نقدشوندگی سهام
نقدشوندگی [1]
بازارهای
سرمایه به منظور تخصیص بهینه منابع و در نتیجه افزایش رفاه جامعه ایجاد
شده اند . ویژگی های اصلی بازارهای مالی جهت تحقق این هدف شامل 1- حضور
موسساتی که قدرت جلوگیری از تقلب و سوء استفاده را داشته باشند 2- وجود
ابزارهای مالی متعدد و متنوع که بازار و توزیع ریسک را تکمیل کند و3-
بازاری که بتوان در آن دارایی ها را در کمترین زمان و هزینه ممکن معامله
کرد می باشد.بنابراین یکی از اصلی ترین کارکردهای بازار سرمایه،تأمین
نقدشوندگی است . تئوری های جدید پیش بینی می کنند که هم میزان نقدشوندگی و
هم ریسک نقدشوندگی در بازار قیمت گذاری می گردد (اگاروال ،2008،189) [2] .
موضوع
نقدشوندگی در سال های اخیر توجه زیادی را در مطالعات دانشگاهی و همچنین در
نشریات مهم به خود معطوف نموده است . نقدشوندگی یک دارایی عبارت است از
"قابلیت خرید و فروش آن دارایی در کمترین زمان و هزینه ممکن".بنابر
تعریف،نقدشوندگی در صورت عدم حضور هزینه های معاملاتی[3]
به تحقق می پیوندد. هزینه های معاملاتی به دو دسته آشکار و ضمنی تقسیم می
شوند. هزینه های آشکار شامل کارمزدهای کارگزاران و مالیات است که عموماً به
راحتی قابل اندازه گیری اند.اما هزینه های ضمنی شامل هزینه عدم دسترسی
آسان به اطلاعات صحیح و کامل ،هزینه های جستجو،عدم کارآیی تکنولوژیک،
تفاوت بین عرضه و تقاضا، رقابت ناقص و عوامل دیگر می باشد.
بنا
برتئوری بازار کارا، یکی از خصوصیت های بازارهای کارآ و ایده آل عدم وجود
هزینه های معاملاتی و در نتیجه قابلیت نقدشوندگی بالاست. حسابداری یکی از
منابع اطلاعاتی است که می تواند با ارائه اطلاعات مربوط و قابل اتکا
ناکارایی اطلاعاتی بازار را کمتر کرده و از این طریق بر بهبود نقدشوندگی
سهام شرکتها اثر گذار باشد . لذا نقدشوندگی سهام می تواند به عنوان معیاری
برای کارایی بازار به خصوص به لحاظ اطلاعاتی مطرح شود و به شکل گسترده در
بررسی عوامل موثر بر ارائه اطلاعات مفید بکار گرفته شود . می دانیم که
محتوای اطلاعاتی را از طریق واکنش بازار می سنجند. به طور کلی در بازارها
شاهد دو نوع واکنش نسبت به اطلاعات هستیم . اولین واکنش، اثر قیمتی اطلاعات
بر اوراق بهادار است که اکثر تحقیقات حسابداری به بررسی این واکنش نسبت به
اطلاعات حسابداری پرداخته اند . اما بازار به صورت اثر حجمی نیز نسبت به
اطلاعات واکنش نشان می دهد. این واکنش به صورت افزایش یا کاهش در عرضه
تقاضا یا میزان خرید و فروش سهام مشاهده می- گردد که ممکن است همراه یا
بدون تغییر در قیمت سهم به وقوع بپیوندد . این اثر در شاخص های نقدشوندگی
نمایان می گردد و تا کنون کمتر مورد توجه و استفاده محققان حسابداری قرار
گرفته است. نقدشوندگی نقش مهمی را در فرآیند کشف قیمت بازی می کند و معیاری
برای کارایی بازار به خصوص به لحاظ اطلاعاتی است (آمیهود و
همکاران،2005،148) [4]. علاوه
بر جنبه تئوری به لحاظ عملی و با توجه به واقعیت های موجود همانند پدیده
صف های خرید و فروش و مشکلا ت بسیار دیگر، توجه به نقدشوندگی و تلاش برای
حل این مشکل ضروری می رسد. افزایش نقدشوندگی میتواند موجب تقسیم هر چه
بیشتر ریسک مالی از طریق کاهش هزینه های سبد گردانی وانگیزش بیشتر سرمایه
گذاران در تصمیم گیری های معاملاتی آنان شود . مطالعات نشان می دهد که
هزینه معاملات در بازارهای امریکا به لحاظ اقتصادی با اهمیت بوده است
(لسموند و همکاران ،1999،189) [5]
نقدشوندگی
به خصوص پس از وقوع بحران جهانی و سقوط بازارهای مالی اهمیت ویژه ای یا
فته است و برای بازار سرمایه ایران نیز مهم می باشد .پدیده صف های خرید
وفروش بیانگر وجود مشکلات نقدشوندگی در بازار ایران است .
با
افزایش نقدشوندگی هزینه معاملات به شکل چشمگیری پایین خواهد آمد .
نقدشوندگی همچنین نقش مهمی را در فرآیند کشف قیمت بازی می کند . تعداد
بسیاری از تحقیقات به تأثیرات نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار پرداخته اند
(به عنوان مثال از آخرین تحقیقات می توان به آمیهود[6] و دیگران (2005) و ایزلی و اهرا[7] (2003) اشاره کرد ). با توجه به اهمیت نقدشوندگی شناخت در مورد عوامل موثر برآن می تواند در بهبود آن یاری بخش باشد .
نقدشوندگی به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده بازده دارایی ها اولین بار توسط کینز[8](1930)مطرح
شد . او بیان کرد که یک دارایی زمانی نسبت به دارایی دیگر نقدشوندگی
بیشتری دارد که بتوان آن را در کوتاه ترین زمان ممکن و بدون تحمل زیان
تبدیل نمود . فرناندز[9](1999)عنوان
می کند که نقدشوندگی قابل اندازه گیری به وسیله یک معیار مطلق نیست . بلکه
باید آن را در مقیاسی ارزیابی نمود که عناصر کلیدی مفهوم نقدشوندگی چون
حجم،زمان وهزینه های معاملاتی رادر بر گیرد . به هر حال، انتخاب معیار
مناسب برای اندازه گیری نقدشوندگی از جمله موضوعات چالش بر انگیز در ادبیات
مالی بوده است . به همین دلیل از نقدشوندگی به عنوان مفهومی پیچیده در
تحقیقات یاد می شود. معمولا از ابعاد زیر به نقدشوندگی نگاه می شود :
1-سرعت : قابلیت انجام سریع معامله
2-یکپارچگی : قابلیت خرید و فروش یک دارایی به قیمتی نسبتا مشابه در یک زمان
3-عمق: قابلیت خرید و فروش مقدار معینی از دارایی بدون داشتن اثر قابل ملاحظه در قیمت
با توجه به این ابعاد سطوح نقد شوندگی در شکل زیر نشان داده شده است (وایس ، 2004،159) [10]