قسمتی از متن:
تعریف لغوی آلکسی تایمیا
در فرهنگنامه
واژههای روانشناسی آلکسی تایمیا اینگونه تعریف شده است یک جدائی بین
فرآیندهای عاطفی و شناختی که بهصورت ویژگیهای درهم تنیده شده در بعضی
افراد معتاد و یا منشأ و خاستگاه روانتنی بهصورت یک اختلال مشاهده
میشود. بهطور نمونه شخص دارای آلکسی تایمیا بهطور نسبی دارای هیجانات
نامتمایز و تفکری مایل به ساکن بودن افراطی دنیوی دارد. Alexiaیعنی ناتوانی
و thymia یعنی بیان احساسات هیجانی یا ناآگاهی از هیجانات درونی.این واژه
دقیقا به معنی «نداشتن واژگان برای احساسات» است و برای توصیف افرادی به
کار ميرود که در ابراز احساسات خود مشکل دارند.آلكسي تایمیا واژه اي
يوناني است كه به معني نبود واژه براي ابراز هيجانها است و به لحاظ مفهومي
به صورت دشواري در تشخيص احساسات، دشواري در توصيف احساسات و تفكر برون
مدار تعريف مي شود (باگبی[1] و همکاران، 1994).
آلکسی تایمیا بعنوان
یک صفت شخصیتی به معنای فقدان یا بروز مشکلاتی در شناسایی، توصیف و درگیر
شدن با احساسات فردی است که اغلب به نفهمیدن احساسات دیگران نیز منجر
ميشود (پاویو و مک کیلوچ[2]، 2004).
تعریف اصطلاحی آلکسی تایمیا
آلکسی
تایمیا به وضعیتی اطلاق میشود که فرد قادر به ابراز هیجان خود نباشد. این
افراد در ابراز کلاميهیجانات و استفاده از تخیلات خود دچار مشکل
میباشند. در چنین شرایطی بیماران در معرض خطر بیماریهای روانتنی عمده
مانند زخم معده، ناهنجاریهای انسدادی مزمن تنفسی، اختلالات قلبی عروقی و؛ و
نیز برخی از اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، وابستگی
به مواد و ... میباشند.
آلکسی تایمیا به ناتوانی در پردازش شناختی
اطلاعات هیجان و تنظیم هیجانها گفته ميشود. آلکسی تایمیا سازه ای است
چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات
برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی. (پاویو و مک کیلوچ، 2004 ).
آلکسی
تایمیا با دشواری در ایجاد تمایز میان حالات هیجانی مختلف و توانایی محدود
تفکر در هیجانات و با استفاده از آنها به هنگام مواجهه با موقعیتهاي
استرس زا ارتباط دارد. هوش هیجانی و آلکسی تایمیا با متغیرهاي دیگر نظیر
خود آگاهی، افسردگی، اضطراب، عزت نفس و استرس ادراک شده نیز رابطه دارند.
خود آگاهی و عزت نفس احتمالاً هوش هیجانی بالاتر و آلکسی تایمیا هوش هیجانی
پایین تر را پیش بینی ميکند و بین هوش هیجانی با افسردگی، اضطراب و استرس
ادراک شده همبستگی معکوس وجود دارد (مشتاق زاده، 1383).
ویژگیهاي آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا
2-2-1- تعریف لغوی آلکسی تایمیا
در فرهنگنامه واژههای
روانشناسی آلکسی تایمیا اینگونه تعریف شده است یک جدائی بین فرآیندهای عاطفی و
شناختی که بهصورت ویژگیهای درهم تنیده شده در بعضی افراد معتاد و یا منشأ و
خاستگاه روانتنی بهصورت یک اختلال مشاهده میشود. بهطور نمونه شخص دارای آلکسی
تایمیا بهطور نسبی دارای هیجانات نامتمایز و تفکری مایل به ساکن بودن افراطی
دنیوی دارد. Alexia یعنی ناتوانی و thymia یعنی بیان احساسات هیجانی یا ناآگاهی از هیجانات درونی. این واژه دقیقا به معنی «نداشتن واژگان برای احساسات» است و
برای توصیف افرادی به کار ميرود که در ابراز احساسات خود مشکل دارند. آلكسي تایمیا واژه اي يوناني است كه به معني نبود واژه براي
ابراز هيجانها است و به لحاظ مفهومي به صورت دشواري در تشخيص احساسات، دشواري در
توصيف احساسات و تفكر برون مدار تعريف مي شود (باگبی[1]
و همکاران، 1994).
آلکسی تایمیا بعنوان
یک صفت شخصیتی به معنای فقدان یا بروز مشکلاتی در شناسایی، توصیف و درگیر شدن با
احساسات فردی است که اغلب به نفهمیدن احساسات دیگران نیز منجر ميشود (پاویو و مک
کیلوچ[2]،
2004).
2-2-2 -تعریف اصطلاحی آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا به
وضعیتی اطلاق میشود که فرد قادر به ابراز هیجان خود نباشد. این افراد در ابراز
کلاميهیجانات و استفاده از تخیلات خود دچار مشکل میباشند. در چنین شرایطی
بیماران در معرض خطر بیماریهای روانتنی عمده مانند زخم معده، ناهنجاریهای
انسدادی مزمن تنفسی، اختلالات قلبی عروقی و؛ و نیز برخی از اختلالات روانپزشکی
مثل افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، وابستگی به مواد و ... میباشند.