بررسی اصول معماری روم غربی و شرقی
تعداد صفحات ک 40 با فرمت ورد و قابل ویرایش
یکی از مراکز مهم تمدنی روم شبه جزیره ایتالیا بود که از موقعیتی مرکزی برخوردار است و از همه سو به سهولت به دریای مدیترانه دسترسی داشت. در ساردنی بناهای متعددی که با تخته سنگهای بزرگ ساخته شده در نیمه اول هزاره ایتالیوت ها که از خویشاوندان یونانیها محسوب می شدند و به زبان هند و اروپایی تکلم می کردند و با عناصر شمالی و آلپی امتزاج یافته بودند به این سرزمین گام نهادند.
ایتالیا به خاطر اوضاع جغرافیایش توانست دنیای مدیترانه را به سوی خود جذب کند. در دوره باستان همه راهها به روم ختم می شد و اکنون نیز راههای فرهنگی نوین به روم به روم باستان باز می گردد. در گذشته ایتالیا صرفاً به ناحیه شبه جزیره ایتالیای کنونی اطلاق می شد و جزایر اطراف و جلگه پو خارج از این قسمت قرار داشت. به این ترتیب ایتالیا شبه جزیره بلند و باریکی بود که مانند یونان کوهستانی و جلگه های کم وسعت و کوچکی داشت و رشته جبال آپنین با قله هایی کوتاهتر از 3000 متر سراسر آن را فراگرفته بود.
دوره های مختلف سنگ، در ایتالیا که مهمترین بخش روم باستان بود ، همانند سایر نقاط سپری گردید. دوره مس در حدود 2500 سال پیش از میلاد آغاز شد و به خصوص در جزایر اطراف گسترش یافت. کشور روم از جنوب به صحرا از شمال به رود راین و دانوب و از خاور به دره دجله و فرات محدود بود. روم تسلط خود را بر سرزمین تمدن های کهن ، یعنی مصر ، سومر ، بابل ،فلسطین ،فینیقیه و یونان برقرار ساخت و در خاور کاری را که اسکندر آغاز کرده بود ادامه داد. بر زندگی و اندیشه اقوام آن ناحیه تاثیر وی*ژگیهای یونانی مآبی (هلنی)را به جا گذاشت.
معابد
از ساختمان معابد اتروریایی فقط پی های سنگی آنها برجای مانده است. ظاهراً اتروسک ها با آنکه در فن ساختمان سازی با سنگ به انواع مختلف مهارت کامل داشتند ، به دلایل دینی استعمال سنگ را در معماری معابد خود جایز نمی شمردند و طرح عمومی معابد اتروسکی شباهتی کلی با معابد ساده تر یونانی داشت. ولی این شکل و فرم بیشتر به معماری روم منضم است. ساختمان معابد بر روی یک شالوده یا صفه سنگی استوار می شد عرض معبد بیش از عرض مقصوره مرکزی نبود و فقط با یک پلکان جنوبی به سطح زمین متصل می شد در مقابل پلکان ،رواق ورودی عریض با دو ردیف ستون بندی جانبی هر ردیف مشتمل بر چهار ستون ، قرار داشت و معابد اتروسکی از نظر شکل و فرم در مقام و مقایسه با معابد یونانی خوش تناسب و زیبا نبودند در این معابد جایی برای تزئینات باقی نمی ماند در صورتی که معابد یونانی جایی مانند چهارگوشیهای تزئینی و ... داشتند. انتهای آن به مقصوره یا تالار اصلی معبد می پیوست. مقصوره معمولاً به سه بخش تقسیم می شد ، زیرا عقیده به خدایان سه گانه که در واقع پیشگامان ژونو،ژوپیتر و منیروای رومیان بودند،پایه و اساس اصلی دین آنها را پدید آورد.
اتروسک ها (آتروریاییها)
در حدود هزاره اول پیش از میلاد ،اتروسک ها که مدتها از منشا و سابقه انها اطلاعی در دست نبود به ایتالیا هجوم آوردند. این اقوام که مورد هجوم یونانیها قرار گرفته بودند، از آسیای صغیر و از راه دریا به حدود ایتالیا آمده در زمینهایی که به نام آنها معروف گردید مستقر شدند و سکنه آن ناحیه را یعنی امبری ها را به کوهستان راندند. اتروسک ها از نژاد مدیترانه ای بودند.
معماری اتروسکها:
دیوارها با نقوشی برجسته گچبری شده است. شکل این مقبره که در صخره تراشیده شده بیشتر شبیه به خانه ای است که سقفش دارای الوار و ستونهای چهار گوش بوده است.
معماری اتروسکی شامل انواع مختلفی از جمله مقابر، معابد و... بوده است. یکی از نمونه های بارز این معماری مقبره ای صخره ای است که متعلق به قرن سوم ق.م است. این مقبره در ناحیه ای به نام جروتری واقع است.
طاق کنستانتین در شهر رم یادبود پیروزی بزرگ کنستانتین امپراتور رم
بنا به نوشته نویسندگان رومی اتروسکها استاد مسلم فنون مهندسی و طراحی شهری و نقشه برداری بوده اند و در این شکی نیست که رومیان بسیاری چیزها را از آتروسکها آموختند. باید اشاره کرد که به احتمالات فراوان ،اتروسکها روشهای پل سازی و احداث دژها و فاضلاب ها و آبروها را به رومیان آموخته باشند. ولی متاسفانه آثار زیادی از ایشان برجای نمانده است. فقط دروازه آگوست در پروجا است که دروازه ای با عظمت و استوار است که در سده دوم ق.م ساخته شده است. دروازه درمیان دو برج مربعی که از سنگ ساخته شده قرار گرفته است و به نوعی یادآور دروازه های بزرگ هیتی ، آشور و بابلی در مشرق زمین است .
آتروسکها زمانیکه با زمینهای مسطح مواجه شدند ، طرحی را بر اساس نقشه های مهندسی پدید آوردند و شهر های نوبنیاد خود را با شبکه منظمی از معابر متلاقی بر محل تقاطع دو خیابان اصلی بر پا ساختند.
این دو خیابان به نامهای کاردو (شمالی – جنوبی) و دکومانس(شرقی –غربی) شهر را به چهار محله یا ناحیه اصلی تقسیم می کرد و در موارد لزوم ممکن بود هر یک از محلات توسعه یا تقسیمات بیشتر یابد.
دروازه اگوست بعد ها در طاق نصرتها با مقیاس کوچکترو دگرگون شده در نمای ظاهری نمودار گردید و تاثیر معماری آتروسکی بر معماری رومی با توجه به آثار اندکی که باقی مانده قابل توجه و اهمیت است.
هر چند به طور مشخص نمی توان اندازه استفاده رومیها از تکنیک معمار آتروسکی را مشخص کرد ، زیرا همانطوریکه اشاره شد به ندرت آثاری از معماری نخستین رومی برسطح زمین باقی مانده است. به طور قطع معبد رومی بسیاری از عناصر معماری آتروسکی را گرفته و به خود منضم نموده است. به طوریکه باید اذعان نمود که خاستگاه دهلیز سرگشاده (آتروسکی) خانه رومی آترویایی بوده است. ظاهراً در فن طراحی شهری و نقشه برداری ، آتروسکها بر یونانیها هم تقدم داشته اند.
رومیها
قدرت روم که پس از آتروسکها بر ایتالیا حاکم گردید ، اقوام و گروههای ستیز جو را مطیع حکومت واحد گردانید ، و سرانجام ملتهای اروپای غربی ،مدیترانه ، خاور نزدیک در زیر یک پرچم ، و آنهم امپراتوری روم گرد آورد و مردمانی با نژادها و زبانها و فرهنگها و سنتهای مختلف در این امپراتوری زندگی کردند که برتونها ،گلها ، اسپانیاییها ،آلمانیها،افریقایی ها ،مصریها ،یونانیها ،سوری ها و عربها نمونه هایی از آنها بودند. نبوغ رومیان در عرصه کشورداری ، حقوق و... پرتوافکنی کرده است.
به روایت دیگردر 575 ق.م اتروریاییها بر هفت تپه روم چیره شدند و ایشان بودند که شهر رم را چون مرکز دولتی سازمان یافته به وجود آوردند. این شهر در ساحل چپ رود تیبر و بیست کیلومتری دریا در منطقه ای که از تپه های متعدد پوشیده شده و معبر مناسبی میان اتروری و لاسیوم بود ،قرار داشت.
هر چند که چگونگی شکل گیری و تکامل هنر و تمدن و حکومت در روم باستان ، هنوز به طور کامل مشخص نیست ، اما تاریخ مضبوط روم باستانی را در سه دوره پادشاهی ، جمهوری و امپراتوری تقسیم و هنر و معماری انرا بر اساس همین تقسیم و هنر و معماری آنرا بر اساس همین تقسیم بندی مطالعه می کنیم. رومی ها که منشا و سابقه حقیقی شهر باستانی رم را از یاد برده بودند به افسانه هایی در این باره پرداختند. بر اساس یک روایت شهر رو در 753 ق .م بوسیله پادشاه رمولوس بنیانگذاری شد و نام خود را نیز از او گرفت .
معماری رومی
همانطوریکه مردمان تحت حاکمیت رومیان متفاوت بودند ، معماری رومی نیز به غایت متنوع بود. هنر و معماری رومی اختلاط و التقاطی است از هنر اتروسکی ،یونانی ، آسیای غربی ،مصری و بومی. هنر رومی هر چند که بسیار کند ودیر خود را به عرصه ظهور رسانید ،ولیکن ماندگاری ویژه ای یافت. این هنر و معماری ابتدا تحت تاثیر هنر و معماری اتروسکی و پس از آن نیز متاثر از هنر یونانی شد.
اما مشخصه های خاص خود را به دست آورد و در حقیقت تمدن و هنر غربی در یونان متولد و بوسیله رومیها تقویت و گسترش یافت و هلنیسم یونان چنان در تمدن و فرهنگ آن روز دنیا ریشه گرفته بود که دوری از آن مفهوم بیگانگی با تمدن را می داد با آنکه یونان مغلوب روم بود ولی هنر هلنی امپراتوری روم را فتح کرد.
کلیه آثار پر ارزش به ویژه تندیسهای یونانی به قصرهای امپراتوران و سرداران حمل و زینت بخش این مکانها گردید. تندیسهای یونانی که توسط هنرمندان رومی ساخته شده در بسیاری از موزه های دنیا موجودند و نشانگر اوج هنر تندیس سازی عصرجمهوری است. به اعتقاد بسیاری هنر رومی از هنر یونانی متولد گردید. هنر رومی به واقع انتشار دهنده و نگهدارنده میراث هنر یونانیان بوده است. ولی به این نکته هم باید اشاره نمود که رومیها به خواسته های هنری خویش دست یافتند و هنر رومی شکوه و جلال خاص خود را یافت. پس از آن هنر رومی الگوی هنرمندان دوره رنسانس گردید.
معماری روم در دوره جمهوری : این دوره از زمان پیروزی رومیها بر اقوام مختلف ایتالیک و اتروسکها در سده پنجم پیش از میلاد آغاز و تا قتل ژولیوس سزار در سال 44 ق.م ادامه یافت و جنگ روم به خاطر تسخیر ایتالیا بیش از دویست سال به طول انجامید و در آغاز سده سوم ق.م رومیها توانستند بر تمامی شبه جزیره آپنین مسلط گردند. این دوره اختصاص به کشور گشایی و استقرار و تحکیم امپراطوری روم داشت.
علاوه بر این هنر روم بر دوران صدر مسیحیت و تا سده های میانه تاثیر شگرفی بر فرمها و طرحهای معماری داشت. قرنها کلیساهای دوران مسیحی از پلان باسیلیکای رومی استفاده کردند و محراب آنها متاثر از المان نیم دایره ای بود که رومیها در انتهای دو بازوی عرضی باسیلیکا تعبیه کرده بودند.
کلوسئوم رم
ملت به دو طبقه اشرافیان یا خاصان و طبقه عوام یا زیر دستان تقسیم می شد. امپراتوری روم در دوره سوم از 27 ق.م با انتصاب آگوستوس به امپراطوری توسط مجلس سنا آغاز گردید و در سال 395 میلادی با مرگ تئودولیوس و تجزیه امپراطوری ،به روم شرقی (بیزانس) و روم غربی رو به زوال گذارد. در سه قرن پیش و پس از میلاد ،دولت جمهوری و سپس امپراتوری روم به قدرت نظامی کم نظیری دست یافت ، و با پیروزی پی در پی به کشورگشایی ادامه داد،و نبردهایی هم با اشکانیان در ایران داشتند.دوره پادشاهی (از سال 753 ق .م تا حدود سال 510 ق .م ) که کمابیش جنبه افسانه ای داشت و فرمانروایی آن با پادشاهی مستبد در راس قدرت برپا بود. دوره جمهوری از سال 510 ق م. تداوم یافت که در آن دو نفر کنسول که برای مدت یک سال و از طرف مردم انتخاب می شدند ، جای شاه انجام وظیفه می کردند. در آن دوره نظام کشور ، دارای مجلس سنا و هیئت قضاوت بود.
در دوره امپراتوری که دوران غرور و افتخار است در نخستین سده های پس از میلاد مسیح کشور روم در ایجاد سازمانهای دیوانی و اجتماعی و لشکری ، و نیز در معماری شکوهمند و شهر سازی و احداث بناهای عمومی و میدانهای اجتماع و داد و ستد و جایگاه های ورزشهای قهرمانی و راه و آبروها و حمامهای پرتجمل و آمفی تئاتر ها و طاق نصرتها و ستونهای یادبود تاریخی و کاخ و مقابراشرافی و مانند آن به مرتبه ای رسید که کم نظیر بوده است.
کشور واتیکان
رومیها در نبرد با کارتاژها پیروزشدند و بر مدیترانه غربی مسلط گردیدند و متصرفات خود را در شرق با تسخیر یونان ، مصر و سوریه ادامه دادند و وراث بزرگترین تمدنها گردیدند و اسیران بسیاری را از سرزمینهای متصرفه گرفتند. در بعضی از بازارهای برده فروشی روم روزانه 10 هزار اسیربه فروش می رفت و این پشتوانه مهمی در اقتصاد روم گردید ، اضافه بر این از وجود بردگان در فعالیتهای ساختمانی استفاده می کردند و حتی برای سرگرمی از آنها به عنوان گلادیاتور در نبرد با حیوانات در تئاترها لذت می بردند.
همانطوریکه اشاره گردید دوره جمهوری اختصاص به کشورگشایی و تحکیم امپراطوری در قلمرو گسترده خود داشت و این مسئله موجب گردید که هنر رومی هنوز در سیطره هنر هلنیسم باشد.
این دوره را می توان دوره نفوذ قابل توجه هنر یونانی قلمداد نمود. استقلال هنر رومی از هنر ایده آل جو و آرمان گرای یونانی در جریان کپیه سازی از تندیسهای یونانی و علاقه خاص رومیها به شبیه سازی چهره رهنمون نموده و این آغاز رئالیستی کاملاً متضاد با هنر کمال گرای یونانی است.
رومیها علاقه فراوانی به نگهداشتن تصاویر (تندیس مومیایی صورت) اجداد خود در خانه داشتند و به ویژه علاقه مند بودند که این مجسمه ها بیشتر شباهت به صاحبانشان داشته باشند در این زمینه هنرمندان رومی کوشیدند که چهره مورد نظر را واقعی تر بازسازی کنند ،به این سبب زشتی یا زیبایی صاحب چهره برای آنها چندان اهمیتی نداشت و این درست برخلاف ایده های زیبایی پرستانه و کمال مطلوب یونان بود و از همین جا هنررومی از هنر یونانی متمایز می گردد.
برچسب ها:
بررسی اصول معماری روم غربی و شرقی اصول معماری روم غربی و شرقی معماری روم معماری روم شرقی معماری روم باستان معماری روم غربی معماری معماری باستان