، ذهن و دوست براي کودکان در شکل دادن يک جهان بيني يا زنجيره هايي
از مفاهيم معنادار نقش اساسي دارند. طي اين فرآيند آنها ياد مي گيرند که با
يکديگر و براي يکديگر استدلال کنند و اين نه تنها روش درست را در آنها
نهادينه مي کند، بلکه تمايلات دمکراتيک را که لازمه پرس و جوي جمعي و
همگاني است ، در آنها پرورش مي دهد. تبديل کلاسها به مکاني براي پرس و جوي
فلسفي در واقع تغيير بنيادي در نگاهمان به آموزش و پرورش است.
برچسب ها:
دانلود مقاله فلسفه تربيت(فلسفه آموزش وپرورش) فلسفه تربيت(فلسفه آموزش وپرورش) (فلسفه آموزش وپرورش) دانلود مقاله فلسفه تربيت