تعریف فرهنگ سازمانی
تاکنون
تعاریف متعددی از فرهنگ سازمانی عنوان گردیده است. در واقع تعریف فرهنگ
سازمانی در قالب مشخصی امکانپذیر نیست یعنی تعریفی که بطور عام مورد پذیرش
واقع شده باشد وجود ندارد. فرهنگ سازمانی در سیستم اعتقادی سازمان آشکار
شده و به تناوب از طریق زبان، نمادها و آداب و رسوم که منعکس کننده رفتار
ناشی از یک سیستم اعتقادی میباشد بیان میگردد. فرهنگ سازمانی از یک سو
پیوند دهنده اجزای داخل سازمان و از سوی دیگر عامل تفکیک کننده هر سازمان
از دیگر سازمانها است(آلن،2006)[1].
اکثر مشکلات در خصوص مطالعات فرهنگ سازمانی ناشی از عدم توافق در مورد
تعریف آن است. که در نتیجه بین مطالعات مختلف برخورد پیش میآید. بنابراین
با توجه به اهمیت و ضرورت ارائه تعریفی مشخص از فرهنگ سازمانی به برخی
تعاریفی که از سوی صاحب نظران عنوان شده است اشاره میکنیم. فرهنگ سازمانی
را میتوان تلاش دیگری برای رسیدن به احساس، معنی، خصوصیت یا تصویر یک
سازمان دانست که شامل بسیاری از مفاهیم اولیه سازمان غیررسمی، هنجارها،
ارزشها، ایدئولوژی و سیستمهای آشکار شده میباشد. آنچه که صورت بندی حاضر
را به عنوان فرهنگ سازمانی مشخص میکند اساس انسان شناسانه آن است(ایران زاده،1387،ص96).
موریس[2]
فرهنگ سازمانی را الگوی منحصر به فرد از مفروضات، ارزشها و هنجارهای
مشترک فعالیتهای جامعهپذیری میداند و زبان، سمبلها و عملیات سازمان را
شکل میدهد(رضائیان،1383،ص154).
فرهنگ
سازمانی شامل اعتقادات مشترک افراد سازمانی درباره چگونگی انجام چیزها
اولویتها است. برخی دیگر از محققین پیشنهاد میکنند که فرهنگ سازمان کلید
فهم و اثر بخش تر در سازمانها میباشد و عده دیگر هم مانند براون، بریمن و
پتی گرو، اثربخشی و کارایی را در سازمانها به عوامل متفاوت و دلایلی به
غیر از فرهنگ سازمانی نسبت میدهند. در تحقیقی که در سال 1996 توسط جیمز
ویز در دانشگاه ویندسر کانادا انجام گرفت و هدف این تحقیق پژوهش و کشف
ارتباطهایی بود که میان رهبری مبادلاتی (توسط سوالاتی در مورد رفتار رهبری
و فرهنگ سازمانی اندازه گیری میشد) و تاثیرات سازماندهی در برنامههای
تفریحی کنفرانسهای آمریکای میانه بود. در هر صورت هیچ سبک رهبری خاص بین
رهبری مبادلاتی و تاثیرات سازماندهی آشکار نشد. بلکه یک ارتباط خاص بین
قدرت فرهنگ سازماندهی و تاثیرات سازماندهی کشف شد (جولازاده،1388،ص27).
تعاریف فرهنگ سازمانی از دیدگاه تنی چند از صاحب نظران مدیریت
1- پیترز و واترمن[3]: یک
سلسله از ارزشهای مشترک مسلط و همبستهای که با مفاهیم مادی چون
داستانها، اسطورهها تکیه کلامها و ضرب المثلها منتقل میشود.
2- گوردون[4]: نظامی از فرضیات و ارزشهای سازمان که بطور گسترده رعایت میشود و به الگوی رفتاری خاص منجر میگردد.
3- ویلیام اوچی: یک سلسله نهادها، تشریفات و اسطورهها که منتقل کننده ارزشها و باورهای اساسی آن سازمان به کارکنانش میباشد.
4- چارلز اورایلی[5]: یک نظام و نظارت اجتماعی و بالقوه که در برابر نظام نظارت رسمی قرار دارد.
5- دیل و کندی[6]: روشهای انجام کارها در سازمان براساس ارزشهای اساسی .
6- رابینز: ادراک تقریبا یکسانی از سازمان که در همه اعضایی سازمان وجود دارد.
7- اسپندر[7]: باوری که هر یک از اعضا در آن سهم دارند(زارعی متین،1384،ص66)
یکی از جالبترین تعاریفی که شاید دربرگیرنده بسیار باز تعاریف دیگر هم باشد توسط شاین[8]
ارائه شده است. فرهنگ سازمانی الگویی است از پیش فرضهای بنیادینی که
گروهی خاص در راه حل مشکلات برای انطباق خود با محیط و دستیابی به یکپارچگی
و انسجام خلق، کشف یا ایجاد کرده است این الگو در مسیر حرکت این گروه
اعتبار یافته و ثابت کرده که سودمند و کارساز است در نتیجه به عنوان شیوه
درست ادراک کردن، تفکر، احساس و رفتار انتقال مییابد. بدین ترتیب فرهنگ در
مقابله با مشکلات آموخته میشود.
ویژگیهای فرهنگ
با
بررسیهای زیادی كه از فرهنگهای مختلف به عمل آمده، چنین به نظر میآید كه
علیرغم تفاوتهای موجود، همۀ فرهنگها دارای ویژگیهایی هستند كه تعدادی از
آنها را میتوان به شرح زیر معرفی كرد:(اردلان،1387،ص17)
1ـ فرهنگ آموختنی است. فرهنگ خصوصیتی غریزی است و ذاتی نیست. فرهنگ نظامی است كه پس از زاده شدن انسان در سراسر زندگی آموخته میشود.
2ـ فرهنگ آموخته میشود. انسان میتواند عادتهای آموختهشده خود را به دیگران منتقل كند.
3ـ
فرهنگ اجتماعی است عادتهای فرهنگی، ریشههای اجتماعی دارند و شماری از
مردم كه در گروهها و جامعهها زندگی میكنند در آن شریك اند.
4ـ
فرهنگ پدیدهای ذهنی و تصوری است. عادتهای گروهی كه فرهنگ از آنها پدید
میآید بهصورت هنجارها یا الگوهای رفتاری، آرمانی ذهنی میشوند یا در كلام
میآیند.
5ـ
فرهنگ خشنودیبخش است. هر فرهنگی كه نتواند از عهدۀ تعیین هدف اعلای زندگی
برآید از برآوردن آرمانهای عالی حیات نیز ناتوان است. عناصر فرهنگی تا
زمانی كه بر افراد یك جامعه خشنودی نهایی میبخشد میتوانند پایدار بمانند.
6ـ فرهنگ سازگاری مییابد. فرهنگ دگرگون میشود و فراگرد دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است.
7ـ
فرهنگ یگانهساز است. عناصر هر فرهنگ گرایش به آن دارند تا پیكری یكپارچه و
به هم بافته و سازگار پدید آورند و این سازگاری به زمان نیاز دارد.
همچنین فردلو تانز نیز شش ویژگی با شرح زیر برای فرهنگ عنوان میكند: (اردلان،1387،ص17)
- قابل یادگیری است.
- اشتراكی است.
- از یك نسل به نسل دیگر قابل انتقال است.
- نمادی است. (استفاده از یك چیز برای نشان دادن چیز دیگری).
- دارای الگو است. (تغییر در یك بخش به تغییرات در بخش دیگر منجر میشود).
- قابل تعدیل است.
با
توجه به مفهوم فرهنگ و ویژگیهای آن میتوان نتیجه گرفت كه رفتار انسان
اصولاً بر باورهای فرهنگی متكی است. باورهایی را فرهنگی میگوییم كه
بهصورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است.
گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در
علم دارد. ولی آنچه كه مسلم است این است كه بخش اعظمی از باورهای فرهنگی در
قالب اصول اعتقادی ظاهر میشوند و یا همچنین میتواند از تعاملات سازمانی
ناشی شود
فرهنگ سازمان
امروزه
شناخت فرهنگ سازمان برای مدیران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و
فرهنگ حاکم بر سازمان مبین شیوه زندگی سازمان میباشد . ضرورت توجه به فرهنگ
سازمانی تا جایی است که صاحب نظرات بر این باورند که اگر قرار است در یک
سازمان تغییرات موثر و پایداری به وجود آید، فرهنگ آن سازمان باید دستخوش
تغییر شود . به عبارت دیگر ، موفقیت و شکست سازمان ها را باید در فرهنگ آن
جستجو کرد
. لذا مدیران با اتکاء به فرهنگ و بهره جستن از آن می توانند خود را از
بند راه حلهای گذشته رها سازند و راه حلهای تازه ای برای سازمان و پیشرفت
آن فراهم آورند. امروزه فرهنگ به عنصر مهمی در مدیریت تبدیل شده و نقش و
تأثیر آن بر عملکرد سازمانی بر محققان مدیریت کاملاً مشخص گردیده است ، از
این رو مدیران ناگزیرند به فرهنگ سازمان توجه کنند
(قاسمی،1389،ص143).چستربرنارد [9]در
مورد فرهنگ سازمان میگوید : آنچه امروز بخش پنهان و پوشیدن سازمان ( کوه
یخ سازمان ) نامیده میشود، فرهنگ آن سازمان خوانده میشود و فرهنگ برای
عملکرد موفق سازمان ضروری است. تلاشهای پژوهشی «التون مایو[10]»و
همکارانش، فرهنگ را نظام هایی تعریف کرده اند که از هنجارها و نهادهای
اجتماعی پدید می آید و بر رفتار آنان اثر می گذارد (قنبری،1387،ص57) .
فرهنگ
راه تازه ای برای پی بردن به زندگی سازمانی است ؛ از این رو مدیریت باید
با آن چنان مانوس شود تا آن را به خوبی بشناسد و گاه از آن چنان دوری گزیند
که ضرورتهای دگرگونی آن را با چشمی باز و آگاه بنگرد. دگرگونی فرهنگ
سازمان همانند دگرگونی فرهنگ یک قوم یا گروهی از انسان هاست که نیاز به گذشت زمان دارد و کاری بس دشوار و ظریف است . چاندان[11] (1995) ، به نقل از ادگار شاین بیان می کند که فرهنگ سازمانی سه سطح دارد (ارغوانی،1386،ص69) :
1) رفتارها
و مصنوعات بشری : این سطح نشانه های فرهنگ در محیط کار فیزیکی و اجتماعی و
بیشتر قابل رویت هستند . مانند : الف )قهرمان سازمانی ، ب ) آداب و رسوم ،
ج ) داستانها و د) سمبل های فرهنگی.
2)
ارزشهای مشترک : ارزشها، سطح دوم فرهنگ هستند که باید و نباید ها یا
هنجارهای رفتاری را در برمی گیرند و به اصول و کیفیت هایی اشاره دارند که
فکر و رفتارشان را تشکیل می دهند .
3)
مفروضات زیربنایی : مفروضات به پیش فرض هایی اطلاق می شود که در عمیق ترین
لایه فرهنگ قرار دارد و از طریق استنباط سطوح 1 و 2 می توان به بخشی از آن
پی برد . در واقع می توان گفت که مفروضات اساسی ، نماینده عمیق ترین سطح
فرهنگ یا جهان بینی ( آنچه بدون چون و چرا پذیرفته می شود ) هستند،در این
سطح است که باید به دنبال معنا و مفهوم رفتار یا باورها و ارزشها بود این
فرضیات آن قدر با هم آمیخته اند که یک فرد بیگانه با آن ، فرهنگ نمی تواند
به راحتی آنها را مشاهده و درک کند . حتی با طرح سوالهای صحیح هم نمی توان
به آنها دست یافت ، بلکه باید آنها را استنتاج کرد .
شبکه
ای از معانی به شکل پیچیده بین عناصر و لایه های مختلف فرهنگ ایجاد می شود
و نوعی ثبات و تداوم ایجاد می کند .و به همین جهت است که فرهنگ مانند هر
مقوله ریشه دار و با تأثیر فراگیر،دارای ویژگیهای مختص به خود است . برخی
از ویژگیهای فرهنگ عبارتند از :
- فرهنگ آموختنی است : یعنی تابع قانون یادگیری است .
- فرهنگ آموخته، قابل انتقال است .
- فرهنگ اجتماعی است : فرهنگها ریشه اجتماعی دارند و بر پایه همین ریشه اجتماعی نوعی همنواختی و همگونی نسبی در آن به چشم می خورد.
-
فرهنگ ذهنی و تصویری است : عادت های گروهی که از فرهنگ گروه پدید می آید،
به صورت هنجارها یا الگوهای رفتاری ، آرمانی و ذهنی می شوند و یا در کلام
می آیند .
- فرهنگ خشنودی بخش است : فرهنگ همواره نیازهای بنیادی زیستی اولیه و ثانویه برخاسته از آنها را برآورد می سازد .
- فرهنگ سازگاری مییابد: فرهنگ دگرگون می شود و دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است .
-
فرهنگ یگانه ساز است :وقتی که فرهنگ سازگاری یابد، به تبع آن گرایش دارد
تا پیکری یکپارچه و به هم بافته و سازگار پدید آورد(ارغوانی،1386،ص72) .
نقش فرهنگ سازمانی
در
سازمانی که زندگی خود را در آن سپری میکنیم بی شک اعتقادات، باورها و
اندیشه، طرز تفکر همه به نوعی برخاسته از فرهنگ سازمان است و هم تاثیرگذار
بر سازمان. در گذر زمان سازمان و افراد دو مفهوم مختلف از فرهنگ
داشتهاند. از یک طرف فرهنگ به عنوان یک متغیر مستقل و جدا از سازمان تلقی
شده که فقط با ساختار سازمان ترکیب شده تا اینکه سازمان و افراد را به
اهداف مورد نظرشان دست یابند. از این دیدگاه، سازمان دارنده فرهنگی ترسیم
میشود که به وسیله دخالت افکار و اعتقادات مدیران طراحی شده تا بتوانند
نوعی خاص از ارزشها و ویژگیها را در سازمان تزریق کرده و شکلهای خاص از
رفتار را در سازمان به وجود آورند که آثار شدید و مخربی را بر اثر بخشی از
سازمان میگذارد و در واقع به صورت نوعی بار اضافی است که بر سازمان تحمیل
میشود و نمیگذارد که سازمان در برابر تغییرات محیط از خود واکنش صحیح و
مطلوب نشان دهد و از طرف دیگر فرهنگ به عنوان یک جز از ساختار متشکله
سازمان تلقی شده است که با این طرز فکر در سازمان، مجموعهای از ارزشها،
اعتقادات در طول زمان به وسیله اعضای سازمان شکل میگیرد. در این گونه
سازمانها فرهنگ تنشهای متفاوتی را ایفا میکند. نخست فرهنگ تعیین کننده
مرز سازمانی، یعنی سازمانها را از هم تفکیک مینماید. دوم، نوعی احساس
هویت در وجود اعضای سازمان تزریق میکند. سوم، فرهنگ باعث میشود که در
افراد نوعی تعهد نسبت به چیزی به وجود بیاید که بسی بیش از منافع خود است.
چهارم، فرهنگ موجب ثبات و پایداری سیستم اجتماعی میگردد و سرانجام فرهنگ
به عنوان یک عامل کنترل به حساب میآید که موجب بوجود آمدن یا شکل دادن به
نگرشها و رفتار کارکنان میشود(رابینز،1386،ص82).نمودار
شماره (2-1) نقشهای فرهنگ سازمانی را نشان میدهد. مطالعات دیگر در این
زمینه نشان می دهد که فرهنگ سازمانی روی تمام جنبه های سازمان تاثیر می
گذارد فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 73
فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
برچسب ها:
دانلود مبانی نظری فرهنگ سازمانی و خلاقیت مبانی نظری فرهنگ سازمانی و خلاقیت دانلود مبانی نظری فرهنگ سازمانی خلاقیت