فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 16
فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
تعریف رضایت از زندگی
دیدگاه فرد نسبت به زندگی بیشتر بر پایه منابع شناختی است، تا عکسالعملهای هیجانی کوتاهمدت. به همین دلیل ازلحاظ مفهومی، رضایت از زندگی (جزء شناختی بهزیستی) پایدارتر از عناصر عاطفی است و درنتیجه از آن بهعنوان شاخص کلیدی بهزیستی ذهنی مثبت یاد میشود (داینر و داینر، 2009).
تعریف رضایت از زندگی عبارت است از: نگرش مساعد فرد به زندگی خود بهطورکلی (هیبرون[1]،2007). کرسینی (2002) نیز رضایت از زندگی را ادراک یا احساس کلی مثبت هر فرد، در مورد کیفیت زندگیاش، میداند. رضایت از زندگی یک فرایند داوری است که افراد کیفیت زندگی خود را بر اساس ملاکهای منتخب خودارزیابی میکنند (شیخی و همکاران، 1389). بنابراین اینگونه ارزیابیها شامل پاسخهای هیجانی افراد، حیطه رضایت و ارزیابی شناختی آنان است (مالکوک[2]، 2011).
راجع به رضایت، فلاسفه قدیم نظیر ارسطو، افلاطون و همچنین اریک فروم[3] مباحث فراوانی را مطرح کردهاند. به عقیده فروم، نیازهای تأمین نشده بر جسم فشار میآورند و ارضای آنها سبب رضایت میشود. ازکمپ[4] در تعریف رضایت میگوید: «در تضاد با مفهوم خوشحالی که ناظر بر تجربه عاطفی (هیجانها و احساسها) است، رضامندی بر تجربه شناختی یا داورانه ای دلالت دارد که بهعنوان اختلاف ادراک شده بین آرزو و پیشرفت قابلتعریف است. این تعریف طیفی را تشکیل میدهد که از ادراک کامروایی تا حس محرومیت را در برمیگیرد» (ازکمپ، ترجمه ماهر،1386). در حقیقت رضایت از زندگی این مسائل را منعکس میکند که تا چه اندازه نیازهای اساسی برآورده شدهاند و تا چه اندازه انواع دیگر اهداف، بهعنوان اهداف قابلدسترسی میباشند. درحالیکه برای افرادی که در شرایط کمتر پیشرفته زندگی میکنند، ارضای نیازهای اساسی، بیشتر موردتوجه قرار میگیرد (کومین و نیستیکو[5]، 2002).
رضایت از زندگی را بهعنوان قضاوت شخصی از سعادت و بهروزی و کیفیت زندگی مبتنی بر معیارهای انتخابی هر فرد تعریف کردهاند. مفهوم رضایت بهعنوان یک تجربه درونی است که حضور مثبت هیجانها و نبود احساسات منفی را در برمیگیرد (رود، آرتول دی، مونی، نییر، بولدوین، بامر و روبین[6]، 2005). رضایت درونی انسانها، از رشد فردی، اجتماعی و منابع سازشی نشأت میگیرد (فانک، هوبنر و والیوس[7]، 2006).
هنگامیکه از افراد خواسته میشود تا رضایت از زندگی خود را ارزیابی کنند، آنان به راهبردهای اکتشافی، عاطفی و دیگر اطلاعاتی که در خاطرشان بهآسانی قابلدسترس باشد، تکیه میکنند. به عبارتی تعهد فرد به یک سری اهداف جهت دستیابی به آن و وجود اهدافی مرتبط با روابط اجتماعی، کار و فعالیت؛ رضایت از زندگی را میسازد (فیلسینگر و توما[8]، 1988، به نقل از شاه سیاه، بهرامی، محبی و ترابی، 1390).
اصطلاح «زندگی» میتواندبهعنوان همه حیطههای زندگی فرد در مقطع خاصی از زمان، یا بهعنوان یک قضاوت یکپارچه در مورد زندگی شخص از بدو تولد تعریف شود. این تمایز اغلب در مقیاسهای فعلی، مبهم مانده است. بنابراین، بهتر است به پاسخدهنده آگاهی داده شود که آیا این سؤال به زندگی او، از بدو تولد یا به زندگی فعلی او در همه حیطهها اشاره دارد (داینر، 2006).
عوامل مرتبط با رضایت از زندگی
نتایج مطالعات آرسلان، هموتا و آسلو (2010) نشان داد که بین عزت نفس و رضایت از زندگی همبستگی مثبتی وجود دارد. بزرگمهر و سلیمی (2012) به این نتیجه رسیدند که تنهایی عاطفی یک پیش بینیکنندهی قوی منفی برای رضایت از زندگی است. مطالعات رضاپور و همکاران (1389) نشان داد که دینداری از طریق اثر بر اضطراب، افسردگی، نشانههای جسمانی و کنشوری اجتماعی بر رضایت از زندگی تأثیر دارد. نتایج مطالعهی مالکوک(2010) نشان داد که ویژگیهای شخصیتی و سبکهای مقابله[9] نقش مهمی در توضیح بهزیستی ذهنی بازی میکند. روان نژندی[10] پیش بینی کنندهی منفی و برونگرایی[11] و باوجدان بودن[12] پیش بینی کننده مثبتی برای بهزیستی ذهنی است. پژوهش کجباف، سجادیان، کاویانی و انوری(1390) نشان دهندهی این است که سبک زندگی اسلامی و شادکامی بارضایت از زندگی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. مطالعهی احدی نریمانی، ابوالقاسمی و آسیایی (1388) نیز نشان داد که بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطهی مثبت معنادار وجود دارد.
افرادی که بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی بالایی دارند، بیشتر علاقهمندند در اجتماع نقشی به عهده بگیرند، وقت فراغت پرشورتری برای خود ایجاد کنند و در فعالیتهای عمومی بیشتر شرکت کنند. دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و عمدتاً دارای هیجانهای مثبتاندوازارزیابی مثبت رویدادهای در حال وقوع استقبال میکنند. در مقابل افرادی که بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی پایینی دارند، شرایط و رویدادها را نامطلوب ارزیابی کرده و به همین دلیل هیجانات نامطلوب مثل اضطراب، افسردگی و پرخاشگری را بیشتر تجربه میکنند (داینر،2000).
عوامل همبسته با رضایت از زندگی از دیدگاه وجودی
از دیدگاه وجودی، عوامل همبسته با رضایت از زندگی دارای چهار بعد اصلی و نیز عوامل فرعی است (شریعتمدار، 1391). این عوامل را میتوان به صورت نمودار صفحهی بعد نشان داد:
برچسب ها:
دانلود مبانی نظری رضایت از زندگی مبانی نظری رضایت از زندگی مبانی نظری رضایت از زندگی