تعريف رضايتمندي زناشوييانسان
برحسب فطرت و طبیعت خود نیازمند همدلی است که با او زندگی کند و در کنار
او به آرامش برسد. اساساً وجود یک ازدواج توأم با رضایت محل تبادل و تلاقی
احساسات و عواطف مثبت بین زوجهاست و تشکیل خانواده بهنجار نقش بسزایی در
بهزیستی جامعه دارد و احساس رضایت نقش بسزایی در کارکردهای بهنجار خانواده
دارد (بنائیان،1386).
رضایت زناشویی یعنی انطباق بین انتظاراتی که فرد اززندگی زناشویی دارد و
آن چیزی است که در زندگی اش تجربه می کند. یکی ازمهمترین تعریف ها توسط
هاکینز انجام گرفته است که وی رضایت زناشویی را چنین تعریف می کند: احساس
رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر در هر زمانی که همه جنبه های
ازدواجشان را در نظر می گیرند( قائمی، 1381). الیس رضایت زناشویی را حاصل
سازگاری زن و شوهر در ابعاد مختلف زندگی مشترک می داند که استحکام بنیان
خانواده را تضمین می کند. رضایت زناشویی عبارت است از احساسات عینی از
خشنودی، رضایت ولذت تجربه شده توسط زوجین . رضايتمندي
زناشويي را بيشتر به صورت نگرشها يا احساسات كلي فرد دربارة همسر و
رابطهاش تعريف ميكننديعني رضايتمندي زناشويي يك پديدة درونفردي و يك
برداشت فردي از همسر و رابطه است. چنين تعريفي از رضايتمندي زناشويي،
نشانگر آن است كه رضايتمندي يك مفهوم تكبعدي و بيانگر ارزيابي رضايتمندي
زناشويي پيامد توافق زناشويي كلي
فرد دربار همسر و رابطهاش است، و به صورت دروني احساس ميشود.اصطلاح
توافق زناشويي، رابطة مناسب زن و شوهر را توصيف ميكند. در رابطه با توافق
بالا، هر دو زوج، به گونهاي رفتار، تصور و ادارك ميكنند كه گويا نيازها و
انتظارهايشان برآورده شده و چيزي وجود ندارد كه در روابطشان خلل ايجاد
كند. در ازدواج بدون توافق زناشويي، مشكلات موجود ميان زوجين به حدي زياد
است كه آنها را از احساس برآورده شدن نيازها و انتظارات باز ميدارد. اغلب
زوجها، جايي بين اين دو انتها قرار دارند و زمينههايي از توافق و نبود
توافق را تجربه ميكنند(کلینکه[7]، ترجمه محمدخانی،1383).
رضايتمندي
زناشويي، يك مفهوم كلي است كه در وضعيت مطلوب روابط زناشويي احساس
ميشود. از طرفي رضايتمندي زماني اتفاق ميافتد كه روابط زن و شوهر در
تمامي حيطهها بهنجار گزارش شود. بنابراين،محققان براي آساني در سنجش،
همچنين عملياتي كردن اين مفهوم، رضايتمندي زناشويي را به چهار بٌعد اساسي
تقسيم كردهاند كه عبارتند از:
الف) جاذبه:
عبارت است از جنبهاي از يك شئ، يك فعاليت يا يك شخص، كه برانگيزانندة
پاسخهاي نزديكي در ديگران باشد؛ تمايلي براي نزديك شدن به يك شي، فعاليت
يا شخص كه در رضايت زناشويي جاذبههاي بدني و جنسي انسان مد نظر قرار
گرفته است( فدری،1389).
ب) تفاهم: ارتباطي مبتني بر پذيرش دوسويه، راحت و بدون تنش و دغدغة خاطر كه بين دو نفر برقرار ميشود(میراحمدی زاده،1387).
ج) نگرش: نوعي سوگيري عاطفي دروني كه عمل يك فرد را تبيين ميكند. در اصل، اين تعريف در برگيرندة قصد و نيت فرد است؛
د) : سرمايه گذاري:
منظور از اين عبارت آن است كه هر يك از زوجها براي بهتر ساختن رابطه و
نيز خوشايندي طرف مقابل، كارهايي را انجام ميدهند و يا از انجام آن
خودداري ميكنند. به بيان ديگر، مقابله به مثل كردن، هنگامي كه رفتار طرف
مقابل پاداشدهنده است، و خودداري از انجام عمل متقابل، هنگامي كه رفتار
وي پاداشدهنده نيست( همان).
تعريف
ديگر رضايتمندي زناشويي عبارت است از: حالتي كه طي آن زن و شوهر از
ازدواج با يكديگر و با همبودن احساس شادماني ورضايت دارند(
جدیری،1388).وينچ بر اين باور است که رضايتمندي زوجي انطباق بين وضعيت
موجود و وضعيت مورد انتظار است؛ يعني انطباق بين انتظاراتي که فرد از زندگي
زناشويي دارد و آنچه در زندگي خود تجربه ميکند(فاضل،1390).هاوکينز و
وينچ (1374) بيان
ميکنند که رضايت زناشويي، يعني احساسات عيني از خشنودي، رضايت و لذت
تجربهشده توسط زن يا شوهر، موقعي که همة جنبههاي ازدواجشان را در نظر
ميگيرند. رضايت زناشويي از انطباق بين وضعيتي که مورد انتظار است و وضعيت
موجود فرد در روابط زناشويي حاصل ميشود، در واقع، نگرش مثبت و لذتبخشي
است که زن و شوهر از جنبههاي مختلف روابط زناشويي خود دارند(نیکولز[8]،ترجمه دهقانی،1387).
بنر و هيل [9](1990) رضامندي
زناشويي را پيامد توافق زناشويي دانستهاند که رابطة مناسب بين زن و شوهر
را توصيف ميکند. آنها مينويسند: «هنگامي که زن و شوهر به ميزان
قابلتوجهي از برآورده شدن نيازها و انتظاراتشان در رابطة زناشويي رضايت
داشته باشند، رضامندي زناشويي را گزارش خواهند کرد» (جدیری،1388). همچنين
آلوجا[10]، باريو[11] و گارسيا[12](2007) مينويسند:
«رضامندي زناشويي عبارت است از برونداد ناشي از مجموعهاي از عوامل
مانند حل تعارض موفقيتآميز، يا موفقيت در فعاليتهاي مرتبط با شادکامي در
فرايند ازدواج» (همان).
اولسون و السون [13](1997) و فاورز و السون(1993) با
جمعبندي و تحليل تمامي ابعاد مطرحشده به ابعاد «مسائل شخصيتي»، «ارتباط
دوتايي»، «حل تعارض»، «مديريت مالي»، «فعاليت اوقات فراغت»، «رابطة
جنسي»، «فرزندپروري»، «ارتباط با اقوام و دوستان» و «جهتگيري
مذهبي» است (احمدی،1384).تحقیقات داخل کشور نشان می دهد، عوامل اقتصادي،
مذهبي، آداب و سنن اجتماعي، ارضاي عاطفي، ارضاي جنسي و تفاهم فکري
ميتواند رضامندي زناشويي را به ارمغان آورد(جامپالسکی[14]،ترجمه مقدم،1391). همچنانکه اُدل توافق در ارزشها را با رضايتمندي زناشويي مرتبط ميداند(ادل[15]،1998).
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 58
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل