ميزان دروغ سنجي (L) نابسامدي (F ) مقياس اصلاح (K ) هيپوكندري (MS ) افسردگي (D ) هيستري (HY ) ضداجتماعي ( PD) پارانوئيد (PA ) ضعف رواني (PT ) اسكيزوفرني (SC ) هيپوماني (MA ). پرسشنامه شامل 71 سؤال توسط (اخوت، براهني، شاملو، نوشيرواني 1353) اقتباس شده است. و دو ميزان MF، SI از ميزانهاي باليني حذف شده.

*براي كسب اطلاعات بيشتر به فصل 5 مراجعه شود

مقياس (L) يا مقياس دروغ:براي اندازه گيري تمايلات كساني تعبيه شده است كه مي خواهند با نسبت دادن ويژگيهاي اجتماعي مطلوب به خودشان چهره نيكويي از خويش به نمايش بگذارند. كساني كه در مقياس L نمره بالا بگيرند به نظر نمي رسد كه مردمي نيك سيرت و با فضيلت باشند.

مقياس K: ساخت اين مقياس بر پايه مشاهده اي استوار است كه برخي افراد بهره مند از صراحت لهجه و رك گو امكان دارد كه در مقياسهاي باليني نمره زياد بگيرند، در صورتي كه افرادي با حالت دفاعي شديد نمره كم بياورند. مقياس K براي كاستي از اين عاملهاي سوگيرنده تعبيه شده است. (منبع2، ص187)

مقياس خود بيمار انگاري (HS ): اشخاصي كه نمره هاي آنان در اين مقياس بالا باشد معمولا خود را به عنوان كساني كه برخي مشلات بدني دارند تلقي مي كنند. اگر اين بلندترين مقياس باليني باشد آنان گرايش دارند كه خيلي شكوه كنند و اغلب مي نالند.

مقياس افسردگي(D):ويژگي افرادي كه در اين مقياس نمره بالايي مي گيرند عبارت است از غمگيني شديد، روحيه ضعيف و نا اميدي نسبت به آينده.

مقياس هيستري (HY): اين بيماران واجد نشانه هاي جسمي با شالوده هاي رواني هستند كه توأم با بي تفاوتي مليح يا عدم نگراني و بي تفاوتي راجع به وضعيتشان است.

  مقياس انحراف جامعه ستيز (PD): افرادي كه در اين مقياس نمره بالايي مي گيرند مشكلات عديده اي از لحاظ سازگاري اجتماعي نشان مي دادند و در آنهاي سابقه بزهكاري و ساير رفتارهاي جامعه ستيز ديده مي شود.

مقياس پارانويا (PA): افرادي كه در اين مقياس نمره بالايي مي گيرند نشانه هاي پارانويايي مثل افكار به خود بستن، بدگماني، حساسيت بين فردي، احساس گزند و آسيب و هذيان عظمت و بزرگ منشي را نشان مي دهند.

مقياس ضعف رواني (PT): افرادي كه در اين مقياس نمره بالا مي گيرند ترسهاي نامعقول، اضطراب كلي بالا، احساس گناه و ترديد و ترديد هاي مفرطي را نشان مي دهند.

مقياس اسكيزوفرنيا (SC): افرادي كه در اين مقياس نمره بالا مي گيرند گرايش به احساس گوشه گيري و دوري از محيط عادي اجتماعي شان دارند. آنها ممكن است درباره هويت خود دچار ترديد باشند.

 مقياس هيپوماني (MA): ويژگي افرادي كه دراين مقياس نمره بالا مي گيرند عبارت است از فعاليت مفرط، حواس پرتي، خلق بالا و جريان وسيع و بلاانقطاع گفتار.

روش اجراي آزمون MMPI

سؤالات آزمون كه فاعل اول شخص دارد، در اختيار آزمون شونده قرار مي گيرد و از او خواسته مي شود كه بگويد هر يك از جمله ها در مورد او حقيقت دارد يا ندارد. البته آزمون شونده مي تواند به سؤالاتي كه مناسبتي با وضعيت او ندارد جواب ندهد اگر چه تأكيد مي شود كه حتي المقدور هيچ سؤالي را بدون پاسخ نگذارد. در دستورنامه آزمون گفته شده است كه آن را مي توان در مورد افراد 16 سال به بالا كه حداقل در حدود پايان دوره ابتدايي توانايي خواند داشته باشند به كار برد. (منبع26، ص161)

روش نمره گذاري

نمره هاي خام در چهار شاخص روايي (نمودسازي) و هشت مقياس باليني و دو مقياس اضافي محاسبه و به نمره هاي T تبديل مي شوند تا امكان مقايسه مستقيم مقياسها با يكديگر فراهم شود. نمونه استانداردي كه اين نمره هاي T با آن محك زده مي شود همان افراد بهنجاري هستند كه در ساختن آزمون مورد سنجش قرار گرفته اند. همچنين هنجارهاي متفاوتي براي مردان و زنان تهيه شده است. به اين ترتيب شخصي كه به طور انفرادي داراي شخصيت نرمال است نمره 50 در مقياس T دارد. آزمون شوندگاني كه نمره هاي بالاتر مي گيرند در شمار موارد باليني به حساب مي آيند ضمنا از آنجا كه تفاوت معني داري بين نمرات افراد 16 تا 18 ساله با افراد بالاتر از 18 سال مشاهده شده است براي افراد جوان هنجار جداگانه اي تهيه شده است. نكته مهم اين است كه گرفتن نمره هاي بالا در يك مقياس نمي تواند به تنهايي معرف وضعيت باليني باشد بلكه بايد تركيب نمره هاي فرد و نيمرخ حاصل از آن مبناي تشخيص قرار گيرد. در هر حال، تغيير و تفسير نمره ها نيازمند تجربه باليني و مطالعات گسترده درباره نتايج پژوهشهاي مختلف (مثلا دالستروم و همكاران، 1972 و 1975، داك ورث، 1979 و گراهام، 1977) در كاربرد اين آزمون است.(همان   منبع، ص161)

اعتبار و روايي

ميني مالت (فرم كوتاه شده MMPI) در ايران توسط اخوت، براهني، شاملو، نوشيرواني از فرم اصلي ميني مالت به فارسي ترجمه و براي جمعيت ايراني اقتباس گرديده است در اين ترجمه سعي شده ويژگيهاي فرهنگي مردم ايران در نظر گرفته شود به همين علت تغييرات و تصرفاتي در طرح سئوالات به عمل آمده است. با اين همه نمي توان قانع بود كه با وجود تغييرات در بعضي جملات براي فهم و درك آنها در جامعه ايراني حائز شرايط اساسي يك آزمون فرهنگ نابسته باشد.

اخوت (1973) فرم ترجمه شده ميني مالت را در مورد يك گروه 30 نفري از معتادان بيمارستان ونك بكار برده و در اين پژوهش در مقايسه نتايج حاصل از گروه معتادين و گروه كنترل روائي اين فرم براي جمعيت ايراني مورد مطالعه تاييد شد. روائي اين آزمون در جمعت بيماران اسكيزوفرنيك، نوجوانان بزهكار نيز مورد بررسي قرار گرفته و نتايج نشان داده اند كه پرسشنامه ذكر شده در گروههاي مورد مطالعه واجد ارزش تشخيصي بوده است. در پژوهش ديگري كه اخوت (1974) در مورد بيماران مبتلا به اسكيزوفرني انجام داده تفاوت معني دار در ميزانهاي L، Pa، Sc در حدود 50% ميزانهاي F، Hs، Pd، Pt در سطح 1% در مقايسه با افرادي گزارش شده ولي در ميزانهاي Mf، K، D تفاوت معني داري ديده نشده است. (منبع28، ص95)