تعریف حق سکوت متهم :حق
سکوت در بسیاری از سیستم های حقوق وارد شده است هر چند صراحتاً معاهدات
حقوق بشری آن را اعلام نکرده اند لیکن می توان از رویه دادگاه های بین
المللی وجود این حق را استنباط کرد. دادگاه اروپایی اعلام داشته است که اگر
چه در ماده 6 کنوانسیون اروپایی تصریح نشده است، لیکن شکی وجود ندارد که
حق ساکت ماندن در زمان بازجویی پلیس و مصونیت در مقابل خود مجرم خوانی
عموماً از سوی استانداردهای بین المللی که در بطن مفهوم رویه عادلانه که بر
اساس ماده 6 کنوانسیون ایجاد می گردد قرار دارد. در مقررات داخلی نیز می
توان به حق سکوت متهم پرداخته و شاهد مثالی آورد. حق سکوت متهم (امتناع از
پاسخ) یعنی متهم باید بداند که می تواند به سؤالات پاسخ نگوید و سکوت او
نمی تواند عواقب کیفری داشته باشد.
این حق خصوصاً در شرایط فقدان
وکیل که متهم نا آشنا به قوانین، ممکن است اغفال شود یا دچار توهم و تناقض
گویی گردد وسیله دفاع متهم است.
در حقوق ایران با عنایت به ماده 197 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 که مقرر می دارد: « متهم میتواند سکوت اختیار کند. در این صورت مراتب امتناع وی از دادن پاسخ یا امضای اظهارات، در صورتمجلس قید میشود.»
حق سکوت متهم در اثنای بازجویی به نحو تلویحی مورد قبول مقنن است و قضات
تحقیق و ضابطان دادگستری مکلف به رعایت این حق خواهند بود و لذا موظف
نیست تا به پرسش هایی که توسط پلیس یا بازپرس مطرح می شود و هدفی جز اثبات
مجرمیت وی ندارد پاسخ گوید ومآلاً قاضی تحقیق را در اجرای وظیفه اش که
همانا اثبات وقوع و انتساب جرم است، یاری رساند و این حق او باید در اسرع
وقت اعلام شود همچنین حق سكوت كه به طور مستقيم ناظر به حق متهم در برخورد
با مقامات تحقيق و قضايي است، مانند بسياري از موارد ديگر در آيين دادرسي
كيفري همچون بازداشت موقت، مرور زمان، قرار وثيقه، وجود مراجع اختصاصي
داراي موافقان و مخالفاني ميباشد كه هريك استدلالي بر مدعاي خود
ميآورند.اما صرفنظر از اين حمايتها و مخالفتها بايد گفت كه اين حق
امروزه به طور تقريبي در تمامياسناد بينالمللي پذيرفته شده؛ اما كشورهاي
مختلف در قوانين داخلي خود موضعگيريهاي متفاوتي نسبت به آن نمودهاند.
یکی از حقوق بنیادین هر متهم، حق سکوت است؛ یعنی متهم حق دارد پاسخ
سوالات مقام قضایی را ندهد و سکوت کند. در اینگونه موارد، مرجع قضایی حق
ندارد او را وادار به پاسخگویی کند، بلکه مکلف است سکوت متهم را در
صورتمجلس قید کند و برای کشف حقیقت راجع به ادله دیگر تحقیق کند.آزادی
متهم در ارائه اظهارات نزد مرجع تعقیب و منع اخذ اقرار به شکنجه یکی از
اصول اساسی یک دادرسی عادلانه است و بر این اساس حق پاسخ ندادن به سوالات
مأمور تحقیق تحت عنوان حق سکوت به عنوان یک حق اساسی برای متهم در کلیه
مراحل دادرسی کم و بیش در کلیه نظام های کیفری جهان پذیرفته شده است. متهم
مجبور به ادای شهادت و یا اعتراف به مجرمیت نیست و میتواند سکوت اختیار
کند، بدون این که سکوت وی به منزله اعتراف و یا قرینه ای بر مجرمیت او
تلقی شود.(محمود آخوندی، آیین دادرسی کیفری ص 119)
مفهوم حق سکوت
درباره
مفهوم حق سکوت، اتفاق نظر وجود ندارد؛ برخی معتقدند اصطلاح «حق سکوت»
بیانگر مجموعه ای از حقوق است که در مراحل گوناگونی از فرآیندعدالت کیفری
مطرح می شوند که عبارتند از: 1. مصونیتی عام که همه اشخاص در برابر مجبور
شدن ناشی از رنج مجازات به منظور پاسخگویی به پرسش های ارائه شده توسط
دیگران دارند؛ 2. مصونیتی عام که همه اشخاص در برابر مجبور شدن ناشی از رنج
مجازات به منظور پاسخگویی به پرسش هایی دارند که پاسخ به آن ها باعث مجرم
قلمداد شدن ایشان میشود؛
3. مصونیتی خاص که همه اشخاص مظنون به
ارتکاب جرم، هنگام بازجویی توسط افسران پلیس و سایر افرادی که از چنان
اقتداری برخوردارند، در برابر مجبور شدن ناشی از رنج مجازات به منظور
پاسخگویی به هر نوع پرسشی دارند؛ 4. مصونیتی خاص که متهمان تحت محاکمه در
برابر اجبار به ارائه مدارک و مجبور شدن ناشی از رنج مجازات به منظور
پاسخگویی به پرسش هایی که آنها را در جایگاه متهم قرار می دهد، دارند؛ 5.
مصونیتی خاص که افراد متهم شده به جرایم جنایی از ناحیه پلیس در برابر
اجبار به پایخگویی به پرسش های اساسی ناظر بر جرم نسبت داده شده به آنها از
سوی افسران پلیس و دیگر افرادی که از چنان اقتداری برخوردار هستند،
دارند؛ 6. مصونیتی خاص که متهمان تحت محاکمه در برابر برداشت های نامطلوب
از استنکاف ایشان در پاسخگویی به پرسش های طرح شده قبل از محاکمه و یا
ارائه مدارک حین محاکمه، دارند (Jayawickrama, 2002, P. 579).
تدقیق
در تعریف مزبور مشخص می کند که حق سکوت را بر حسب «موضوع پرسش»، «وضعیت
پرسش شونده» دسته بندی کرده اند. برخی از مصادیقی که در تعریف مزبور برای
حق سکوت بیان شده است، خارج از مباحث ناظر بر رسیدگی های کیفری است و
الزاماً جنبه حقوقی ندارند؛ به عنوان مثال، مصداق نخست مفهوم عدم امکان
الزام هر شخص – اعم از متهم و یا غیر متهم- به پاسخگویی به هر گونه پرسشی- خواه درباره اتهام کیفری و خواه غیر کیفری- از هر پرسش کننده ای –
خواه مقام رسمی و خواه افراد عادی است. چنین تعریف موسعی از حق سکوت در
پژوهش های حقوقی، ارزش علمی چندانی ندارد و حتی ایرادهایی نیز بر آن وارد
شده است؛ به عنوان مثال، اینکه حق سکوت متضمن امکان پاسخ ندادن به هر گونه
پرسشی باشد، در برخی رویه های قضایی مورد نقد قرار قرار گرفته است؛ مثلاً
در دعوای هینی[1]
به طرفیت دولت ایرلند در سال 1994، دیوان عالی این کشور مقرر داشت که حق
سکوت فقط مسائلی را در بر می گیرد که پلیس می تواند آن ها را به عنوان
دلیل ارائه دهد و به عبارتی پاسخ به آنها مصداق خود متهم سازی[2]
باشد؛ ولی پاسخ به پرسش هایی مانند نام، آدرس، تاریخ تولد یا تابعیت که
معمولاً نمی توانند دلیلی بر توجه اتهام به گوینده باشند را شامل نمی شود(Heaney v Ireland, 1994).
با
توجه به آنچه گفته شد، به نظر می رسد بتوان معنای مضیقی از حق سکوت ارائه
کرد که موضوع مطالعات حقوق کیفری و بالتبع، تحقیق حاضر باشد و آن عبارت
است از: «حق دفاعی متهم مبنی بر امکان امتناع از پاسخ دادن به پرسش های
مطرح شده از سوی مقامات رسمی که قابلیت به کارگیری آن ها بر ضرر وی در
جریان دعوای کیفری وجود داشته باشد». حق سکوت با معنایی که از آن بیان شد،
به عنوان یکی از مصادیق حقوق بشر توصیف شده است (Hocking & Leigh Manville, 2001, P. 66)، به گونه ای که قضات دیوان اروپایی حقوق بشر در دعوای مورای[3]
به طرفیت دولت انگلیس در سال 1996، آن را به عنوان ضابطه ای بین المللی
که در قلب مفهوم دادرسی عادلانه موضوع ماده 6 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر
قرار دارد، معرفی کرده اند (Gordon & ward, 2000, P. 190). محققان ریشه حق مزبور را که برخی پیشینه آن را به انگلستان در دوره قرون وسطی برگردانده اند (Rao, 2002, P.3)؛ همانند حق مصونیت دربرابرخود متهمسازی[4] درفرض برائت[5]دانستهاند(Ann Hocking&Leigh Manville,2001,P.64)؛ بدین معنا که چون اصل بر برائت متهم است و این مقام تعقیب است که باید مجرمیت او را اثبات کند؛ پس متهم،تکلیفی به ارائه پاسخ به پرسش هایی که اتهام را متوجه او میسازد، ندارد(حاجی ده آبادی،1390: 88).
یافتن
پاسخ اینکه آیا نظام های حقوقی معاصر، حق سکوت را برای متهمان به رسمیت
می شناسند یا خیر، مستلزم تجزیه و تحلیلابعاد حق مزبور ازیکسو و بررسی
موضع نظامهایحقوقی درقبال ابعاد مورد نظر است.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 44
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
ما
در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در
نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.