مروری
بر تاریخچه رهبری معنوی
فرهلم[1]
(1996)، از اولین محققینی بود که اصطلاح رهبری و معنویت را با هم برای توصیف
معنویت در رهبری محیط کاری و سازمانها به کار برد و از آن تاریخ، دیگر محققان
تلاش کردند تا به یافتههای وی اعتبار بخشیده و به سوی تئوری رهبری معنوی راه
یابند. برخی از دانشمندان، در آن دوران رهبری معنوی را در سازه هایی همچون هوش
عاطفی، اخلاقیات، ارزشها و نیز ویژگی هایی چون کاریزماتیک، مباشرت، تحول آفرین و
خدمتگذار توصیف کردهاند (Dent et all, 2005).
نويسندگان ديگري نيز مانند بايبرمن[2] وهمكارانش(1999)، استراك و
همكارانش(2002)، فراي (2003)، ريو (2005) به اين موضوع پرداختهاند و به اين نتيجه
رسيدهاند كه رهبري و معنويت چنان ميتوانند در هم تنيده باشند كه حتي بتوان يك
نوع رهبري به نام رهبري معنوي را وارد ادبيات رفتار سازماني نمود و پژوهشها در
حوزهي آن تا جايي پيش رفت كه لوئيس فراي معتقد بود كه يكي از مهمترين عوامل
فراموششده تئوريهاي انگيزش، رهبري معنوي بوده است ( خائف الهي و همكاران، 1389).
در طول تاریخ،
مفهوم رهبری معنوی و معنویت به اشکال گوناگونی تجلی یافته و در گستره آن بسیار سخن
گفته شد. هر فرد از نگاه مختلفی به آن نگریسته و با تکیه بر ابعادی از آن تعریفی
ارائه داده است. مفاهیمی از قبیل معنویت که به امور غیرمادی تعلق دارند، تعریفی
یکسان و عقلانی ندارند و معمولا با بیان مصداقها و امثالی شرح داده میشوند.
معنویت نیاز ذاتی انسان جهت رابطه با امری فراتر از خود انسان است و رهبری معنوی
وسیلهای است که سازمانها روحیه تعهد و عشق به نوع دوستی را در میان کارکنان تسری
داده و اخلاقیات را در محیط کاری پرورش دهند. (King, 2008)
از آن تاریخ که تئوری رهبری معنوی در عرصه مدیریت و سازمان
جایگاه ویژهای یافت، انتقال قابل توجهای در حوزه رهبری اتفاق افتاد. از مدتها
قبل، معنویت خارج از حوزه پژوهشهای علمی قرار داشت. در هر صورت پژوهشهای بسیاری
نشان داده که ارزشهای رهبری معنوی با اثربخشی رهبری رابطه مثبت و معناداری دارند،
از این جهت، بسیاری از محققان به اهمیت موضوع رهبری معنوی و معنویت در سازمان برای
پیشبرد اهداف بلندمدت سازمانی پی بردهاند (Reave, Fry, 2003 & 2005)
در طلیعه قرن جدید که سازمانها
با محیط رقابت جهانی مواجهاند، همواره نیاز به تغییرات ریشهای و خلاقیتهای کاری
احساس میشود؛ نیروی رقابتی جهانی، سازمانهای امروزی را مجبور کرده است که بعد از
دهها سال پیگیری روشها و رویههای کاری ثابت خود، روشهای کاری جدید را در پیش
بگیرند، به گونهای که سازمانها دارای ثبات کاری نیستند و از نوعی ثبات نسبی
برخوردارند (Geisel,
2003،leithwood).
اولین کسی که به صورت جامع،
مدلی برای تئوری رهبری معنوی ارائه کرد، فرای[3]
(2003) بوده است. فرای، بر اساس نظریات انگیزشی، مدل علی خود را که ارزشها، نگرشها
و رفتار رهبر را به نتایج سازمانی از راه ارضای نیازهای بقای معنوی پیروان پیوند
میدهد، توسعه داد. اساس نظریه فرای این ایده است که رهبران و پیروان نیاز به بقای
معنوی داشته و نیازهای دعوت یا معناداری و عضویت در همین راستا قرار دارند.
به مرور زمان، محققان در آن زمانها دریافتهاند
که رهبری معنوی در سازمانها در دو رکن ذیل خلاصه میشد:
ایجاد یک بینش که اعضای
سازمان نوعی دعوت را احساس کنند که طی زندگی شان معنا پیدا کرده و نوعی تفاوت در
مفاهیم را احساس میکنند.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 55
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
برچسب ها:
پیشینه تحقیق و مبانی نظری رهبری معنوی و رضایت شغلی دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری رهبری معنوی و رضایت شغلی رابطه رهبری معنوی و رضایت شغلی رهبری معنوی رضایت شغلی