فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 72
معنای
لغوی وقف
اگر بخواهیم واژه
وقف را به پارسی برگردانیم ، ایستادن و پایندگی خواهد شد ، این واژه در « المنجد »
چنین معنا شده است : دام قائما و سکن ، وقف الدار : حبسها فی سبیل الله[1]
، در لغت نامه دهخدا زیر این واژه آمده است : ایستادن ، به حالت ایستاده ماندن و
آرام گرفتن ، منع کردن و جلوگیری نمودن .[2] در بیان
معنای لغوی وقف آیه شریفه « قفوهم انهم مسوولون » آورده شده که به معنی حبس شدن و
حبس کردن ، متوقف شدن و متوقف کردن است .[3] وقف در
منا و عرفات که جزء مفاسک حج می باشد نیز به همین معنای ایستادن و درنگ کردن و
ماندن می باشد .
معنای
اصطلاحی وقف
در رابطه با معنای
اصطلاحی وقف در بین فقهای مذاهب اسلامی اختلاف نظر وجود دارد که این اختلاف ناشی
از تفاوت آراء آن ها در رابطه با ماهیت وقف و چگونگی ایجاد و شرایط آن می باشد .
برخی آن را لازم و برخی جایز می دانند و عده ای قصد قربت را شرط تحقق وقف می دانند
ولی عده دیگری چنین عقیده ای ندارند . این نوع اختلافات موجب شده است که در تعریف
آن نیز با تعاریف گوناگون مواجه شویم .[4]
مفهوم
اصطلاحی وقف از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران
در تعبیر فقها از وقف سه تعبیر عمده دیده می
شود:
1-تحبیس الاصل و
تسبیل المنفعه [5]
2- تحبیس الاصل و
اطلاق المنفعه[6]
3- تحبیس الاصل و
تسبیل الثمره [7]
شیخ ابو جعفر طوسی
در کتاب المبسوط وقف را مطابق بند 1 تعریف کرده اند . تحبیس از ریشه حبس به معنای
زندانی کردن و در قید آوردن است زیرا با وقف شدن ملک ، آزادی نقل و انتقال از آن
گرفته می شود . تسبیل ، در راه خدا آزاد گذاردن است زیرا منافع وقف برای موقوف
علیهم مباح و آزاد است تا از آن انتفاع ببرند . پس تعریف وقف طبق گفته شیخ طوسی
نگاه داشتن اصل ملک و آزاد گذاردن منافع است و مخصوصا کلمه تسبیل را به کاربرده .
تا روشن شود که وقف از صدقات جاریه است .