مبانی نظری مدیریت دانش

فرمت Word قابل ویرایش

دسته بندی: علوم انسانی » مدیریت

تعداد مشاهده: 1728 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: word

حجم فایل:466 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • مدیریت دانش

    از دهه 1970 ميلادي با پيشرفت سريع فناوري‌هاي برتر در جهان، خصوصا در زمينه‌هاي ارتباطات و رايانه، الگوي رشد اقتصادي جهان به طور اساسي تغيير كرد و به دنبال آن، از دهه 1990 ميلادي دانش به عنوان مهم‌ترين سرمايه جايگزين سرمايه‌هاي پولي و فيزيكي شد (چن[1]، 2004). در اقتصاد صنعتي، سازمان‌ها قادر به حفظ موقعيت رقابتي قوي خود براي سال‌ها بودند. آن‌ها ارزش را از طريق فرايند بهينه‌سازي (صرفه‌جويي) خلق يا حداكثر مي‌كردند. سازمان‌هايي با عملكرد خوب، فرايند توليدشان را از طريق كاهش زمان توليد، بهبود كيفيت محصول و كاهش تعداد كاركنان بهينه‌سازي مي‌كردند. بنابراين، خلق ارزش بيشتر به قابليت صنعتي و بودجه‌بندي سرمايه‌اي دارايي‌هاي ملموس و مالي بستگي داشت. اين در حالي است كه در اقتصاد دانش‌محور[2] اين رويكرد به چند دليل، ديگر عملي نيست. اول اين‌كه، با توجه به طول عمر كم دانش و ميزان بالاي نوآوري، حفظ موقعيت رقابتي براي مدت طولاني ديگر امكان ندارد. بهينه‌سازي به مثابه يك فرايند، در اقتصاد دانش‌محور نيز اهميت دارد اما به تنهايي نمي‌تواند ارزش را خلق يا حداكثر كند. تنها روش خلق ارزش در اقتصاد دانش‌محور، پذيرش نوآوري به عنوان يك فرايند كسب وكار است. توانايي سازمان براي خلق ارزش به فرايند نوآوري، منابع فكري و خلاقيت منابع انساني (دارايي‌هاي فكري[3]) آن بستگي دارد.

    سازمان‌هايي كه در عرصه كسب و كار صرفا براساس مزيت‌هاي مشهود سازماني مثل پول، ماشين‌آلات و تجهيزات و غيره عمل مي‌كنند نمي‌توانند به مزيت رقابتي در اقتصاد مبتني بر دانش دست يابند. حال آن‌كه محيط كسب و كار مبتني بر دانش، نيازمند روش و نظامي است كه دارايي‌هاي ناملموس سازماني از قبيل دانش و شايستگي‌هاي افراد، نوآوري، ارتباط با مشتري، فرهنگ سازماني، سيستم‌ها و فرايندها، ساختار سازماني و غيره را دربرگيرد. درك و بهره‌برداري از اين منابع ناملموس حياتي در سازمان‌ها به حفظ و كسب مزيت رقابتي[4] آن‌ها كمك مي‌كند. در اقتصاد مبتني بر دانش موفق‌ترين سازمان‌ها از دارايي‌هاي ناملموس به نحو بهتر و سريع‌تري استفاده مي‌كنند. مطالعات نشان داده است كه برخلاف كاهش بازدهي منابع سنتي (مثل پول، زمين، ماشين آلات وغيره)، دارايي‌هاي ناملموس سازماني واقعاً منبعي براي افزايش عملكرد كسب و كار است. نكته درخور توجه اين‌كه بازار به مدت طولاني ارزش دانش و عوامل نامشهود ديگر را در فرايند ايجاد ارزش تشخيص داده است. اندازه اين "ارزش هاي پنهان" به طور روز افزوني در حال تغيير است.

    هدف از بيان اين فاز، بررسي و طبقه‌بندي يافته‌هاي تحقيقات ديگر محققان در دنيا و انجام مطالعات تطبیقی در شرکت‌های داخلی و خارجی در زمینه مدیریت دانش می‌باشد.

    2-3- مبانی تئوریک مدیریت دانش

    2-3-1- دانش چیست؟

    صاحبنظرانی مثل داونپورت و پروساک[5](۱۹۹۶)، نوناکا و تویاما[6] (۲۰۰۰)، استیو هالس[7] (۲۰۰۰) و کارل ویگ[8] (۲۰۰۲) متفق‌القول هستند که سطح تکامل دانش از اطلاعات و داده­ها بیشتر بوده و دربرگیرنده­ هردوی آنهاست و همچنین سطح تکامل اطلاعات از داده بیشتر بوده و در برگیرنده­ آن نیز می­باشد. وجود داده برای شکل‌گیری اطلاعات و وجود اطلاعات برای ایجاد دانش ضروری است.

     

    شکل 2-1: سلسله مراتب دانش

    1. داده

    داده­ها اولین سطح دانش را تشکیل می­دهند و عبارتند از ارقام، اعداد، نمودارها و نظایر اینها که به خودی­خود تولید معنی نمی­کنند(بارنی[9]، ۱۹۹۱). سازمان­های نوین، معمولاً داده­ها را در یک سیستم اطلاعاتي ذخیره می­کنند. این داده­ها توسط واحدهایی نظیر واحد مالی، حسابداری و بازاریابی به سیستم تزریق می­شوند. پاسخگویی به نیاز مدیران و دیگر بخش­های سازمان، تاکنون بر عهده واحدهای مرکزی اطلاعات سازمان بوده­است، سازمانها و شرکتهای مختلف، مدیریت داده­ها را از نظر کمی بر حسب ظرفیت، سرعت و هزینه ارزیابی می­کنند، چه هزینه­هایی برای بازخوانی یک واحد داده به مصرف می­رسد؟ با چه سرعتی می­توان داده را به سیستم منتقل كرد؟ ظرفيت سیستم چقدر است؟ وقتی به داده­ها نياز است آیا به موقع در اختیارمان قرار می­گیرد؟ آیا نیازهای ما را تامین می­کند؟

    همه سازما‌‌ن‌ها به انواع داده­ها احتیاج دارند. نگهداری سوابق و بایگانی، نقطه کانونی فرهنگ داده به شمار می­رود و مدیریت مؤثر داده­ها در موفقیت آنها نقش بسزایی دارد. بعضی از سازمان­ها به اشتباه فکر می­کنند، داده­های بیشتر نسبت به داده­های کمتر از حالت مطلوبتری برخوردارند و با استفاده از آنها می­توانند تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند. این وضعیت به دو دلیل نادرست است: اول اینکه داده­های زیاد، کار تشخیـــص داده­های مربوط و درک آنها را دشوار می­کند. دلیل اساسی‌تر اینکه داده­ها فاقد معنی قابل استفاده­اند، یعنی تنها بخشی از واقعیت را نشان داده و از هر نوع قضاوت، تفسیر و مبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب، تهی هستند. داده­ها را می­توان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیم­گیری به شمار آورد، چرا که نمی­توانند عمل لازم را تجویز کنند. داده­ها نشانگر ربط، بی‌ربطی و اهمیت خود نیستند، اما به هر حال برای سازمان‌ها و مخصوصاً سازمان­های بزرگ اهمّیت زیادی دارند (داونپورت و پروساک، 1381).

     

    2.اطلاعات

    دومین سطح دانش را اطلاعات تشکیل می­دهد. این سطح، داده­های کمی خلاصه­شده را در بر می­گیرد که گروه­بندی، ذخیره، پالایش و سازماندهی شده­اند تا بتوانند معنی­دار شوند. این داده­ها هم دانش را نشان نمی­دهند. آنها نشانگر آغاز مدیریت اطلاعات هستند، اطلاعاتی که مدیر می­تواند به کار گیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی را انجام دهد. اطلاعات غالباً تشکیل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره­های انباشته شده را به خود گرفته و معنایی را ارائه می­کند که بزرگتر از آن چیزی است کـــه از داده­های خام مکشوف می‌گردد. ولی نظریه­پردازان و دست­اندرکاران دانش همگی بر این باورند که این اطلاعات است و نه دانش.

    اگرچه خط و مرز بین دانش و اطلاعات روشن نیست، لیکن چند ویژگی وجود دارد که این دو را از هم جدا می­کند.

    1-   سطح ظرافت: اطلاعات غالباً به موقعیت‌ها، شرایط، فرآیندها و یا هدف‌های خاص اشاره دارد. در این صورت در برگیرنده­ سطحی از ظرافت و دقت است که آن را برای کار مورد نظر مناسب می‌کند. ورای موقعیت یا کار خاص، اطلاعات تا زمانی که به دانش تبدیل نشود، کم­ارزش خواهد بود. برای مثال، اطلاعات در خصوص محصول الف چیزهای زیادی در خصوص محصول ب آشکار نمی­کند. ولی دانش، کاملاً انتزاعی است و به­گونه­ای طراحی شده که بتواند ظرافت خاص را از بین برده و کاربرد وسیع­تری داشته باشد.

    2-   زمینه: اطلاعات معادل داده­ها در متن[10] است. زمینه ممکن است محصول مشتری یا فرآیند کسب‌وکار باشد و شکل اولیه داده­ها را تا سطح اطلاعات ارتقا دهد. زمینه­، اطلاعات را برای مدیریت جهت تصمیم­گیری و برنامه­ریزی مفید می­کند. مدیر نتایج معناداری را در خصوص معاملات با بررسی و بازبینی داده­ها استخراج می­کند. برای اینکه داده مفید واقع شود، باید در درجه اول در زمینه قرار گیرد.

    3-   دامنه[11]: دامنه اطلاعات بطورکلی محدود به زمینه­­ای است که در آن ایجاد می­شود. اطلاعات فروش به مدیران در خصوص فروش مطالبی ارائه می­دهد، دانش در این خصوص فراتر عمل می­کند و در موقعیت‌های گوناگون کاربرد دارد، داشت.

    4-   به­هنگام بودن: اطلاعات بر زمان مبتنی است و بنابراین، به­طور مداوم در حال تغییر است. به مجرد اینکه داده جدید، اخذ شود، اطلاعات جدیدی مورد نیاز خواهد بود، به عنوان مثال اطلاعات ماه اسفند با اطلاعات ماه فروردین، به احتمال زیاد، متفاوت خواهد بود زیرا داده­های تشکیل دهنده­ آنها تغییر پیدا کرده است. دانش به علت بار معنایی زیاد خود، حساسیت زمانی کمتری دارد. دانشی که از اطلاعات دیروز و امروز به­دست آمده، می­تواند برای درک اطلاعات فردا به کار رود (رادینگ[12]، ۲۰۰۵).

     

    3. دانش

    به هنگام تحقیق در مدیریت دانش، تعریف دانش از ضروریات به شمار می­رود. بدون چنین تعریفی، مدیران دقیقاً متوجه ­نمی­شوند که به دنبال مدیریت چه چیزی هستند و آیا این اصولاً چنین دانشی برای اعمال مدیریت دارند یا خیر؟.

    دانش، فراتر از داده­ها و اطلاعات است. تراگل، دانش را اینگونه تعریف نموده­است:

    دانش= اطلاعات در متن + ادراک

    اکثر مردم، به طور شهودی فکر می­کنند که دانش، وسیع‌تر، عمیق­تر و غنی­تر از داده­ها و اطلاعات است. مردم معمولاً هنگام گفت­و­گو درباره صاحبان دانش، تصویر کسانی را که ارائه می­دهند که در زمینه­ای خاص دارای اطلاعاتی زیاد، عمیق­تر و قابل اعتماد بوده و اشخاصی هوشمند و تحصیل کرده­اند. مردم لفظ دانشمند یا دانشور را برای یادداشت، کتاب راهنما و یا پایگاه­های اطلاعاتی به کار نمی­برند، حتی اگر این موارد بوسیله افراد صاحب دانش تدوین شده­باشند (داونپورت، پروساک، 1379). داونپورت و پروساک در مقاله­ای با عنوان «اصول مدیریت دانش» دانش را اینگونه تعریف کرده­اند:

    «ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزش‌ها، اطلاعات معنی­دار و بینش­های متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه می­دهد.» (داونپورت و پروساک[13]،۱۹۹۶).

    بلاکر هم در تعریف دانش گفته است که: دانش، یعنی موضوعی چند لایه، پیچیده، پویا و انتزاعی که در ذهن انسان نهفته است(بلاکر، ۱۹۹۵). تعریف دانش در این پایان­نامه مبتنی بر تعریف هوبر (هوبر[14]، ۱۹۹۱) و نوناکا (۱۹۹۴) از دانش است. آنها معتقدند که دانش عبارت است از اعتقاد و باوری که منجر به افزایش توان بالقوه پدیده­ها برای اقدامات و تصمیمات اثربخش می­شود. در این تعریف چند نکته اساسی نهفته است: اول اینکه دانش الزاماً موجب اثربخش شدن اقدامات و تصمیمات نمی­شود و این اثربخشی تابع عوامل مختلفی است (که این عوامل در بخش­های بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.) دوم اینکه، در این تعریف، پدیده ممکن است فرد، گروه یا سازمان و حتی جامعه باشد. سوم اینکه، دانش در درون افراد نهفته است و لذا از اطلاعات و داده متمایز می­گردد. مطابق این تعریف، دانش به اطلاعاتی گفته می­شود که از این طریق فرآیندهایی مثل ژرف­اندیشی و تبادل­نظر و یادگیری در ذهن افراد و یا گروه‌ها پردازش شده است، لذا اطلاعات ماده خام ایجاد دانش است که ممکن است در کتاب­ها، گزارشات، فایل­های کامپیوتری و ... گرفته ­باشد (آلوی[15]، ۲۰۰۰).

     

    فرمت ورد قابل ویرایش

    تعداد صفحات: 156

    فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

    همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

    پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی

    منابع فارسی کامل

    منابع انگلیسی کامل




    برچسب ها: دانلود مبانی نظری مدیریت دانش مبانی نظری مدیریت دانش دانلود مبانی نظری مدیریت دانش
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما


در صــورت بروز هر گونه مشکل در خرید تماس ، پیامک پاسخگوی شما هستیم
09359579348
تمام حقوق سایت sabzfile.ir محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد. طراحی سایت