تحقیق نوروز در ایران

فرمت Word قابل ویرایش

دسته بندی: علوم انسانی » مدیریت

تعداد مشاهده: 1622 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: word

حجم فایل:107 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 20,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • علت پيدايش و آغاز نوروز

    از آنجا كه درباره علت پيدايش و آغاز نوروز سخناني متفاوت گفته و نوشته شده است براي آنكه اين آيين بسياركهن بهترتفهيم گردد سعي برآن شده نوشته هايي كه مستند ترو از نظر تنحقيق قابل قبول ترمي باشند آورده شود. با توجه به اين كه اگربپذيريم كه هرافسانه و داستاني يك مبناي تاريخي داشته است، مي توانيم بگوييم كه اين جشن از سده هاي سيزدهم و چهاردهم پيش از ميلاد حتي از اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد نيز مرسوم بوده است"1". همچنين دربابل آييني به نام آكيتو بوده است كه آيين نوروزي بابلي بوده است ، جشن سال نو بابلي همه ساله از آغاز تا دهم ماه نيسان"2" با رسم ها و تشريفات خاص برگزارمي شد. و دوباره درنيمه دوم سال يعني درماه تيشتري tishtari تكرارمي شد. درهزاره دوم پيش از ميلاد جشنواره آكيتو را كه نام ديگرآنzag-mllg است درهمه شهرهاي بزرگ و آباد بين النهرين مانند بابل، نينوا و حران و... برپا مي كردند. اين جشن حتي دردوره هخامنشي و سپس دردوران سلوكيان نيز از رونق نيفتاد، ميان جشن سال نو آكتيو و نوروز ايراني همساني هاي فراوان به چشم مي خورد كه برخي از پژوهشگران بدان اشاره كرده اند. گفتني است كه واژه جشن به فارسي امروز به معناي عيد"3" و روز شادماني (عمومي و ملي) به كارمي رود از واژه" يسن" گرفته شده است، اين واژه درپهلوي يزشن به معناي ستايش و پرستش است زيرا اساسا تمام جشن هاي ايرانيان باستان، ديني بوده است. نظيراين جشن درسابردين هاي قديم و جديد موجود است كه آن را جشن اموات( فروهرها) مي گويند. همچنين نوروز واژه اي است كه مركب ازدو جزء كه روي هم رفته به معناي روز نوين است و برنخستين روز از يكمين ماه سال خورشيدي اطلاق مي شود و دراصطلاح جشن سرسال ايراني است كه درروز نخست ماه فروردين ، آغاز فصل بهار، برگزارمي شود، نوروز درپهلوي نك رچ و درفارسي نيروز يا فيروز مي باشد.

    درگاه شماري ايرانيان باستان، سال خورشيدي به دوازده ماه سي روزه تقسيم مي شد. ( هفته وجود نداشت) و هرروز از ماه به نام يكي از فرشتگان نامگذاري شده بود مثلا نخستين روز هرماه اورمزد( هرمزد) روز دوم بهمن روز، روز سوم ارديبهشت روز و... خوانده مي شد و درهرماه يك روز وجود داشت كه درآن ماه و روز هردو به نام يك ايزد خوانده شده بود. روزي كه نام ماه به نام آن روز برابرمي افتاد، اين روز ها را ايرانيان گرامي مي داشتند و آن ها را جشن مي گرفتند، بدين قراردوازده جشن دردوازده ماه سال برگزارمي شد.

    بنا براين درهرسال دوازده روز شادماني مي كردند، اين جشن ها چنين ناميده مي شدند: فروردين گان، ارديبهشتگان، خردادگان، تيرگان، مرداد گان، شهريورگان، مهرگان، آبانگان، آذرجشن، دي جشن، بهمنگان يا بهمنجه و اسفند گان، به جز اين جشن ها، جشن هاي ديگري داشتند كه درنوروز، سده، جشن نيلوفر، خرم روز، سپرسوز، آبريز گان و شب چله يا تولد مهرمي گفتند، بزرگترين آن جشن شكوهمند نوروز بود كه با ورود خورشيد به برج حمل( نيمكره شمالي) درروز يكم فروردين هرسال آغاز مي شود.

    همان گونه كه قبلا آمد سال خورشيدي به دوازده ماه سي روزه تقسيم مي شد كه جمعا 360 روز بود اما سال واقعي 360 روز نبود، هنوز پنج روزو شش ساعت و حدود ده دقيقه از آن باقي مانده بود، به همين منظوردر

     

    1- از هزاره سوم ق- م درآسياي غربي دو جشن رواج داشته است، عيد آفرينش كه دراوايل پاييز و عيد باززايي كه دراوايل بهاربرگزارمي شد.

    2- نخستين ماه بهاري درگاه شماري بابليان

    3- عيد به معني هرآنچه كه باز آيد، هرروزي كه درآن انجمن با تذكاربراي فضيلت يا حادثه بزرگي باشد، گويند از آن رو به اين نام خوانده شده است كه هرسال شادي نويني باز آرد و اصل آن عود است.

    آيين ايران باستان پس از 12 ماه يس روزه پنج روز را رها مي كردند و روز ششم را جشن( نوروز) مي گرفتند. آن پنج روز( پنجه مستقره) نيز براي خود مراسم، آداب ترتيبي داشت و جشن مي گرفتند( اين پنج روز را، كه همزمان با يكي از شش گهنبار) ششمين جشن آفرينش مردمان است جشن مي گرفتند، مراسم پنجه مستقره تا سال 1304 كه تقويم رسمي شش ماه اول سال را سي و يك روز قرارداد، برگزارمي شد.

    محمود روح الاميني دركتاب آيين ها و جشن هاي كهن درايران امروز چنين نوشته: درادبيات فارسي جشن نوروزي را، مانند بسياري ديگر از آيين ها، رسم ها، فرهنگ ها، و تمدن ها به نخستين پادشاهان نسبت مي دهند. شاعران و نويسندگان قرن چهارم و پنجم هجري، چون فردوسي، منوچهري، عنصري، بيروني، طبري، مسعودي، گرديزي و بسياري ديگركه منابع تاريخي و اسطوره اي آنان بي گمان ادبيات پيش از اسلام بوده، نوروز و برگزاري جشن نوروز را از زمان پادشاهي جمشيد مي داند.

    فردوسي درشاهنامه مي فرمايد:

    جهان انجمن شد برتخت اوي             از آن برشده فره بخت اوي

    به جمشيد برگوهرافشاندند                  مرآن روز را روز نو خواندند

    سرسال نو هرمز فرودين                      برآسوده از رنج تن، دل زكين

    به نوروز نو شاه گيتي فروز                  بزرگان به شادي بياراستند

    برآن تخت بنشست فيروز روز             مي و رود و رامشگران خواستند

    نوروز، سالگرد طبيعي كارو زايش و پويش و اميد ملت ها و يادگارخوبان گذشته ماست، روزي كه درآن زرتشت زاده مي شود، به پيامبري مي رسد، روزي كه پروردگارمي گويد:" اي زرتشت من درفروردين به جها نيان جان دادم و ايران را بيافريدم".

    روزي كه زيبايي آفرينش دربالاترين چهره خود آشكارمي شود. روز تقسيم جهان به دست فريدون بين سه فرزندش، روزي كه اژدها به دست سام نريمان كشته شد و افراسياب توراني به دست كيخسرو شكست مي خورد. روز پيروزي نوربرتاريكي و زيبايي برپلشتي. آقاي روح الاميني دركتاب آيين ها و جشن هاي كهن درمورد پايداري نوروز مي نويسد:

    " برگزاري شكوهمند، باورمند و همگاني اين جشن دردستگاه هاي حكومتي و سازمان هاي دولتي و غيردولتي و دربين همه قشرها و گروه هاي اجتماعي، بي گمان، از ويژگي هاي ايران زمين است، كه با وجود جنگ و ستيز ها، شكست ها و دگرگوني هاي سياسي، اجتماعي، اعتقادي، علمي و فني، از روزگاران كهنپابرجا مانده، و افزون برآن به جوامع و فرهنگ هاي ديگرنيز راه يافته است و درمقام مقايسه، امروز جامعه و كشوري را با جشن و آيين چندين روزه اي كه چنين همگاني و مورد احترام و باورخاص و عام، فقيرو غني، كوچك و بزرگ، وبالاخره شهري و روستايي و عشايري باشد، سراغ نداريم".

       پيشينه كهن نوروز

       نويسندگان و دانشمندان ايراني  در آثارخود  مطالبي آورده اند كه نشاندهنده  پيشينه كهن نوروز  است

    از آن جمله:

    1- مولف برهان قاطع چنين نوشته است:

    نوروز به معني نواست و آن دو باشد، يكي نوروز عامه و ديگري نوروز خاصه و نوروز عامه روز يكم فروردين ماه است كه آمدن آفتاب به نقطه اول حمل باشد و رسيدن او به آن نقطه اول بهاراست. گويند خداي تعالي دراين روز، عالم را آفريد و هرهفت كوكب دراوج تدويربودند و اوجات همه درنقطه اول حمل بود دراين روز حكم شد كه به سيرو دوردرآينده و آدم عليه السلام رانيز دراين روز خلق كرد. بنابراين، اين روز را نوروز گويند. بعضي گفته اند:

    جمشيد كه اول جم نام داشت و عربان او رامنو شلخ مي گويند، سيرعالم مي كرد چون به آذربايجان رسيد، فرمود: تخت مرصعي را برجاي بلند رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصعي برسرنهاده، برآن تخت بنشست ، همين كه آفتاب طلوع كرد و پرتواش برآن تاج و تخت افتاد شعاعي درغايت روشني پديدآمد، مردمان از آن شادمان شدند و گفتند: اين روز نو است. چون درزبان پهلوي، شاه را" شيد" مي گويند، اين لفظ را برجم افزودند و او را جمشيد خواندند و جشن عظيم كردند و از آن روز، اين رسم پيدا شده، نوروز خاصه روزي است كه نام آن روز، خرداد است، روز ششم فروردين ماه باشد و درآن روز هم جمشيد برتخت بنشست و خاصان راطلبيد و رسم هاي نيكو گذاشت و گفت خداي تعالي شما را خلق كرده است. بايد كه به آب هاي پاكيزه تن بشوييد، غسل كنيد و به سجده و شكراو مشغول باشيد و هرسال دراين روز به همين دستورعمل نماييد و اين روز را بنابراين نوروز خاصه خواندند و گويند: اكاسره هرسال از نوروز عامه تا نوروز خاصه كه شش روز باشد حاجت هاي مردمان را برآورندي و زندانيان را آزاد كردندي و مجرمان را عفو فرمودندي و به عيش و شادي مشغول بودندي و معرب آن نيروز است.

    2- درتاريخ بلعمي كه ترجمه فارسي تاريخ طبري است( 302 هجري قمري) درباره نوروز مي نويسد:

    ... و نخستين روز كه به مظالم نشست( جمشيد) روز هرمزد بود از ماه فروردين پس آن روز را نوروز نام كرد، تا كنون سنت گشت.

    3- جريرطبري درتاريخ الطبري صفحه 175 چنين نوشته:

    پس از تهمورث جمشيد بود و نخستين كسي كه سلاح كرد او بود سلاح مردمان از چوب و سنگ بود. او شمشيرو حربه و كارد كرد، و كرباس كرد و ابريشم و رنگ هاي الوان و ديوان را فرمود تا گرمابه نهادند و غواصي كردند و گوهرها از دريا برآوردند، و مردم را بياموختند، و راه اه بنهادند از شهربه شهر، و اين گچ و سپيداب و رنگ ها آورند، و اين سپرغم ها و بوي ها چون عود و مشك و كافورو عنبرو غاليه رسم آورد. مردمان جهان را چهارگروه كرد، گروهيدانايان و دبيران، و گروهي لشكريان و گروهي كشاورزان و گروهي پيشه وران و هرگروهي را گفت كه هيچ كس مبادكه به جز كارخويش كند. آنگاه بگفت تا چراغي از آبگينه براي او بسازند و شياطين را در آن جاي داد و بر آن نشست و درهوا از شهرخويش دنباوند تا بابل به يك  روز

    رفت و آن روز هرمز روز فروردين ماه بود، و مردم از اين شگفتي كه ديدند( آن روز را) نوروز گرفتند، و بگفت

    تا اين روز و پنج روز بدنبال آن را عيد گيرند و شادي و خوشي كنند. و درجايي ديگرجريرطبري گويد:

    پس علما گرد كرد( جمشيد) و از ايشان پرسيد كه: چيست كه اين پادشاهي برمن باقي و پاينده دارد؟ گفتند داد كردن و درميان خلق نيكي. پس او داد بگسترد و علما را بفرمود كه روز مظالم من بنشينم شما نزد من آييد تا هرچه دراو داد باشد مرا بنماييد تا من آن كنم و نخستين روز كه به مظالم بنشست روز هرمزد بود از ماه فروردين، پس آن روز را نوروز نام كرد، تا اكنون سنت گشت.

    4- مطهربن طاهرمقدسي دركتاب البداء و التاج صفحه 140 گويد: سوارعجله شد( جمشيد) و درهوا به هرجا كه مي خواست سيرو گردش كرد، اولين روزي كه درعجله نشست روز اول فروردين بود و چون براثراين پروازروشني و جلوه روز را ديد آن را نوروز ناميد.

    5- مسعودي درمروج الذهب مي نويسد:

    پس از او( تهمورث) برادرش جمشيد به پادشاهي رسيد و او درفارس زندگي مي كرد، گويند به دوران او طوفان شد. بسياري از كسان براين رفته اند كه نوروز به روزگاراو پديد آمد و به دوران او رسم شد...

    6- حمزه اسپهاني( اصفهاني) مستقيما درباره نوروز سخني ننوشته است، تنها برمبناي عقيده كهن ايرانيان درآغاز تاريخ خود، پس از ياد كردن طالع جهان مي گويد: كه درآغاز آفرينش جهان خورشيد و ماه و ستارگان و زمين درروز اول فروردين ماه كه روز نوروز است به حركت درآمدند و از گردش آن ها روز و شب پديدارگشت.

    7- درشاهنامه ضمن اشاره به تاريخ و موقع نوروز، علت پيدايش آن را با تخت نشيني جمشيد و برگرفتن ديوان آن را به آسمان و انجمن شدن مردم برتختگاه او مربوط دانسته است

    8- ابوريحان بيروني درآثارالباقيه عن القرون الخاليه( تاليف حدود 390 هجري قمري) ضمن برشمردن دلايل گوناگون ايجاد نوروز و اشاره به چند مطلب مهم مي نويسد:

    برخي از دانشمندان ايران مي گويند سبب اين كه نوروز را نوروز مي نامند اين است كه درايام تهمورث صائبه آشكارشدند و چون جمشيد به پادشاهي رسيد، دين را تجديد كرد و اين كاربسياربزرگ به نظرآمد وآن روز را كه روز تازه اي بود جمشيد عيد گرفت، اگرچه پيش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود درجايي ديگرمي گويد: باز عيد بودن نوروز را چنين گفته اند كه چون جمشيد براي خود تخت بساخت دراين روز برآن سوارشد و جن وشيطان آن را حمل كردند و به يك روز از كوه دماوند به بابل آمد و مردم براي ديدن اين امردرشگفت شدند و اين روز را عيد گرفتند.

    درجايي ديگرآورده كه: دسته ديگراز ايرانيان مي گويند كه جمشيد زياد درشهرها گردش مي نمود و چون

    خواست به آذربايجان داخل شود برسريري از زربنشست و مردم به دوش خود آن تخت را مي بردند و چون پرتو آفتاب برآنتخت بتابيد و مردم آن راديدند و اين روز را جشن گرفتند. همچنين مي نويسد: دانشمندان ايران مي گويند كه دراين روز ساعتي است كه فرشته فيروز ارواح را براي انشاء خلق مي راند و فرخنده ترين ساعات، آن ساعات آفتاب است(كه) درصبح نوروز فجرو سپيد به منتها نزديكي خود به زمين مي رسد و مردم به نظركردن برآب تبرك مي جويند و اين روز، روز مختاري است، زيرا كه نام روز هرمزد است كه اسم خداوند تعالي است كه آفريدگارو صانع و پرورنده دنيا و اهل آن است و او كسي است كه واصفان توانا نيستند كه جزئي از اجزاء

    نعمت هاي او را توصيف كنند.

    درجايي ديگرگويد: به باورپارسيان دراين روز جهان هستي يافت وآفرينش آغاز گرديد.

    همچنين گويد: نوروز نخستين روز از فروردين ماه... و پيشاني سال نو است و ششم فروردين ماه نوروز بزرگ باشد، زيرا كه خسروان بدان پنج روز حق هاي حشم(خويشان و چاكران) و گروهان بگذارندي و حاجت ها روا كردندي و آنگاه بدان روز ششم خلوت كردندي خاصگان را و اعتقاد پارسيان اندرنوروز نخستين است كه اول روزي است كه از زمانه و بدو ملك آغازيد گرديدن.

    9- درنوروز نامه( خيام) اشاره هاي دقيق و سودمند و مهمي درباره سبب وضع نوروز آمده كه بخشي ازآن ها را دراينجا ياد مي نماييم با اين تذكركه گويا بخشي از مطالب آغاز اين كتاب به علت عدم فهم مطلب از سوي رونويسان، حذف شده و يا درهم آميخته است و نوشته ها مغشوش و ناقص مي نمايد. نويسنده نوروز نامه معتقد است كه درآغاز آفرينش، حركت خورشيد و ماه و ستارگان و زمين دربامداد نخستين روز فروردين از اولين درجه برج حمل شروع شده و مي گويد: چرا ايزد تبارك و تعالي بدان هنگام كه فرمان فرستاد كه ثبات برگيرد( يعني خورشيد) با تابش و منفعت او به همه چيز ها برسد، آفتاب از سرحمل برفت و آسمان اورا برگردانيد و تاريكي و روشنايي جدا گشت و شب و روز پديدارشد و آن آغازي شد مرتاريخ اين جهان را، و پس از هزارو چهارصد و شصت و يك سال به همان دقيقه و همان روز باز رسيد... چون آن وقت را دريافتند ملكان عجم، از بهربزرگداشت آفتاب را و از بهرآن كه هركس اين روز را درنتوانستند يافت، نشان كردندي، و اين روز را جشن ساختند و عالميان را خبردادن تا همگان آن را بدانند و آن تاريخ را نگاه دارند.

    درجايي ديگرمي نويسد: ... چون كيومرث اول از ملوك عجم، به پادشاهي بنشست خواست كه ايام سال و ماه را نام نهد تاريخ سازد تا مردمان آن را بدانند، بنگريست كه آن روز بامداد، آفتاب، به اول دقيقه حمل آمد، موبدان را گرد كرد و بفرمود كه تاريخ از اينجا آغاز كنند و موبدان جمع آمدند و تاريخ نهادند.

    درهمين كتاب درسبب ايجاد نوروز مي نويسد:

    اما سبب نهادن نوروز آن بوده است كه چون بدانستند كه آفتاب را دو دور بود، يكي آن كه هرسيصد و شصت و پنج روز و ربعي از شبانه روز، به اول دقيقه حمل باز آيد(ليك) به همان وقت و روز كه رفته بود، بدين دقيقه نتواند آمدن،چه هرسال از مدت همي كم شود و چون جمشيد آن روز را دريافت نوروز نام نهاد و جشن آيين آورد پس از آن پادشاهان و ديگرمردمان بدو اقتداء كردند.


    فرمت ورد قابل ویرایش

    شامل: 52 صفحه



    برچسب ها: دانلود تحقیق نوروز در ایران تحقیق نوروز در ایران نوروز در ایران نوروز
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما


در صــورت بروز هر گونه مشکل در خرید تماس ، پیامک پاسخگوی شما هستیم
09359579348
تمام حقوق سایت sabzfile.ir محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد. طراحی سایت