مبانی نظری عزت نفس

فرمت Word قابل ویرایش

دسته بندی: علوم انسانی » روانشناسی و علوم تربیتی

تعداد مشاهده: 2318 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: word

حجم فایل:88 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 20,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • عزت نفس

    از نيازهاي اساسي انسان نياز به ارزشمندي است كه گاهي با اصطلاحاتي چون « احترام به خود » و « عزت نفس » نيز از آن ياد مي شود . احساس ارزش، بخشي از خود پنداشت فرد بوده و شامل تصويري كه او از خودش در ذهن دارد و احساسي كه نسبت به خود دارد و درجه پذيرش وتاييد شخص نسبت به خويشتن مي‌باشد (شيهان[1]، 1998 ) كودكان از زماني كه بسيار خردسال­اند شروع به ساختن تصويري از خود مي كنند . به طور كلي اين تصوير به خود پنداشت كودك اشاره دارد و به طور عمده بر شيوه‌اي مبتني است كه افراد مهم زندگي كودك با او رفتار مي‌كنند. اين افراد به وسيله پاسخها و واكنش‌هايشان به كودك اطلاعاتي در مورد خويش و رفتارهايش مي‌دهند. در نتيجه كودك نگرش مثبت و منفي‌اي در مورد خود بدست مي‌آورد . در همين راستا گلدارد (1998، ترجمه برآبادي 1381) معتقد است كه تصويري كه كودك از خودش دارد خودپنداشت او است اما ارزشي كه او بر اين تصوير مي گذارد ميزان عزت نفس او را مشخص مي كند. بنابراين عزت نفس نشانگر ميزان ارزشي است كه كودك براي خودش قايل است از خصو صيات كساني كه دچار مشكلات رواني­اند اين است كه آنها خود را افرادي كم ارزش و حقير مي‌دانند. آنها خود را دوست ندارند و به خود احترام نمي گذارند. اگر چنانچه موفقيتي به دست آورند آن را به حساب شانس و يا سخاوت ديگران مي گذارند و استعدادهاي خود را در اين امر دخيل نمي‌دانند. در عين حال شكستهاي خود را كه گاهي هم ساخته خيال خود آنهاست بزرگ مي كنند و براي اثبات اين نظر دلايل و شواهد بسياري مي‌آورند. در واقع عزت نفس آنها در سطح پاييني قرار دارد( آبتين، 1374).     

    عزت نفس[2] به عنوان ارزيابي فرد از ارزشمندي خويش تعريف مي‌شود (روزنبرگ[3]، 1979). با بياني دقيق‌تر، عزت نفس بعد ارزيابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پديدارشناسانه توانايي‌ها، صفات و قابليت‌هاي خود را ارزيابي مي‌کند و نگرشي مبني برتأييد يا عدم تاييد خود را شکل مي‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز[4]، 1981). از مقياس‌هاي عزت نفس به منظور پيش‌بيني و تبيين پديده‌هاي رفتاري بسيار زيادي استفاده شده است و اين خود نشان از نقش مرکزي اين سازه در نظريه و تحقيق روانشناسي دارد (شاهاني ، ديپ بوي و فيليپس[5]، 1990). به عنوان نمونه تحقيقات نشان از رابطه بين سطح عزت نفس و افسردگي (هارتر[6]، 1993)، تنهايي و طرد شدن از سوي همسالان(ايست، هس و لرنر[7]، 1987)، موفقيت تحصيلي (هتي[8]، 1992) و بسياري از نشانگرهاي سلامت روان، از جمله بهزيستي شخصي (مايرز و دينر[9]، 1996)، بهزيستي اجتماعي (جوشن‌لو، رستمي و نصرت‌آبادي، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادي و جعفري كندوان، 1386)، بهزيستي فضيلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزيستي روان‌شناختي (پارادايز و کرنيس[10]، 2002) دارد.

     

    عزت نفس به عنوان ارزيابي فرد از ارزشمندي خويش تعريف مي‌شود (روزنبرگ، 1979). با بياني دقيق‌تر، عزت نفس بعد ارزيابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پديدارشناسانه توانايي‌ها، صفات و قابليت‌هاي خود را ارزيابي مي‌کند و نگرشي مبني برتأييد يا عدم تاييد خود را شکل مي‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز، 1981). از مقياس‌هاي عزت نفس به منظور پيش‌بيني و تبيين پديده‌هاي رفتاري بسيار زيادي استفاده شده است و اين خود نشان از نقش مرکزي اين سازه در نظريه و تحقيق روانشناسي دارد (شاهاني ، ديپ بوي و فيليپس، 1990). به عنوان نمونه تحقيقات نشان از رابطه بين سطح عزت نفس و افسردگي (هارتر، 1993)، تنهايي و طرد شدن از سوي همسالان (ايست، هس و لرنر، 1987)، موفقيت تحصيلي (هتي، 1992) و بسياري از نشانگرهاي سلامت روان، از جمله بهزيستي شخصي (مايرز و دينر، 1996)، بهزيستي اجتماعي (جوشن‌لو، رستمي و نصرت‌آبادي، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادي و جعفري كندوان، 1386)، بهزيستي فضيلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزيستي روان‌شناختي (پارادايز و کرنيس، 2002) دارد.

     عزت نفس و خود ارزشمندي از اساسي‌ترين عوامل رشد مطلوب شخصيت، محسوب مي‌شود. حس ارزشمند بودن هر فرد از مجموع افکار، احساس­ها، عواطف و تجربيات او در طول زندگي‌اش ناشي مي‌شود. مجموعه برداشتها و تجربه‌هايي که فرد از خويش دارد، باعث مي‌شود که نسبت به خود احساس خوشايند و يا بر عکس احساس ناخوشايندي داشته باشد، احساس ارزشمندي، واسطه‌اي است که از يک طرف، تجربه و کفايت اجتماعي فرد و از طرف ديگر جهت‌گيري انگيزشي و عاطفي وي در موقعيت تحصيلي و شغلي را به هم مربوط مي‌کند. ( ميرزايي 1378، نقل از صديقي ، 1380).

    آنچه نياز است بر آن تأکيد شود اين عزت نفس جزء اصلي در هر برنامه با هدف بهبود خويشتن يا هر برنامه­اي با هدف بازتواني است. چرا که افزايش عزت نفس يکي از راه­حل­هاي انگشت شماري است که مي‌تواند در پيشبرد چنين برنامه‌هايي، مؤثر باشد ( فراهاني ، 1382).

    مفهوم عزت نفس

    در روانشناسي توافق کلي وجود دارد مبني بر اين که اصطلاح عزت نفس، مشتمل بر عناصر شناختي عاطفي[11] و رفتاري[12] است. جزءشناختي، اشاره به اين مطلب دارد که فرد، به صورت آگاهانه، اختلاف بين خود آرماني و خود درک شده اش را مورد بررسي و ارزيابي قرار مي‌دهد. جزء عاطفي به احساسات و هيجاناتي اشاره مي‌کند که فرد، هنگام ارزيابي آن اختلاف ( اختلاف بين خود آرماني و خود درک شده) تجربه مي‌کند.

    جنبه‌هاي رفتاري عزت نفس، در رفتارهايي چون جرأت آموزي، انعطاف پذيري[13]، قاطعيت[14] و احترام به ديگران[15] آشکار مي‌شود (ريزنر 5 2000).

     بنابراين، تعريف عزت نفس به خاطر ابعاد چندگانه‌اش دشوار است، به علاوه اگرچه عزت نفس به طور کلي « نسبتاً» باثبات است، مي‌تواند از زماني به زمان ديگر نوسان داشته باشد و همين عامل، سنجش يا تحقيق در خصوص عزت نفس را دشوار مي‌سازد. انجمن ملي عزت نفس، (ريزنر، 2000) تعريف زير را ازعزت نفس ارائه داده:

    « تجربة شايسته بودن در مواجهه با چالش‌هاي زندگي و لايق خوشبختي بودن»، اين مفهوم از عزت نفس بر اين فرض بنا شده است که عزت نفس قوياً با احساس صلاحيت و شايستگي و ارتباط بين آن دو در گذر زندگي مرتبط است. جز صلاحيت عزت نفس، اغلب به غلط صرفاً خوب احساس کردن خود تعبير شده است. در حالي که در واقع به اين مرتبط مي‌شود که آيا شخص همسان با ارزشهاي بنيادين انساني زندگي مي‌کند يا نه، ارزشهايي از قبيل يافتن معنايي در زندگي که مشوق رشد بشريت و سازندة روابط آنها به طريقي است که منجر به احساس تماميت و ارضاء مي‌شود. احساس صلاحيت، داشتن عقيده راسخ است مبني بر اين که به طور توانايي ايجاد نتايج مطلوب را داريم. داشتن اعتماد به اثر بخشي ذهنمان و توانايي‌مان براي تفکر است شايستگي مي‌تواند به عنوان جنبة روان‌شناختي عزت نفس تلقي شود در حالي که به عنوان جنبة رفتاري يا جامعه‌شناختي آن شناخته مي‌شود (ريزنر، 2000) .

    عزت نفس چيست؟

    عزت نفس از خودپنداره(مفهوم خود) متفاوت است. مفهوم خود عبارتست از مجموعه ويژگيهايي که فرد براي توصيف خويشتن به­کار مي­برد. اما عزت نفس عبارتست از اطلاعات درون خودپنداره براي فرد دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ويژگيهايي که در او هست، ناشي مي­شود. عزت نفس هر فرد براساس ترکيبي از اطلاعات نسبي‌تر مورد خودش و ارزش­هاي ذهني که براي آن اطلاعات قائل است، بنا نهاده مي­شود(اليس پوپ[16] و همکاران 1989).

    اهميت عزت نفس

    اكثر صاحب‌نظران برخورداري از عزت نفس(ارزيابي مثبت از خود) را به عنوان عامل مركزي و اساسي در سازگاري عاطفي - اجتماعي و سلامت كلي افراد مي‌دانند. ابتدا روانشناسان و جامعه‌شناساني چون ويليام جيمز، هربرت ميد و چارلز كولي بر اهميت عزت نفس مثبت تاكيد داشتند. چندي بعد نوفرويدي ها، مانند ساليوان و هورناي"مفهوم خود" را در نظريه­هاي شخصيتي خود وارد كردند. سال‌ها بعد روان‌شناسان، نظريه ها را با كارهاي تجربي در هم آميختند و نتيجه گرفتند كه عزت نفس(ارزيابي مثبت از خود ) با شادكامي و كاركرد مفيد فرد رابطه اي متقابل دارد (بيابانگرد، 1373).



    فرمت ورد قابل ویرایش

    تعداد صفحات: 41

    فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

    همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

    منابع فارسی کامل

    منابع انگلیسی کامل




    برچسب ها: دانلود مبانی نظری عزت نفس مبانی نظری عزت نفس دانلود مبانی نظری عزت نفس
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما


تمام حقوق سایت sabzfile.ir محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد. طراحی سایت