مروری بر ادبیات افشا اطلاعات
تعاریف افشا
در ادبيات مالي در خصوص موضوع افشا، تعاريف مختلفي بيان شده است كه مهمترين آنها عبارتند از:
هندريكسن و ون بردا (1992)[1]درکتاب تئوری های حسابداری افشا را چنين تعریف کردهاند ” : افشا در حالت كلي به معناي انعكاس اطلاعات است. اما حسابداران از اين واژه معناي محدودتري را اختيار مي كنند و آن را به معناي انعكاس اطلاعات مالي واحد تجاري در قالب گزارشهاي مالي، كه معمولاً بصورت ساليانه است، ميدانند“.
بلكويي[2](1943) در كتاب تئوري حسابداري، افشا را در برگيرندهي اطلاعاتي ميداند كه براي سرمايهگذار معمولي مفيد واقع شود و موجب گمراهي خواننده نگردد. به صورتي آشكارتر، اصل افشا بدين معني است كه هيچ اطلاعات مهم مورد توجه و علاقه سرمايه گذار معمولي نبايد حذف يا پنهان شود.
ولك و همكاران[3] در
کتاب تئوریهای حسابداری افشا را در برگيرندهي اطلاعات مالي مربوط، اعم از اطلاعات داخل و خارج از صورت هاي مالي ميدانند. همچنين افشاي اطلاعات بودجهاي را به عنوان يكي از موارد افشا شده خارج از متن صورتهاي مالي معرفي ميكنند.
بعلاوه تحقيقات پيشين نشان ميدهند كه افزايش نقد شوندگي در نتيجه عدم تقارن اطلاعاتي و هزينه هاي سرمايه پايين تر ميباشد بوتوسان(1997)،
بوتوسان و پلوملي(2002)، دياموند وورچيا(1991)، لويز و ورچيا(2000)، لانگ و لاندهلم(1996)[4] شواهدي را در رابطه با منافع بالقوه رشد افشا شامل كم كردن ريسك برآورد و عدم تقارن اطلاعاتي، نشان دادند.
افشاي شركت داراي اهميتي اساسي براي كارا بودن بازار ها ي سرمايه است. انجمن حسابداران رسمي آمريكا بيان ميدارد كه گزارشگري كسب و كار و افشاي اطلاعات داراي اهميت زيادي براي اثر بخش بودن فرآيند تصميمات سرمايهگذاري ميباشد. اگرچه قانون گذار قوانيني كه شركت را ملزم به افشاي حداقل اطلاعاتي براي تصميمگيري سرمايهگذاران تصويب كرده است اما اين قوانين به اندازه كافي تقاضاي سرمايهگذاران براي افشاي اطلاعات شركت را ارضا نميكند. ساختار مالكيت شركت نيزممكن است باعث حاصل شدن عامل تعيين كننده ساختار افشاسازي گردد ( رافورنير[5]،1995 ) هرگاه، پراكندگي مالكيت وجود دارد، سرمايهگذاران دسترسي دست اول به اطلاعات ندارند، و اين امكان دارد به سمت افزايش تقاضا براي اطلاعات سازماندهي شدهاي كه ميتواند توسط مديريت ديده بان استفاده شود، سوق دهد(گلب[6]،2000 ) در اين رابطه، مك كينون و داليمونس[7](1993)پيشنهاد ميكنند كه افشاي اختياري ممكن است در كاهش تضاد بين مديران و سهامداران در زمانيكه سهام شركت زياد نگهداشته شده، مفيد باشد. بعلاوه، پراكندگي مالكيت ممكن است فراهم كردن اطلاعات را تحت تاثير قرار دهد(پارچینی، 1388).