عنوان: مبانی نظری و ادبیات تحقیق هوش معنوی و خودکنترلی
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 63
فصل دوم مبانی نظری، پیشنه تحقیق و ادبیات تحقیق
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل خارجی و داخلی متغیرهای تحقیق
منابع کامل
قسمتی از متن
مقدمه
مفهوم هوش معنوى در ادبيات آكادميك روان شناسى براى اولين بار در سال 1996 توسط استيونز[1] و بعد در سال 1999 توسط ایمونز مطرح شد.
به موازات اين جريان گاردنر[2](1999)، مفهوم هوش معنوى را در ابعاد مختلف مورد نقد و بررسى قرار داد و پذيرش اين مفهوم تركيبى معنويت و هوش را به چالش كشيد.
هوش معنوى، موضوع جالب و جديدى است كه مطالب نظرى و نيز يافته هاي پژوهشي و تجربى در مورد آن بسيار اندك است.
اخيرا، اين موضوع نظر بسيارى از صاحب نظران و محققان را به خود جلب كرده است. هوش معنوى قادر است كه هشيارى يا احساس پيوند با يك قدرت برتر يا يك وجود مقدس را تسهيل كند يا افزايش دهد (سيسك و تورنس[3]، 2001 ).
هوش معنوى سازه هاى معنويت و هوش را درون يك سازه جديد تركيب مى كند. در حالى كه معنويت با جستجو و تجربه عناصر مقدس، معنا، هوشيارى اوج يافته و تعالى درارتباط است، هوش معنوى مستلزم توانايى هايى است كه از چنين موضوعات معنوى براى تطابق و كنش اثربخش و توليد محصولات و پيامدهاى با ارزش استفاده مى كند(ایمونز[4]، 1999).
رابرت ایمونز، (استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا) عقیده دارد تعابیر و معانی مختلف معنویت و مذهبیبودن سبب تمرکز تحقیقات بر روی معنای معنویت شده است.
همزمان روندهای جدیدی در روانشناسی دین ظهور کرده است و به واسطه آنها اقداماتی اثر گذار ولی غیرمنسجم صورت گرفته است که به واسطه آنها باورها، تعهد و اعمال معنوی مرتبط با موفقیت در زندگی روزمره (برای مثال سلامت فیزیکی و روانی و نیز موفقیت در زندگی زناشویی) قلمداد میشوند. ایمونز عقیده دارد در چنین شرایطی وجود مفهومی که این پتانسیل را داشته باشد که ادبیات این موضوعات را یکپارچه کند، بسیار مهم است. او عقیده دارد این مفهوم هوش معنوی میباشد (ایمونز،۲۰۰۰).
خودکنترلی، مراقبتی درونی است که بر اساس آن، وظایف محول شده انجام و رفتارهاي ناهنجار و غیر قانونی ترك می شود بی آنکه نظارت یا کنترل خارجی در بین باشد.
هنگامی که کسی بی توجه به کنترل خارجی، تلاش خود را مصروف انجام دادن کاري که بر عهدة او واگذار شده است، کند و مرتکب خلافی از قبیل کم کاري و سهل انگاري نشود، از کنترل درونی بهره مند است. به عبارت دیگر؛ هر گاه عامل کنترل کننده از خارج به داخل انسان منتقل شود، به طوري که شخص با اختیار و آگاهی به ارزیابی و اصلاح عملکرد خود در قالب استانداردهاي مشخص و در جهت اهداف مطلوب بپردازد، خودکنترلی تحقق یافته است.
در این صورت، نظارت خارجی در تحقق چنین رفتاري که متضمن انجام وظیفه و ترك خلاف است، نقشی نداشته و تنها مراقبت درونی است که موجب رفتار مزبور می شود(جان بزرگی و همکاران،1387).
برای خرید مبانی نظری و ادبیات تحقیق هوش معنوی و خودکنترلی کافی است بر روی دکمه خرید کلیک کنید توجه داشته باشید هنگام خرید حتماً ایمیل معتبر وارد نمایید.
فایل مبانی نظری و ادبیات تحقیق هوش معنوی و خودکنترلی با فرمت ورد و قابل ویرایش بوده و شما پس از خرید مشکلی از این نظر نخواهید داشت.
برچسب ها:
مبانی نظری و ادبیات تحقیق هوش معنوی و خودکنترلی دانلود مبانی نظری و ادبیات تحقیق هوش معنوی و خودکنترلی مبانی نظری هوش معنوی و خودکنترلی هوش معنوی خودکنترلی