تعريف رهبري تحول آفرين -
رهبري تحول آفرين نوعي فرايند پيچيده و پويا است كه در آن رهبران، ارزشها،
باورها و اهداف پيروان را تحت تأثير قرار ميدهند (موغلي، 1384، 97).
- بس و آووليو[4] رهبري تحول آفرين را اينگونه تعريف ميكنند:
«رهبري
تحول آفرين وقتي تحقق مييابد كه يك رهبر، پيروان را براي بينش مشترك، بر
ميانگيزد، آنها را در رسيدن به چشم انداز، تشويق ميكند و منابع لازم را
براي رشد شخصي آنها فراهم ميكند. رهبران نيز همانطور كه بر نيازهاي پيروان
براي رشد تأكيد دارند به عنوان يك مدل، خوش بيني ايجاد كرده و تعهد را
بيشتر ميكند» (Smith,2004,81).
-
«پاول هرسي» و «كنت بلانچارد» و «جانسون دويي» رهبري تحول آفرين را چنين
تعريف ميكنند: فرايند نفوذ آگاهانه در افراد يا گروه براي ايجاد تغيير و
تحول ناپيوسته در موقعيت فعلي (وضع موجود) و كاركردهاي سازمان به عنوان يك
كل (زالي، 1380، 126).
سابقه رهبري تحول آفرين
يكي
از دغدغه هاي سازمان و پژوهشگران در چهار دهه پيش، رهبري بوده است و تلاش
بر آن بوده كه اين پديده را با يك سري از معيارهاي دانشگاهي، عملي كنند.
يكي از جديدترين رويكردهاي مشخصي كه براي مطالعه رهبري پديده آمده است، بر
اساس مدل رهبري تحول آفرين- مراودهاي خلق شده از سوي بس و عملياتي شده از
سوي بس و آووليو ميباشد (Dulewicz & Higgs,2005,405).
پيشينه تحقيقات رهبري تحول آفرين به سال 1978 و فعاليت هاي برنز بر
ميگردد. برنز مشخص كرد كه رهبران تحول آفرين صاحب بينش هستند و ديگران را
براي انجام كارهاي استثنايي به چالش و تلاش وا ميدارند. برنز در ادامه
بحث خود چنين بيان نمود: «تنها رهبران تحول آفرين هستند كه قادر به ترسيم
مسيرهاي ضروري براي سازمان هاي جديدند، زيرا آنها منشأ تغييراتند، بر
تغييرات حاكم بر سازمان اشراف كامل دارند و بر موج تغييرات سوارند» (موغلي،
1382،8). از نظر برنز رهبري تحول آفرين توسط هر كس با هر موقعيت در سازمان
قابل پياده شدن است. در اين نوع رهبري، افراد ميتوانند بر همتايان و
مافوق ها مانند زيردستان اثرگذاري داشته باشند. اين نوع رهبري ميتواند در
فعاليت هاي روزمره مردم عادي نيز اتفاق بيفتد، ولي اين امر، عادي و رايج
نيست (يوكل ، 1382، 496).
برنز
(1978) اولين بار، بين رهبران تحول آفرين و مراودهاي تمايز قايل شد.
رهبران تحول آفرين نيازها و انگيزه هاي پيروان را بالا برده و باعث تغيير
برجسته در افراد، گروهها و سازمانها ميشوند.
رهبران
مراودهاي نيازهاي فعلي زيردستان را نشانه رفته و توجه زيادي بر تهاتر
دارند (پاداش به ازاي عملكرد، حمايت دو جانبه و داد و ستدهاي دو طرفه) (Gardner & Stough,2002,7).
پيرو تحقيقات برنز، در سال 1985، بَس مدلي از رهبري ارائه داد كه براي موقعيت هاي ثبات و تحول سازماني، به ترتيب رهبري تبادلي[5]
و تحول آفرين را تجويز ميكرد. بَس و آوليو در سال 1996 اين مدل را گسترش
دادند و ابعاد رهبري تحول آفرين و رهبري تبادلي را مشخص نموده و حتي اين
مدل را در غالب پرسش نامهاي با نام «پرسش نامه چند عاملي رهبري» به صورت
عملياتي در آورند. در اين مدل ابعاد رهبري تحول آفرين شامل: نفوذ آرماني،
ترغيب ذهني، انگيزش الهام بخش، و ملاحظات فردي است و ابعاد رهبري تبادلي
عبارتند از: پاداش هاي اقتضايي و مديريت بر مبناي استثنا (Higgs,2003,276).
بر
اساس نظريه رهبري تحول آفرين، يك رهبر، نيازمند استفاده از بازيگران داخلي
جهت انجام وظايف لازم سازماني است تا به اهداف مطلوبش دست يابد. در اين
راستا، هدف رهبري تحول آفرين آن است كه اطمينان يابد مسير رسيدن به هدف، به
وضوح از سوي بازيگران داخلي درك شده است، موانع بالقوه درون سيستم را
برطرف كند و ديگران را در رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده ترغيب نمايد (Boenke,2003,5-6).
مباني تاريخي و ريشه هاي انواع رفتارهاي رهبري تحول آفرين از جامه شناسي كاريزما[6] (وبر[7]، 1924،1946،1947) ، تئوري رهبري كاريزماتيك[8] (هاس[9]،1977) و تئوري رهبري تحول آفرين(باس،1985وبرنز،1978) نشأت ميگيرد و تا اندازه زيادي با رفتارهاي تحول گرا[10](کویین[11]،1990) ارتباط دارد.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 38
فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
برچسب ها:
دانلود مبانی نظری رهبری تحول آفرین مبانی نظری رهبری تحول آفرین دانلود مبانی نظری رهبری تحول آفرین رهبری