تعريف تصميم
«تصميم عبارت از نتيجه و يا پايان يك فرآيند است، فرآيندي كه دادهها و اطلاعات موجود در مورد موضوعي را به جريان تجزيه و تحليل انداخته، از تركيب مناسب آنها به استراتژيهاي مورد نظر و بهترين راه حل ميرسد. معهذا پايان يك فرآيند ميتواند شروع فرآيند ديگري گردد. به عبارت ديگر يك تصميم ممكن است شروع تصميم يا تصميمات ديگري را ايجاد نمايد(اصغررپور، 1371، ص31).
تعريف تصميمگيري
تصميمگيري بطور كلي به تعبير جهاني آن به عنوان «انتخاب از بيان گزينهها» تعريف شده است (لوتانز[1]، 1992، ص 493).
تصميمگيري را بصورت زير نيز تعريف ميكنند :
«تصميمگيري فرآيندي را تشريح ميكند كه از طريق آن، راه حل مساله معيني انتخاب ميگردد» (استونر[2]، 1983، ص159).
در تعريف ديگري :
« تصميمگيري را انتخاب يك گزينه از ميان چندين گزينه براي پاسخ به يك مساله درك شده تعريف ميكنند» (جعفرنژاد، 1376، ص100)
ماهيت تصميمگيري
موفقيت مديران در سازمانها در گروي مهارتهاي آنان در برنامهريزي خوب، سازماندهي ، هدايت و كنترل است بايد بدانيم كه نقطه عطف در بكارگيري تمامي اين مهارتها به گونهاي نيكو ، همانا بهرهمند بودن مديران از مهارتهاي تصميمگيري است. به عبارت ديگر تمامي فعاليتهاي مديران در ارتاط با تصميم گيري است. شكل شماره «2-2» بيان كننده موضوع است (حاضر، 1374، ص22).
شكل شماره (2-2): ارتباط وظايف مديريت با تصميمگيري
«نيومن[3]»، جوهر تمام فعاليتهاي مديريت را تصميمگيري ميداند و «سايمون[4]» ميگويد :«مديريت و تصميمگيري دو واژه هم معني و مترادف هستند و معتقد است كه فعاليت و رفتار سازماني شبكه پيچيدهاي از فراگرد تصميمگيري است. و «گريفيتس[5]» (1959) تصميمگيري را قلب سازمان و مديريت تلقي ميكند و معتقد است كه تمام كاركردهاي مديريت و ابعاد سازماني را ميتوان بر حسب فراگرد تصميمگيري توضيح داد. تخصيص منابع، شبكه ارتباطي، روابط رسمي و تحقق هدفهاي سازمان بوسيله مكانيزم تصميمگيري كنترل ميشوند. از اين رو تصميمگيري به منزله كليد فهم پيچيدگي سازمان و عملكردهاي مديريت است. در مديريت آنچه اساس اقدامات و محل شكلگيري فعل و انفعالات به حساب ميآيد تصميمات و تصميمگيري است. ممكن است يك ذهن پرسشگر، سوال كند كه چرا وقتي كه وظايف مديريت ار احصاء مينمايند چيزي به نام تصميمگيري در آن ديده نميشود؟ و ذهن فعال به اينجا برسد كه در همه عناصر مديريت، تصميمگيري جريان دارد. همه اقدامات مدير آميخته به تصميمگيري است. لذا مديريت را با تصميمگيري معادل ميگيرند. نيومن ميگويد :« تصميمگيري واكنشي است كه در مقابل هر مسالهاي فرد اتخاذ ميكند.» هر جايي كه انسان از روي اراده به اقدامي ميپردازد، قطعا بين آن اراده و آن اقدام يك فراگرد تصميمگيري صورت پذيرفته است (تسليمي، 1377، ص2).
آنچه از اراده بشري مايه بگيرد، تصميم همانجا اتخاذ ميشود. پس مديريت جوهرهاش تصميمگيري است. و جوهره تصميمگيري اراده انساني است. آثار و تبعات و يافتهها و نتايج تصميمگيري چيزي است كه همه مديران در تمام سطح مديريت حتي تا سطح فرامليتي تا بزرگترين سطح مديريتي به حساب ميآيد آنرا متاثر از ميزان و ابعاد ارادهاي است كه معرف آن ميشود و شعاع معيني را در بر ميگيرد. هر جاي كه هر اقدامي و هر عنواني جريان پيدا ميكند تصميمگيري آنجا لازمه كار است. نيومن اضافه ميكند كه كيفيت مديريت تابع كيفيت تصميمگيري است. خود تصميم بعنوان يك قدر مطلق و جوهره مديريت مطرح است كه كيفيت ساز مديريت ميباشد (تسليمي، 1377، ص3).
طبقهبندي تصميمات
شناخت و طبقهبندي مباني تصميمات شرط لازم براي ارتقاي مهارتهاي تصميمگيري مديران سازمانهاست. تصميم گيري بدون شناخت ويژگيها، ماهيت، فرآيند، سازوكار و آثار تصميمات قطعا نميتواند پايا باشد و بسياري از تصميمات ناپايا ناشي از ناآگاهي تصميمگيران نسبت به موارد بالاست. طبقهبندي گوناگوني از انواع تصميمات بعمل آمده است كه شكل شماره «2-3» انواع طبقهبندي را بيان ميكند (حميدي زاده، 1377). عناوين مورد نياز در اين مجموعه تشريح خواهد شد.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 20
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل