مهارت های زندگی
مهارت چیست ؟
اصطلاح
مهارت در معانی مختلف بکار رفته است. وقتی گفته می شود کسی مهارت انجام
کاری را دارد مثلاً مهارت تایپ کردن، این بدان معنی است که او بامهارت
آموزش وتمرین می تواند به راحتی و به نحو احسن مطالب را تایپ نماید. او
کاربرد تمام کلیدهای ماشین تایپ را می داند و به طرز صحیح از انگشتان خود
استفاده می کند، او می تواند بدون نگاه کردن به کلیدهای ماشین تایپ ،
باسرعت مطالب را تایپ نماید. ممکن است هر کسی بتواند از یک دستگاه ماشین
تایپ استفاده کند و مطلبی را تایپ نماید. اگر مهارت تایپ کردن را نداشته
باشد، برای پیدا کردن کلیدها باید کمی وقت صرف کرده تا حروف را پیدا کند و
یا ممکن است فقط با یک انگشت کلمات را تایپ کند. یعنی حتی در صورت نداشتن
مهارت لازم ، می تواند مطالب را تایپ کند. اما فرق بین کسی که مهارت تایپ
کردن ندارد با کسی که این مهارت را دارد این است که او مطالب را در حداقل
زمان با کمترین غلط تایپ می کند. داشتن مهارت در تمام زمینهها مطرح است
به عنوان مثال نجاری، رانندگی، آشپزی ونقاشی و زمینههای دیگر در حقیقت
مهارت یعنی داشتن زمینههای لازم برای انجام صحیح یک کار. در برنامه آموزش
مهارتهای زندگی، مهارت یعنی : توانایی ایجاد روابط بین فردی مناسب و
مؤثر ، انجام مسئولیتهای اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح، حل
تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که بدون توسل به اعمالی که به
خود یا دیگران صدمه می زنند. به عبارت دیگر مهارتهای زندگی ، مهارتهای
شخصی واجتماعی است که هر فردی باید آنها را یاد بگیرد تا بتواند در مورد
خود ، انسانهای دیگر و کل اجتماع به طور مؤثر، شایسته و مطمئن عمل نماید
(سازمان بهزیستی کشور، دفتر پیشگیری ازآسیبهای اجتماعی ،1386 ).
انسان
قدرت سازگاری با محیط را از لحاظ جسمی وروحی دارد به طوری که نه تنها می
تواند خودش را با محیط سازگار کند بلکه می تواند از تقلید کورکورانه دوری
کند ومیتواند بر محیط تأثیر گذاشته و آن را به روشی مناسب (با مهارت )
تغییردهد(انتظار فومانی وصالحی،2013).
تعریف مهارتهای زندگی
مهارتهاي زندگي عبارتست از آن گروه توانايي ها كه فرد را براي مقابله مؤثر با كشمكشها در موقعيت هاي مختلف زندگي ياري مي كند. اين توانایيها فرد را قادر مي سازد تا نسبت به ساير انسانها، جامعه، فرهنگ و محيط خود مثبت و سازگارانه عمل كرده، سلامت جسماني و رواني خود را تأمين كند (اسکندری ،1380).این
مهارتها باعث افزایش توانایی شناختی شده و توانایی شخص را در مواجهه با
انتظارات و سختیهای زندگی روزمره افزایش می دهد.هر قدر ظرفیت روانشناختی
بالاتر وبیشتر باشد به همان اندازه شخص قادرخواهد بود سلامت روانی –
رفتاری خود را در سطح بهتری نگه داشته و با شیوهای مثبت ، سازگارانه و
کارآمد به حل وفصل مشکلات بپردازد( باغبانی،1392). واین تواناییها فرد را
قادر می سازند که مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرد وبدون لطمه زدن
به خود و دیگران، با خواستها، انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط
بین فردی ،به شکل مؤثری روبرو شود. چایلدز و بروکز[1](1987)به
نقل از محمد خانی،(1389). مهارتهای زندگی را چنین تعریف کردهاند : همه
مهارتها وآگاهیهایی که لازمهی زندگی مؤثر هستند و در چهار زمینه
زندگی، خانوادگی ، تحصیلی ،اجتماعی و شغلی لازم و ضروری اند. به طوری که از
این زمینهها قابل تعریف و قابل اندازه گیری به طور عینی می باشند.مفهوم
زندگی،چیزی جزمواجهه با مسایل وکوشش برای فهم وحل آنهااست(شعبانی،1392).
2-1-3- تاریخچه مهارتهای زندگی
آموزش مهارتهای زندگی در سال 1979 وبا اقدامات آقای دکتر گیلبرت بولتوین[2]
آغاز شد.وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارتهای زندگی برای دانش آموزان
کلاس هفتم تا نهم تدوین شدکه با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان
مواجه گردید.این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با
استفاده از مهارتهای رفتار جرأت مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در
مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف
بوتوین طراحی
یک واحد پیشگیری اولیه بود . پژوهشها حاکی از آن بودند که این برنامه در
پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدراز جمله سیگار موفق بوده
است(محمدخانی، 1389 ).
2-1-4- اهمیت مهارتهای زندگی
مطالعات
فزایندهای ،آموزش مهارتهای زندگی را در پیدایش وتقویت توانمندیهایی
ازقبیل تصمیم گیری، انگیزش پیشرفت ، پذیرش مسئولیت ، ارتباط سازنده با
دیگران ، عزت نفس مثبت ، رشد مهارتهای سازمانی ، حل مشکل ، انتخاب هدف ،
خود نظم دهی و مهارتهای ارتباطی و پیشگیری از آسیبها مؤثر ومفید
دانستهاند (رحیمیان بوگر،محمدی فر،محمد علی
،نجفی،محمود،دهشیری،غلامرضا،1392).
آموزش مهارتهای زندگی با ارتقاء بهداشت روانی وآمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می کند( میلر[3] ،2008).
آموزش مهارتهای زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزش ها ونگرش ها را
به توانایی های بالفعل تبدیل کند.مهارت های زندگی بر ادراک فرد از کفایت
خود واعتماد به نفس وعزت نفس اثر دارد وبنابراین نقش مهمی درسلامت روان
دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزهی فرد در مراقبت از خود
ودیگران، پیشگیری از مشکلات بهداشتی ومشکلات رفتاری افزایش می یابد( سازمان بهداشت جهانی[4]،2009)
مهارتهای اصلی زندگی
کارشناسان مهارتهای زندگی را در چندین سطح بررسی می کنند :
سطح
اول : مهارتهای پایهای واساسی روان شناختی واجتماعی هستند .این
مهارتها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هستند نظیر خود آگاهی
وهمدلی .
خودآگاهی
: به معنی توانایی وظرفیت فرد در شناخت خویشتن ونیز شناسایی خواسته ها،
نیازها واحساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می آموزد که چه شرایط
یا موقعیت هایی برای وی فشارآورهستند.
همدلی
: عبارت است از فراگیری نحوهی درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد
میآموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند.
تفاوتهای فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد مختلف بهبود
بخشد.
سطح دوم : مهارتهایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند نظیر مذاکره ، رفتار جرأت مندانه وحل تعارض .
جرأت
ورزی : عبارت است از ابراز وجود خود ودرخواست حقوق خود بدون تجاوز به
حقوق دیگران وباعث می شود که فرد اعتماد به نفس را در خود حس کند.
حل
تعارض : از یک سو به معنی حد اقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است واز سوی
دیگر تعارض به صورت یک پدیده اثر بخش خلاق، سازنده وسودمند مبدل می سازد.
استراتژیهای حل تعارض عبارتنداز رقابت ، همکاری، مصالحه، اجتناب، سازش.
سطح سوم : مهارتهای زندگی کاربردی هستند نظیر امتناع از سوء مصرف مواد .
این مهارتها عبارتند از :
1-
مهارت تصمیم گیری : دراین مهارت افراد می آموزند که تصمیم گیری چیست وچه
اهمیتی دارد. آنها همچنین با انواع تصمیم گیری آشنا شده ومراحل یک تصمیم
گیری را گام به گام تمرین می کنند . دانشجویان همچنین با رابطه موجود میان
تصمیم گیری و سایر مهارتهای زندگی از یک سو و رابطه تصمیم گیری با
پیشگیری اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر آشنا می شوند.
2- مهارت
حل مسأله :این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن
روبروست. شناسایی و بررسی راه حل های موجود وبرگزیدن واجرای راه حل مناسب و
ارزیابی فرایند حل مسأله به طوری که فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود واز راه های غیر سالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند .
3-
مهارت تفکر خلاق : توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده وپایه برای نیل به
سایر مهارتهای مرتبط با اندیشیدن است .در این مهارت افراد فرا می گیرند
که به شیوه های متفاوت بیاندیشند واز تجربه های متعارف ومعمرلی خویش فراتر
رفته راه حلهایی را خلق نمایندکه خاص و ویژهی خودشان است.
4-
مهارت تفکر نقاد : این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات
موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی ،
همسالان و رسانههای گروهی بر رفتار فردی .
5- توانایی برقراری ارتباط مؤثر : این مهارت به معنای ابراز احساسات ، نیازها ونقطه نظرهای فردی به صورت کلامی وغیر کلامی است .
6- مهارت ایجاد وحفظ روابط بین فردی : مهارتی است جهت تعامل مثبت با افراد به ویژه اعضای خانواده در زندگی روزمره (دلیری،1383).
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 68
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل