عدالت اجتماعي
يکي از اصول بنيادين که در اغلب ايدئولوژي ها از جمله دين اسلام مبناي
برنامه ريزي محسوب مي شود، اصل عدالت اجتماعي است که تفکر نهادها و برنامه
ريزان بر مبناي آن شکل مي گيرد و از اصولي است که به دلگرمي، انسجام روابط و
توزيع عادلانه (و نه مساوي) دستاوردها و عوايد بين شهر و روستا منجر خواهد
شد.
مفهوم عدالت از منظرهاي مختلف قابل بررسي است و مفاهيمي چون عدالت اجتماعي، عدالت فضايي1، عدالت جغرافيايي2 و عدالت محيطي3 نيز متأثر از چند بعدي بودن اين مفهوم است (مرصوصي، 1383: 91).
فرهنگ
فارسي معين، عدالت را داد کردن، دادگر بودن و انصاف داشتن و عدالت اجتماعي
را عدالتي که همه افراد جامعه از آن برخوردار باشند (معين، 1371: 2279)
تعريف ميکند. وقتي ما راجع به عدالت اجتماعي صحبت مي کنيم، در مورد چگونگي
توزيع چيزهاي خوب و بد بين اعضاي جامعه انساني بحث مي کنيم (Miller,1999: 1). عدالت اجتماعي گوياي توزيع عادلانه امکانات و ثروت ميان افرادي است که طبق تعريف داراي حقوق برابرند (غني نژاد، 1379: 782).
اگرچه
ممکن است عدالت اجتماعي مورد پذيرش همگان واقع شود ولي هرکس تنها به شيوه
فکر و نظام ارزشي خود، معني خاصي از توزيع عادلانه و عدالت اجتماعي را
خواهد داد. و نتيجه آن که مفهوم عدالت اجتماعي مفهومي به غايت ذهني و سيال
خواهد بود (غني نژاد، 1379: 782-781).
اصطلاح
عدالت به معناي مساوات را در موارد متنوعي به کار مي بريم. گاهي مسأله فرق
نگذاشتن ميان افراد و توجه يکسان به همه در طرز رفتار فردي مطرح است. گاهي
اينکه همه در مقابل قانون و در مقام اجراي قانون مساوي هستند، مورد توجه
است. گاهي جانبداري نکردن و بي طرفي در مقام قضاوت و داوري مقصود است. گاهي
رعايت مساوات در مقام سياستگذاري و برنامه ريزي از جهت توزيع منابع عمومي
يا توزيع هزينه هاي زندگي جمعي در ميان افراد مورد نظر است. در مواردي،
مسأله برابري افراد در برخورداري از حقوق و فرصتهاي اوليه يا برابري نسبي
آنها در بهره مندي هاي موجود ملاحظه مي شود (توسلي، 1375: 112).
گاهي
عدالت ناظر به طرز رفتار با ديگران است؛ اعم از اينکه معامله و رفتار فردي
منظور باشد يا طرز عمل نهادهاي اجتماعي مثل قانون، دولت و مانند اينها. در
اينجا عادلانه بودن رويه و عمل ما در برخورد با ديگران با توجه به موازين
لازم الرعايه مد نظر قرار دارد؛ مثل اينکه حقوق ديگران مراعات شده باشد،
تبعيض بيجا در کار نباشد و مانند اينها. گاهي هم عدالت، ناظر به وضعيت
نهايي موجود در جامعه از حيث توزيع بهره مندي ها و امتيازات و موقعت هاي
اجتماعي است که اين نتيجه عوامل مختلفي است. انتخاب و رويه عملي افراد يا
عملکرد نهادها مي تواند از جمله اين عوامل باشد. مثلاً نفس وجود نابرابري
فاحش ميان دو قشر از افراد جامعه از جهت رفاه و امتيازات اجتماعي، موضوع
بحث عدالت است با صرف نظر از اينکه رويه عملي افراد و عوامل تاريخي اي که
منجر به اين امر شده است، چگونه بوده است (توسلي، 1375: 113).
در
بحث عدالت، اصطلاح توزيع را به معناي وسيع تري به کار مي بريم. علاوه بر
توزيع ثروت به معناي اقتصادي کلمه، توزيع کليه حقوق و امتيازات سياسي و
اجتماعي و خيرات و مضرات اجتماعي را مد نظر قرار مي دهيم؛ اعم از رفاه،
امنيت، منصب، شغل، فراغت، آموزش، قدرت سياسي، فرصت اقتصادي، افتخارات
اجتماعي و... حتي از توزيع عادلانه مشقت هاي چاره ناپذير و مسئوليت هاي
اجتماعي نيز بحث مي کنيم (توسلي، 1375: 114).
تعريف
ديگر از عدالت اجتماعي به اين صورت است که "مساوات به عنوان برخورداري
شهروندان از شانس ها و حقوق مساوي و استفاده ايشان از آزادي هاي اجتماعي
بدون محدوديت هاي نژادي و جنسيتي و... قدمت فراوان دارد ولي تصور جديدتري
نيز وجود دارد که سابقه آن به انقلاب فرانسه برمي گردد و عدالت را در اين
مي بيند که اعضاي يک جامعه همه به يک نسبت از مواهب مادي آن جامعه برخوردار
باشند" (تيکسفال، 1379: 50).
در کتاب نظريه عدالت، جان رالز در تعيين قاعده براي عدالت بعد از تأکيد بر
اصل اوليه برخورداري يکسان افراد از آزادي هاي سياسي، معتقد است نابرابري
هاي اجتماعي تنها در صورتي توجيه پذير است که اول آنکه، بيشترين مزيت را به
نفع محرومترين قشرهاي جامعه حاصل کند؛ دوم آنکه، پيوستن به مناصب و موقعت
هاي قابل دسترسي براي همه افراد، تحت شرايط برابري منصفانه فراهم آيد. وي
به اين ترتيب معيار حداکثرسازي رفاه براي پايين ترين قشر مردم را معيار
عدالت معرفي مي کند (پاپلي يزدي و ديگران، 1386: 19- 21).
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 67
فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
برچسب ها:
دانلود مبانی نظری عدالت اجتماعی مبانی نظری عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی عدالت