فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 200
فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
بزهکاری
مبحث اول این فصل به یکی از مفاهیم اصلی این پژوهش یعنی بزهکاری پرداخته است که ازلحاظ حقوق جرمشناسی موردبررسی قرار خواهد گرفت.
گفتار اول: تعریف بزهکاری
واژه "Delinquency" در لغت به معنای تخلف، قصور، کوتاهی و در اصطلاح نوعی قانونشکنی است که از حوزه شخصی خارج میشود و به عرصه عمومی مربوط میشود.[1]
بزهکاری به معنای شکستن قواعد یا قوانین ممنوع کنندهای است که تنبیه یا
مجازات مشروعی را به دنبال دارد و این مجازاتها مستلزم مداخله یک مرجع یا
مقام عمومی (نهاد دولتی یا محلی) است.[2]
بهطورکلی
به جوانان زیر 18 سال که قوانین جامعه را رعایت نکرده و بیهنجاری و
نابسامانی در جامعه ایجاد میکنند بزهکار میگویند. رفتار بزهکارانه جوانان
طیف گستردهای از انحرافات اجتماعی است که هم شامل رفتارهایی نظیر فرار از
مدرسه است، که ازنظر اجتماعی پذیرفته نیست و هم شامل اعمال غیرقانونی است،
نظیر سرقت. در بیشتر کشورهای دنیا نظام قضایی و نظام کنترل جوانان از
بزرگسالان متمایز شده و بیشتر جنبه بازپروری، توانبخشی، حمایتی و ارشادی
دارد. معمولاً جوانان بزهکار را در مراکز بازپروری نگهداری نموده و تحت
مراقبت مددکاران اجتماعی به اصلاح آنها میپردازند.[3]
دکتر
ابرند آبادی در تعریف بزهکاری بیان دارند که آن: عبارت است از ترک انجام
وظیفه قانونی و یا ارتکاب عمل خطایی که الزاماً عنوان جرم ندارد. بههرحال
این اصطلاح غالباً معادل جرم و بهویژه درباره جرائم ارتکابی از سوی اطفال و
نوجوانان بکار میرود. تعبیر بزهکار در بعضی موارد به فردی نسبت داده
میشود که صرفاً مرتکب جرم نشده بلکه بهطورکلی فردی سرکش و ضداجتماعی است
در مورد اطفال میتوان به رفتارهای اشاره کرد که هرچند بهظاهر و بهواقع
جرم نیستند اما با توجه به اینکه این رفتارها در دوره تکامل تکوینی و رشد
روانی بروز میکنند ممکن است زمینهساز ارتکاب بزه به معنای خاص یعنی جرم
شوند و گاه از همین کودک تبهکاری حرفهای به وجود بیاورند ازجمله اینگونه
رفتارها میتوان به، فرار از مدرسه، توهین به بزرگترها، تخریب اموال
عمومی، فرار از سلطه والدین و ولگردی اشاره کرد بیتردید عوامل مختلفی در
بروز اینگونه رفتارها از جانب کودک سهیم هستند و میتوان از کمبودهای
عاطفی او در خانواده و اجتماع به عنوان یکی از مهمترین علل نام برد. [4]
از
این توضیح نتیجه میگیریم که بزهکاری، مجموع جنحه ها و جرائم کماهمیت است
چون اطفال نوعاً مرتکب جرائم خفیف میشوند، در مورد اطفال واژه بزهکاری و
در مورد بزرگسالان واژه مجرمیت به کار میرود. [5]
بند اول: تعریف حقوقی بزهکار
از
نظر حقوقی جرم دو تعریف دارد: طبق تعریف نخست آنچه قانون آن را جرم بداند،
جرم است و طبق تعریف دوم جرم فعل یا ترک فعلی است که طبق قانون قابل
مجازات باشد.
تعریف
نخست از جرم، ساده ولی دوپهلو است و بر معلومات ما در زمینه جرم چیزی
نمیافزاید چون در تعریف جرم از خود آن، کمک گرفته شده است.
ولی
تعریف دوم از جرم کامل و صحیح است و سازمان ملل متحد نیز مشابه این تعریف
را برای جرم جوانان بهکاربرده است. همانطور که میدانیم در حقوق کیفری،
قانون، جرم را تعریف میکند، زیرا وظیفه تشخیص فعل یا ترک فعلی که نظم
اجتماعی را مختل میکند و موجب آسیب اجتماعی میشود، بر عهده قانونگذار
است. ولی قانونگذار نیز در تعریف خود نمیتواند نظرات مختلفی را که از
ناحیه متخصصان در مورد پدیدههای مختلف و ازجمله جرم ابراز شده است، نادیده
انگارد. [6]
بند دوم: تعریف جرمشناسی بزهکاری
بزهکاری
در لغت به معنای «گناهکاری و عدوان» و در اصطلاح نوعی قانونشکنی است که
از حوزه تخصصی خارج میشود و به حوزه عمومی موجود میشود. [7]
بزهکاری
به معنای شکستن قواعد یا قوانین ممنوع کنندهای است که تنبیه یا مجازات
مشروعی را به دنبال دارد و این مجازات مستلزم مداخله یک مرجع یا مقام عمومی
است. [8]
در
جرمشناسی علمی که به علتهای وقوع بزه و درمان بزهکاران میپردازد، جرم
اصولاً به کلیه اعمال ضداجتماعی یا تنشهایی که جامعه را دستخوش آسیب
میکند، خواه موجب آنها علتهای روانی باشد یا اجتماعی اطلاق میشود. [9]
به بیان دیگر بزهکار در نظام کیفری ما کسی است که فعلی مغایر با اوامر و نواهی قانونگذاری مرتکب شود. [10]
به عقیده جرم شناسان، هر فعل یا ترک فعلی که برای اکثریت افراد در یک جامعه خطرناک باشد، بزه نامیده میشود. [11]
از نظر جرمشناسی، بزهکاری کودکان و نوجوانان شامل تمام خطاهای عمومی میشود که از سوی افراد بین 12 تا 20 سال ارتکاب مییابد.
گفتار دوم: عوامل بزهکاری
تا
اوایل قرن نوزدهم میلادی تحقیقات و تقسیمبندی علمی کاملی در مورد علل
ارتکاب جرائم، مخصوصاً در مورد اطفال و نوجوانان به عمل نیامده بود. نخستین
تحقیق علمی جامع در مورد علل ارتکاب جرائم توسط پزشک ایتالیایی «سزار
لومبروزو» در سالهای 1835 تا 1909 انجام گرفت. او معتقد بود که رابطهای
مخصوص میان ساختمان بدنی مجرم و اعمال و کردار او وجود دارد.
دانشمند
دیگر ایتالیایی «آنریکوفری» پروفسور علوم جامعهشناسی و حقوق، بین سالهای
1856 تا 1929 در کتاب معروف «جامعهشناسی کیفری» به بحث در مورد ریشههای
ارتکاب جرائم پرداخت و بر روی علل اجتماعی جرم انگشت نهاد.
در ابتدای عصر جدید، علم شناخت علل به کمک علوم جدید دیگر از قبیل روانشناسی، جامعهشناسی، علوم تربیتی، انسانشناسی جنایی، زیستشناسی و علوم شناسایی و بیماریهای بدن و... نمودار شده و به کمال رسید.
کودک
از زمانی که در رحم مادر زندگی میکند، تحت تأثیر محیط داخلی رحم قرار
دارد و رشد و نمو جنین منوط به شرایط مناسب بدن مادر و جذب مواد غذایی از
مادر است. بنابراین اگر مادر به برخی از بیماریها مبتلا باشد و یا از فقر
غذایی و سوءتغذیه شدید رنج ببرد، جنین نیز از او متأثر میشود.
پس
از تولد، محیط خانواده مهمترین عامل مؤثر در تکوین و تحول شخصیت کودک
است. اگر محیط خانواده سالم و مناسب باشد در کودک اعتماد به نفس و مهر و
محبت، ایثار، استقلال، قدرت پذیرش مسئولیت، همسازی، انطباق و بالاخره شخصیت
سالم به وجود میآید. برعکس در خانواده ناسالم رشد طبیعی شخصیت کودک کُند
صورت میگیرد و او را آماده بزهکاری میسازد.
عوامل
مربوط به بزهکاری را در دو گروه بررسی خواهیم کرد: یکی از عوامل فردی
بزهکاری و دیگری عوامل اجتماعی بزهکاری که در خارج از شخص بزهکار وجود
دارد.
بند اول: عوامل فردی بزهکاری
یکی
از عواملی که شخصیت فرد را تحت تأثیر خود قرار داده و موردتوجه جرم شناسان
نیز واقعشده است، عوامل ارثی است. همانطور که انسان ازلحاظ مالی وارث
بستگان خود است ممکن است ازنظر فردی نیز وارث استعدادها، خو و خصلتهای خوب
و بد نیاکان خود که از راه وراثت به او منتقل میشود باشد شباهت ظاهری
والدین با کودکان، چون سیاهی چشم یا سپیدی رخسار و مقایسه رفتارهای پدر و
مادر با فرزند چون نحوه اخم شکل مهر، نوع لبخند و مانندی اینها وراثت را
همیشه بهعنوان یک پدیده قابل تأمل مطرح کرده است. [12]در شریعت اسلام نقش وراثت موردتوجه بوده و از وراثت با کلمه «عرق» یاد شده است.
پیچیدگی
عوامل مؤثر در پدیده بزهکاری سبب شده است که هر گروه از محققان آن را از
دیدگاهی خاص بررسی کنند. روان شناسان و روانپزشکان از دیدگاه روانشناختی،
حقوقدانان از دیدگاه جرمشناسی و مسائل کیفری، پزشکان و زیست شناسان از
نظر عوامل مؤثر زیستی و بالاخره جامعهشناسان از دید آسیبشناسی اجتماعی که
هر کدام با توجه به دیدگاههای خود نظراتی را بیان نمودهاند. انتشار
اولین گزارش راجع به دادگاهی ویژه نوجوان در شیکاگو به سال 1899، باعث شده
بسیاری از اندیشمندان به مطالعه بزهکاری بپردازند و عوامل مؤثر آن را
بشناسند و از دیدگاههای مختلف آن را بررسی کنند ولی هیچ نظریه واحدی
نتوانسته تأثیر متغیرهای مستقل فردی و اجتماعی را بر فرد بزهکار تبیین کند.
[13]
باید
توجه داشت که علل جسمی و روحی مؤثر در بزهکاری اطفال بر دو نوع تقسیم
میشوند، یکی علل و عوارض والدینی که مربوط به پدر و مادر طفل است و از
طریق وراثت به آنها منتقل میشود و یا عوارضی که بر اثر بیماریهای پدر و
مادر فرزندان به آن دچار میشوند.
دیگری
علل و عوارض شخصی، یعنی آن دسته از علل و عوارض شخصی، که خود طفل به آنها
دچار است. استاد محمدجواد رضوی در کتاب انحراف جوانان به نقل از «Eugene Wallace»
بیان دارد که برخی علل و عوامل جسمی مثل نقص عضو یا زشتی صورت و چهره در
ارتکاب جرم از ناحیهی اطفال میتواند مؤثر باشد... ولی چون اینگونه نقایص
جسمی نیز عموماً عقدههای روانی ایجاد مینمایند که محرک و انگیزه اصلی
ارتکاب جرم یا رفتارهای ضداجتماعی است، علیهذا اما مشخصاً تنها علل جسمانی
را قاطع نمیدانیم.
بدیهی
است که در یک محیط مساعد و در میان خانوادهای مهربان که بتواند طفل خود
را با دقت و مراقبت کافی تربیت نماید، هرگونه ناراحتی و عقده روانی از وجود
طفل محو خواهد شد.
علمای
روانشناس و متخصصین تعلیم و تربیت معتقدند که هرگاه در مورد اطفال ناراحت و
ناسازگار به موقع اقدام شود، به احتمال قریببهیقین زندگی آتیه آنان را
میتوان کاملاً نجات داد زیرا اغلب مجرمین از هوش و ادراک کافی برخوردار
بوده، فقط بر اثر سهلانگاری و عدم توجه والدین خود، دچار لغزش و انحراف
میشوند. معذلک هستند کودکانی که گاهی اوقات براثر نقایص جسمانی یا روانی
که عقده حقارتی در آنها ایجاد کرده است، به ارتکاب جرم و بزه دست
میزدهاند. ضمناً ناگفته نباید گذاشت که گاهی اوقات به معنی امراض موروثی
در پدر و مادر موجب میشود که طفل بهسوی ارتکاب جرم سوق داده شود. ما اینک
بعضی از علل و عوامل شناخته شده را که وجود آنها در والدین ممکن است در
ارتکاب جرم از ناحیه اطفال مؤثر واقع شود، شرح میدهیم: عوارض والدینی، منظور عوارض یا نقایصی است که ممکن است والدین از لحاظ جسمی یا روانی داشته باشند.
مهمترین
امراض جسمی که وجود آنها باعث بزهکاری در اطفال میشود عبارتاند از:
شانکر، سیفلیس، سل و نظایر آنکه موجب تولد اطفال ناقصالخلقه یا نامتعادل
از لحاظ روحی و روانی میگردد.
ضعف
قوای عقلانی والدین یکی دیگر از عوامل والدینی است بدین معنا که وجود
نقایص روحی و نارساییهای عقلی در پدر و مادر یا هردوی آنهاست واضح است که
والدین سفیه و مجنون نمیتوانند آنچنان که باید و شاید اطفال خود را
تربیت کرده و بر اعمال و رفتار آنان نظارت داشته باشند.
چهبسا
که از لحاظ ژنتیکی و ارثی نیز اینگونه بیماریها به آنان سرایت کنند و
فرزند دچار جنون دائم یا ادواری و یا دچار عقبماندگی ذهنی شود، درهرحال
حتی اگر کودک سالم به دنیا بیاید به خاطر ضعف روانی و اخلاقی و نامتعادل
بودن پدر و مادر نمیتواند بهدرستی رشد یابد و مانند نهال هرزهای به رشد
خود ادامه دهد. گر چه نمیتوان ادعا کرد که ضعف قوای عقلانی والدین، صد در
صد در ازدیاد بزهکاری اطفال مؤثر است، ولی بسیاری از محققین و علمای حقوق
جزا به این عقیده هستند که این موضوع در ارتکاب جرم از ناحیه کودکان و
نوجوانان چندان بیتأثیر نخواهد بود.
برچسب ها:
دانلود مبانی نظری بزهکاری نوجوانان و عوامل موثر بر آن مبانی نظری بزهکاری نوجوانان و عوامل موثر بر آن دانلود مبانی نظری بزهکاری نوجوانان و عوامل موثر بر آن بزهکاری نوجوانان بزهکاری