دانلود رمان ترجمه شده ی در جستجوى درمانی براى بیمارى مالتیپل اسكلروزیس «MS»
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 500
برای اولین بار تایپ شده با فرمت قابل ویرایش Doc
در جستجوى درمانی براى بیمارى MS
اثر: دكتر هاوارد واینر
مترجمین: دكتر علیرضا میناگر
دكتر مسعود اعتمادىفر
دكتر امیرهادى مغزى
مقدمه مترجمین
كتاب در جستجوى درمانی براى بیمارى مالتیپل اسكلروزیس «MS» اثر: دكتر هاوارد واینر، استاد بخش نورولوژی دانشكده پزشكی دانشگاه هاروارد در بوستون ماساچوست كه اینك به همت مؤسسه انتشاراتی دانشگاه علوم پزشكی دانشگاه اصفهان منتشر میشود، یكی از جالبترین و پرمحتواترین رمانهاى پزشكی جهان است. این رمان پزشكی انباشته از واقعیات علمی، ماجراى بیمارى MS و دانستههاى ما در مورد آنرا به زبانی ساده برای خوانندگان و بهویژه بیماران مبتلا به MS بیان میكند. بیمارى MS یكی از پیچیدهترین بیماریهای دستگاه عصبی مركزی است كه فقط در گونه انسان دیده میشود. بیش از چهار میلیون نفر در سراسر جهان از این بیماری رنج برده و تعداد آنها بهویژه در كشور ایران رو به افزایش است. علت دقیق بروز بیماری MS مشخص نیست اما شواهد علمی موجود حاكی از آن است كه فعالیت غیر طبیعی دستگاه ایمنی علیه آنتیژنهای دستگاه مركزی همراه با فعالیت ژنهای خاصی كه فرد را مستعد به ابتلای این بیماری میكنند، نقش مؤثری در بروز آن دارند.
دكتر واینر نویسنده توانا و زبردست، در این كتاب نه به توصیف شرح حال نوابغ و بزرگان دنیاى نورولوژى بلكه به ذكر جزییات و سیر وقوع اكتشاف و دانستههاى امروزى ما در مورد MS میپردازد. او همچنین در این كتاب خواندنی شرح مفصلی را در مورد تلاش بهترین مغزهاى دنیاى پزشكی جهت كشف علاجی قطعی براى این بیمارى لاعلاج میپردازد.
آشنایی با این كتاب پر محتوا كه بیش از دو سال از وقت مترجمین را به خود اختصاص داد، در یكی از كنفرانسهای جهانی مربوط به بیمارى MS صورت گرفت و دكتر واینر نسخهای از این كتاب را در اختیار ما قرار داد. بدینوسیله از آن استاد بزرگوار سپاسگزارى مینماییم. پروژه ترجمه این كتاب موجب گسترش روابط علمی میان بخش نورولوژی دانشگاه لوییزیانا در آمریكا و بخش نورولوژی دانشكده پزشكی دانشگاه علوم پزشكی اصفهان شد. اگر مطالعه این كتاب علمی باعث افزایش دانستههای علمی حتی یكی از بیماران ایرانی دچار MS شود و زندگی وی را اندكی بهبود بخشد، نویسنده و مترجمان كتاب به بالاترین پاداش معنوی خود كه همانا گسترش دانش پزشكی در جهان و خدمت به ابناء بشر میباشد، دست یافتهاند...
مقدمه نویسنده کتاب دکتر هاوارد واینر
مدتی پیش کتابی در مورد فتح قله اورست خواندم و چندی قبل با هواپیما از فراز آن پرواز کردم. اگرچه من شخصاً کوهنورد نیستم و هرگز جهت فتح قله اورست اقدام نکردهام اما در جریان مطالعه کتاب مذکور خود را در قالب کوهنورد مشتاقی میدیدم که از یک اردوگاه به ارودگاه دیگر بالا رفته و به تدریج خود را به قله کوه نزدیک میکند. از نظر من تلاش برای کشف علاجی قطعی برای بیماری MS تفاوت چندانی با فتح قله اورست ندارد. البته زمان و مکان این گونه فعالیتها کاملاً متفاوت است. در مورد بیماری MS هیچکس تا بهحال قله نهایی را فتح نکرده است و هدف غایی بسی با ارزش می باشد. این کتاب داستان بیماری مرموز و هزار چهرهای به نام MS می باشد.
این کتاب همچنین شرح حال تلاشهای مستمر افرادی نظیر من است که تمام عمر خود را وقف یافتن علاج برای این بیماری نمودهاند. در جریان این کتاب خواننده با تلاشهای علمی جهت حل نهایی معمای بیماری MS آشنا میشود. بیماری MS عامل درجه اول فلج در افراد جوان می باشد. سالها پیش عامل اصلی فلج حرکتی افراد بیماری فلج اطفال بود. اولین برخورد من با بیماری MS در دوران دانشکده پزشکی بود. در آن روزها زن بیست و شش سالهای دچار کوری ناگهانی یک چشم شد اما افت بینایی پس از مدت کوتاهی خود به خود برطرف شد. سه سال بعد هنگام دیدار از دوست دوران دبیرستانم موسوم به نورمان، مطلع شدم که او نیز شش ماه پیش بینایی یکی از چشمان خود را از دست داده بود. پنج سال بعد و در دوران دستیاری نورولوژی در دانشگاه هاروارد، بیماری به نام جان ساکان را که دچار MS بود، مورد درمان قرار دادم. او هم هم سن و سال خودم بود و مثل خودم فرزندان خردسالی داشت. پس از آن تجربه بالینی بر آن شدم تا زندگی خود را وقف درمان بیماری MS کنم و امروز پس از سی سال تلاش علمی هنوز به فعالیتهای خود ادامه می دهم.
یکی از دوستان نزدیکم، نویسنده و متفکر معروفی است به نام لسلی اپشتاین و طی سالها با هم ساعات متمادی به بحث در مورد فلسفه و مسایل علمی پرداختهایم. او مرا در چاپ اولین رمانم یاری داده و بارها از من خواست تا کتابی را در مورد ماجرای MS منتشر کنم. او از من خواست تا داستان بیماری MS را برای خوانندگان مشتاق و بیماران دچار این بیماری بیان کنم. سالها از انجام دادن این کار طفره رفتم چرا که فکر میکردم هنوز در مورد MS به اندازه کافی نمیدانستم. ا ما با کشف درمانهای نوین و اکتشافات جدید در مورد این بیماری پیچیده تصویری نوین و با جزییات بیشتر فرا روی ما ترسیم شده است. امروزه بیش از گذشته در مورد علل احتمالی و نحوه درمان این بیماری می دانیم.
داستان بیماری MS در واقع داستان داستانها است. داستان افرادی است که از این بیماری مزمن و پیشرونده رنج میبرند، داستان توان و استقامت آنها در مقابله با بیماری و داستان اثرات این بیماری مخرب بر خانواده آنها میباشد. ماجرای آنهایی است که در مبارزه با MS پیروز شدند و آنها که مبارزه را باختند. بیماران MS ترس فراوان و عقاید نادرستی در مورد بیماری دارند و باید به آنها امید داد. به علاوه، درمانهای جدید را باید روی بیماران دچار MS آزمود و هزاران نفر در عرض سالیان گذشته خود را داوطلبانه در معرض این درمانها قرار داده اند. در نتیجه در جریان کشف درمانی جدید برای MS مسایل اخلاقی فراوانی بین پزشک معالج و بیمار وجود دارد که باید حل شوند.
چگونه میتوان به بیماری که در جریان مطالعات دارویی تحت درمان با دارونما است، امید و روحیه داد. داستان MS، داستان دانشمندان و پزشکانی است که عمر خود را وقف مطالعه این بیماری نمودهاند. داستان امیدها و سرخوردگیهای آنها است . بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران مثل بسیاری از انسانهای دیگر، در جریان فعالیتهای علمی خود دچار لغزشهای اخلاقی، حسادت و خود بزرگ بینی میشوند و همین عوامل به اختلال در امر تکامل درمانهای جدید برای MS میانجامد. با این همه، واقعیت قضییه و ماهیت پنهان بیماری که عاقبت روشن میشود، تمام این مسایل فردی و ویژگیهای بشری را کنار گذارده و خود را نمایان میکند. در عالم خلقت معماهای بزرگی وجود دارد اما در هر مورد پژوهشگران بردبار و تیزهوش به آهستگی اما با عزمی راسخ سر نخ قضییه را دنبال نموده و عاقبت به هدف خود می رسند. به علاوه، علیرغم تفاوتهای فردی و تعصبات خشک علمی، دنیای آفرینش قواعد خود را دارد و دست آخر مانع از خطا و لغزش پژوهشگران میگردد. در جریان این کتاب خواهیم دید که چگونه پرسشهای علمی مطرح میشوند و چگونه با استفاده از روشهای علمی پاسخهایی برای آنها پیدا میشود.
ماجرای بیماری MS در واقع داستان رقابت فشرده دانشمندانی است که در پی کشف واقعیتهای علمی و دریافت جایزه نوبل هستند. رقابت برای کسب جوایز بخشی از ماهیت بشر است. در دنیای علم هم جوایز علمی را به دانشمندانی که بیشترین، بهترین و مهمترین پژوهشها را انجام دادهاند، اعطاء میکنند.
هنگام تفکر در مورد قضییه جایزه نوبل و بیماری MS، غالباً به یاد دانشمند آلمانی موسوم به آلفرد وگنر (Alfred Wegener) میافتم که زمانی نظریه اشتقاق قارهها را مطرح نمود. در سالهای دهه 1930، بسیاری از دانشمندان هم عصر وی، نظریه مذکور را به مسخره گرفته و آن را بی پایه و مایه خواندند. اما وگنر پیش از مرگ خود در جریان سفری اکتشافی به قطب شمال در خاطراتش این گونه نوشت: « این که بر سر افراد چه آید، مسئله مهمی نیست. در هر حالت دانش بشری سیر خود را خواهد پیمود و با مرگ هر دانشمندی، پژوهشگر دیگری جای او را خواهد گرفت. مهم آن است که کار علمی انجام شود و دانش مسیر خود را ادامه دهد.» البته در سالهای 1960 دانشمندان به صحت نظریه وگنر اذعان نمودند و بنابراین نظریه وی به توضیح مسایلی نظیر زلزله، آتش فشان، تشکیل کوهها و علل جدایی قارهها از یکدیگر پرداختند. علیرغم رقابت شدید، فعالیتهای علمی به صورت گروهی انجام میشود. یکی از دلایل این امر آن است که کشفیات هر دانشمندی باید توسط دانشمندان دیگر تأیید شود. تمام دانشمندان به یکدیگر وابستهاند و کشفیات و ابداعات جدید هر دانشمندی بر مبنای یافتههای دانشمندان قبلی استوار است. به عنوان مثال، دکتر اینشتاین غالباً میگفت که کارها و نظریات وی بر مبنای یافتههای نیوتن صورت گرفته است.
ماجرای MS، ماجرای دستگاه ایمنی میباشد. ماجرای چگونگی دفاع از بدن در برابر عفونتها، بهویژه عفونتهای ویروسی، توسط دستگاه ایمنی و اینکه چگونه ویروسها با دستگاه ایمنی بدن انسان اثرگذاری و روابط متقابل دارند. هنگام شروع کار علمیام در سال 1972، دو رشته علوم پایه ایمنیشناسی و ویروسشناسی از جالبترین و پرطرفدارترین رشتههای علمی بودند و در عرض بیست و پنج سال گذشته جوایز نوبل متعددی به محققین این دو رشته اعطاء شده است. در جریان این کتاب ماجرای فعالیت علمی جهت کشف رازهای دستگاه ایمنی انسان را شرح خواهیم داد. هنگام آغاز فعالیتهای علمیام تقسیمبندی دستگاه ایمنی بسی ساده بود، اما امروزه هر بخش آن توسعهای خارقالعاده یافته و نقش آن در بسیاری از امراض لاعلاج نظیر بیماری ایدز، سرطان، و بیماریهای خودایمنی نظیر بیماری MS و دیابت جوانان مشخص شده است. به علاوه، دستگاه ایمنی نقش مهمی در امر قبول یا رد اعضای پیوندی بر عهده دارد. ضمن نقل ماجرای بیماری MS، همچنان به یادگیری در مورد نحوه فعالیت دستگاه ایمنی و نقش احتمالی عوامل ویروسی در بروز امراض خودایمنی ادامه میدهیم. ماجرای بیماری MS همانا ماجرای اثرات ژرف تکنولوژی و مسایل اقتصادی بر دنیای پزشکی است. به عنوان مثال، روش تصویربرداری از دستگاه عصبی مرکزی با MRI عمدتاً به خاطر نقش آن در تحقیق در مورد بیماری MS سیر تکاملی خود را پیمود و امروزه به عنوان روشی استاندارد برای بررسی کلیه بیماریهای عصبی بدل شده است. به علاوه کاربرد روشهایی نظیر Recombinant DNA نیز به خاطر نیاز مفرط به تولید ملکولهایی گزارش اکتشافات علمی و نوآوریها می باشد. رسانههای عمومی توانایی خارق العادهای در امر تکوین عقاید مردم نسبت به مسایل مختلف دارند و در واقع میتوانند در هر زمان اذهان عمومی را روی مسئله خاص متمرکز نمایند. نشریات پزشکی معتبر دنیا بر سر مسئله تقدم در گزارش یافتههای پزشکی درگیر نبردی تنگاتنگ هستند و تمام تلاش خود را بر سر تقدم در ارسال نخستین اخبار مرطوب به مسئلهای داغ به جهانیان متمرکز نمودهاند. در بسیاری از موارد اخبار اکتشافات پزشکی در ابتدا در رادیو و تلویزیون پخش میشود. کلیه دانشمندان و پژوهشگران برجسته دنیای پزشکی راه فراری از دست نشریات و رسانههای عمومی کنجکاو ندارند. خود من بارها در کنفرانسهای تلویزیونی شرکت کردهام و اصولاً اینگونه فعالیتها برای دانشمندان حالت شمشیری دو لبه را دارد. برای بیماران هم درک مفاهیم پیچیده پزشکی که در قالب اخبار تلویزیونی پخش میشود کاری مشكل است. در قالب این کتاب به مرور به بحث و بررسی نقش رسانه های همگانی در امر گزارش آخرین یافته ها و نوآوری های دنیای پزشکی و به ویژه دنیای بیماری MS خواهیم پرداخت
داستان بیماری MS، نظیر داستان دانش بشری، ماجرای شکستهای متعدد است. اگر چه در عرض سی سال گذشته شاهد پیشرفتهای عظیمی در درک علمی ما از مکانیسمهای بیماریزا و درمان MS بودهایم، اما مسیر ما بسی سخت و پر از فراز و نشیب بوده است. واژه مالتیپل اسکلروزیس از نظر ادبی به معنای «زخم های متعدد» میباشد و این واژه واقعاً نمایانگر شکستهای دانشمندانی است که طی سالهای گذشته عمر خود را صرف شناخت این بیماری نمودهاند. خود من طی سالهای گذشته شکستهای فراوانی را متحمل شدهام سالها کار سنگین در آزمایشگاه و مطالعه بالینی بیماران در بخش نورولوژی مملو از شکستها، پیروزیهای اندک و فراگیری بوده است. در واقع، من بنا بر تجربیات شخصی سی سال گذشته خود آموختهام که چقدر درک فرایندهای بیولوژیکی که طی میلیونها سال تکوین یافتهاند مشكل است. علیرغم این همه پیشرفت چرا هنوز علاجی برای بیماری MS وجود ندارد. این پرسش اصلی بیماران MS و اعضای خانواده آنها است. در پاسخ باید گفت که بیماری MS ناخوشی مزمنی است که طی پانزده تا بیست سال سیر خود را طی میکند. به علاوه، انجام دادن هرگونه مطالعات دارویی - بالینی روی MS امری وقتگیر و طاقتفرسا است.
از این گذشته، بیماری MS بسی پیچیده و مرموز است و هنوز پاسخی برای بسیاری از پرسشها نظیر علل ایجاد بیماری MS، مکانیسم ایجاد بیماری در انواع مختلف MS و دلیل عدم پاسخگویی عدهای از بیماران به درمان وجود ندارد.
عوامل متغیر دانش پزشکی عمدتاً براساس تفحص و پژوهش در مورد عوامل بیولوژیک متغیر و نحوه تکوین آنها بنا شده است. براساس پژوهشهای رشته زیستشناسی، هر مطالعه علمی منجر به شناسایی متغیرهای جدیدی شده و عاقبت فعالیت دانشمند بر مطالعه روابط میان این عوامل متغیر استوار میباشد. حل معادله ریاضی 4 = x + 2 کار مشگلی نیست تنها یک متغیر نامعلوم وجود دارد. اما حل معادله X = متغیرهای نامعلوم A + B + C کار بسیار سختی است ومعادله بیماری MS این چنین است:
عوامل متغیر ناشناخته + عوامل جغرافیایی + جنسیت فرد + عوامل محیطی + عوامل ژنتیک + دستگاه ایمنی + ویروس = بیماری MS.
در جریان پژوهش در مورد بیماری MS هر یک از این عوامل متغیر را تحت مطالعه قرار میدهیم تا به نقش آن در ایجاد بیماری MS پی ببریم. در بسیاری از رمانهای پزشکی، شخصیت اصلی کتاب بهطور معمول پزشکی حاذق است. در کتاب من، شخصیت اصلی خود بیماری MS است. چگونه MS افراد را مبتلا میکند، چگونه دانشمندان از دست این بیماری مرموز کلافه شدهاند و چگونه این بیماری زندگی مرا تحت تأثیر قرار داد. بیماری MS شخصیت و ماهیت ویژه خود را دارد. هنگامی که به عوامل پدیدآورنده آن پی ببریم آنگاه راه علاج را هم خواهیم یافت.
عنوان این کتاب «در جستجوی درمانی برای بیماری MS ،چگونه دانش پزشکی در حال حل کردن بیماری MS است»، خود حاکی از تلاش مستمر دانشمندان برای درمان این بیماری می باشد. در واقع این کتاب بیانگر سیر تکامل دانش ما در جهت یافتن درمان و علاجی قطعی بر روی MS است.
من در قالب فصول مختلف سیر اکتشافات در مورد بیماری MS را از 1971 تاکنون بیان نمودهام. در فصول مختلف آخرین درمانها و تازهترین اهداف موردنظر جهت علاج بیماری MS توصیف شدهاند. امیدوارم روزی برسد که عنوان این کتاب این گونه شود: «درمان بیماری MS ، چگونه دانش پزشکی معمای بیماری MS را حل کرد».
دکتر هاوارد واینر
بخش نورولوژی دانشگاه هاروارد
فصل اول
هیولا
طی سالها گفتگو با آرون آپلفلد (Aharon Appelfeld) دوستی عمیقی بین ما ایجاد شده بود. آرون در شهر چرنوویتز (Czernowitz) واقع در امپراطورى قدیم هاپسبورگ (Hapsburg) بهدنیا آمده و طی سالها فعالیت بهعنوان نویسنده، علاقه فراوانی نسبت به موضوع مورد علاقه من، بیمارى مالتیپل اسكلروزیس (Multiple Sclerosis) MS نشان داده بود. هر دوى ما علائق مشترك فراوانی داشتیم و بارها خارج از شهر بوستون (Boston) ضمن صرف قهوه، درمورد علائق مشتركمان بحث كرده بودیم.
در یكی از این ملاقاتها دوست قدیمیام به من گفت: "بیمارى مورد علاقه تو هیولا است و هرچه انجام دهی تفاوت چندانی در عاقبت ماجرا نخواهد داشت و علیرغم بهترین تلاشها، بیمارى مجدداً عود میكند. تو فكر میكنی بیمارى را در این مرحله شكست دادهاى، اما باز هم از جاى دیگرى سر برمیآورد. مرتب به خودت میگویی كه علت رفتار بیمارى و سیر تكامل آن را درك نمودهاى اما در نهایت اشتباه میكنی و دانش تو در مورد آن بسیار محدود است...
فصل دوم
معمای مایع نخاعی
درسال 1971 بیمارستان پیتر بنت بریگهام (Peter Bent Brigham) مركز درمانی كوچكی متعلق به دانشگاه هاروارد بود. بیمارستان موسوم به بریگهام (Brigham) در سال 1911 بنا شده بود و در عرض شصت سال تغییرات چندانی در آن داده نشده است. بیمارستان بریگهام مجموعهای بود از ساختمانهای دو و سه طبقه كه توسط راهروی طویلی موسوم به تونل به یكدیگر وصل میشدند. البته تونل مذكور صرفاً راهروی ارتباطی میان دو ساختمان نبود و بارها هنگام عبور از تونل به سایر پزشكان بر میخوردم كه در مورد بیماران جالبشان با من گفتگو كرده و اغلب تبادل نظر میكردیم. در سال 1971 بیمارستان بریگهام درست حالت خانه مرا داشت و در آن احساس خودمانی بودن میكردم...
فصل سوم
کلمه MS از دو حرف تشکیل شده یا از سه حرف؟
هنگامیکه فعالیت علمی خود جهت کشف درمانی برای بیماریMS را آغاز نمودم، برداشت عمومی نورولوژیستها آن بود که در ضمن این بیماری تعداد فراوانی از گلبولهای سفید خون در محیط مغز تجمع مییابند، اما هیچکس دلیل این واقعه را نمیدانست. دو نظریه مطرح در مورد علت بروز بیماری MS عبارت بود از نوعی عفونت ویروسی یا نوعی واکنش غیرطبیعی دستگاه ایمنی.
در آن روزها تحقیقات مفصلی جهت کشف فرایندهای بیماریزا در MS در جریان بود و تصاویر دقیق و با ارزشی از نسوج آسیب دیده مغز در جریان MS تهیه شد. تصاویر تهیه شده نمایانگر تجمع ضایعات MS در اطراف بطنهای مغزی و در بخش عمقی مغز (جایی که مایع مغزی نخاعی عمدتاً تولید میشود) بود. مایع مغزی نخاعی پس از تولید درون بطنهای مغز، در سراسر مغز و نخاع شوکی جریان مییابد. همچنین در همین ایام توجه زیادی نسبت به مدل حیوانی بیماری MS نشان داده شد. پرسش اصلی آن بود که آیا MS حاصل فعالیت غیرطبیعی دستگاه ایمنی است و اگر چنین است، چگونه میتوان این فعالیت غیرعادی را کنترل نمود...
زمینه پیشین
نظریه
نتایج تجربی
نتیجه
ماكروفاژ
فصل چهارم
برق قطع شده است
یكی از بیماران دچار MS كه چشمان مرا به روی پیچیدگیها و رموز این بیماری گشود،كسی كه او را هرگز فراموش نخواهم كرد، خانم نورما میسون ( Norma Mason) است. پس از دوره سه ماه پژوهش در مورد MBP برای مدتی كوتاه او را تحت درمان قرار دادم. در آن روزها علاقه عجیبی نسبت به بیماری MS پیدا كرده بودم و تا آنجا كه توانستم مقالات جدیدی را در مورد این بیماری خاق العاده مطالعه كردم. به علاوه در آن دوران به عنوان دستیار ارشد بخش نورولوژی توجه خاصی نسبت به بیمارانی كه به تازگی دچار MS شده و در بخش ما بستری شده بودند نشان می دادم. جهت به یادآوردن جزییات مربوط به آن همه بیماری كه تحت درمان داشتم، كارتهای كوچكی تهیه كردم و مشخصات و تشخیص هر یك از آنها را روی یكی از كارتها نوشتم. البته در مورد بیماران MS ستاره كوچكی كنار نام آنها قرار میدادم...
فصل پنجم
منشأ ویروسی بیماری MS
برای سالها از خانمی اهل تکزاس که دچار MS بوده و ستارهشناس میباشد، مراقبت مینمودم . همسرش هم ستارهشناس است. یکی از روزها کتاب تألیف خودش در مورد مکانیک کوانتوم را بهعنوان هدیه به من داد و البته پس از مدتی اقرار کردم که سر از نوشتههای وی در نمیآورم. معهذا، در تمام طول زندگی خود به بحث «منشأ» وقایع و پدیدههای جهان علاقهمند بودهام. ..
فصل ششم
پلاسما، دارونماها، و مطالعات دارویی
گلوریا ادواردز یکی از بیماران مبتلا به MS است که تصویر روشنی از او در ذهن دارم. این زن فعال و پرشور که به دنبال بیماری MS، دیگر قادر به کارکردن در مغازه نانوایی متعلق به خانوادهاش نبود، با خوشرویی پذیرفت تا در یکی از مطالعات دارویی تحت سرپرستی و نظارت من شرکت کند. گلوریا نمونه بارز افراد شجاع و فداکاری است که حاضرند با شرکت کردن در مطالعات دارویی هرگونه خطری را به جان خریده و خود را در معرض اثرات ناشناخته دارویی قرار دهند که تا آن روز روی موجودات انسانی آزمایش نشده است. او مظهر امید و آرزوهای تمام بیماران دچار MS است که معتقدند عاقبت دارویی جدید جهت کمک به آنها کشف خواهد شد. آغاز نخستین مطالعه داروییام روی بیماران MS، تجربهای بس هیجان برانگیز بود...
فصل هفتم
جوناس سالک در پی درمان بیماری MS
هنگام درمان گلوریا ادواردز با روش تعویض پلاسما، امیدوار بودم که این روش درمانی موجب بهبودی چشمگیر بیمار شود. اگرچه بهخوبی میدانستم احتمال وقوع چنین تغییر چشمگیری ناچیز بود، اما باز هم امیدم را از دست نداده و به خود گفتم ارزش تلاش را دارد. هنگام درمان بیماران MS با روشی نوین، در زوایای ذهن خود توقع پیشرفتی عظیم در وضعیت بالینی بیمار را داریم و تصور ما بر آن است که عاقبت درمانی مؤثر را یافتهایم. تاریخ دانش پزشکی مملو از پیشرفتهای خارقالعاده و اقدامات شگرف جهت درمان یا ریشهکن ساختن بیماریهای مختلف میباشد، اما بدون شک موارد اندکی همچون ماجرای دکتر جوناس سالک و تلاش وی جهت کشف واکسن بیماری فلج اطفال در اذهان عمومی نقش بستهاند...
فصل هشتم
شیمی درمانی برای MS
در سال 1960، دکتر اچ . هیوستون مریت (H . Houston Meritt) رئیس انستیتوی نورولوژی در نیویورک و یکی از کاشفان دیلانتین (Dilantin)، دارویی که انقلابی را در درمان بیماری صرع ایجاد نمود، نوشت: «اگر میخواهید مرتبه و آینده علمی خود را نابود کنید، مطلب امیدوارکنندهای را در مورد درمان بیماری MS چاپ کنید.» در روز بیست و سوم ژانویه سال 1983 دقیقاً همان کار را کردم در حالیکه تمام جهان نظارهگر ماجرا بود. جلوی دوربینهای تلویزیونی و عکاسان نشستم و نتایج مطالعه بالینی را که قرار بود روز بعد در مجله New England journal of Medicine چاپ شود، اعلام کردم...
فصل نهم
سلولهای T و تولرانس
اگرچه نتایج مطالعات بالینی در سال 1983 در مورد اثر سایکلوفاسفاماید موجب تشدید علاقه ما به قضییه اختلال دستگاه ایمنی در جریان بروز بیماری MS شد، اما این داروی نیرومند به هیچ وجه درمان یا علاج قطعی MS محسوب نمیشد. در واقع، پروژه مذکور سر نخ مهمی را جهت کشف درمآنهای مؤثرتر برای MS فراهم ساخت. در سالهای دهه 1980، اکثر پژوهشهای علمی روی کشف روشهای سرکوب دستگاه ایمنی نظیر پرتو تابی تمام سیستم لنفاوی، کاربرد سایر داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی و استفاده از نوعی تعدیلگر دستگاه ایمنی موسوم به کوپلیمر - 1 تمرکز یافته بود. ..
آنتی بادی منوکلونال
واکسیناسیون با سلولهای T
فصل دهم
عاقبت درمانی برای MS
واژه اکتشاف (Breakthrough) واژهای تقریباً روزمره در دنیای پزشکی شده است. بارها از بیماران دچار MS پرسیدهام که اکتشاف آن هفته در مورد MS چه بوده و زمانی به آگهی جالبی در بیمارستان برخوردم که میگفت «روزی دیگر، اکتشافی دیگر.» معهذا، گاه و بیگاه اکتشافات واقعی در دنیای پزشکی به وقوع می پیوندند، مرزهای کنونی گسسته شده و حقیقتاً وارد عالمی ناشناخته و جدید میشویم. این اکتشاف در مورد درمان بیماری MS زمانی به وقوع پیوست که گروه مشاور در FDA کاربرد اینترفرون بتا – 1 بی (Interferon – Beta 1B) را در جهت درمان شایعترین مورد MS موسوم به (Relapsing – Remitting MS) تصویب نمود. ..
فصل یازدهم
كوپالیمر-1
روز نوزدهم ماه سپتامبر سال 1996كمیته تحقیقاتی و مشاوره FDA، داروی جدیدی را جهت درمان بیماری MS موسوم به كوپالیمر-1 (Copolymer-1) یا كاپ-1 (Cop-1)- نام دیگر آن گلاتیرامراستات (Glatiramer Acetate) یا كوپكسون(Copaxone) مورد تصویب قرار داد.
دو نظریه اصلی در مورد منشأ بیماری MS وجود دارد: نظریه ویروسی و نظریه خود ایمنی كه تحقیق در مورد هر یك از این دو نظریه، منجر به تصویب داروی متفاوتی توسط FDA شد. پژوهشها در مورد اینترفرونها بر اساس ماهیت ویروسیMS صورت گرفت. ..
فصل دوازدهم
ناتالی زومب و پس از آن
تأیید و تصویب داروی جدیدی موسوم به ناتالی زومب (Natalizumab) توسط FDA در سال 2004 فصل نوینی را در درمان این بیماری لاعلاج گشود. نام دیگر این دارو تای سبری (Tysabri) میباشد. تای سبری نوعی آنتی بادی مونوکلونال است که از چسبیدن سلولهای T به جدار عروق مغز و در نتیجه از ورود آنها به دستگاه عصبی مرکزی جلوگیری میکند. تأثیر شگرف این دارو در درمان MS نکته یازدهم از بیست و یک نکته ذکر شده در مورد MS را که میگفت: " MS ناشی از ورود سلولهای T به درون مغز و نخاع شوکی از جریان خون محیطی میباشد"، تأیید میکند...
فصل سیزدهم
فرایند التهاب در مقابل فرایند دژنرسانس
پس از تأیید و تصویب اینترفرونها و كوپلیمر برای درمان MS و با كاربرد گسترده آنها، فصل جدیدی در تاریخ درمان این بیماری گشوده شد. اینك نورولوژیستها قادر به انتخاب درمان مورد نظر خود برای بیماری MS بودند و نظریه حاكم بر دنیای MS، همانا درمان فعال و سریع این بیماران بود. اكنون بیماری MS قابل درمان شده بود. معهذا، همانگونه كه نتایج مطالعات بالینی منظم و منسجم روی این داروها نشان داد، كارآیی این داروها (اینترفرونها و كوپلیمر یا گلاتیرامراستات) جنبه نسبی داشت...
فصل چهاردهم
نکات بیست و یک گانه
بسیاری از افراد هم سن و سال من بهخوبی به یاد میآورند که هنگام ترور جان اف کندی در دالاس تکزاس به چهکاری مشغول بودند. در آن روزها دانشجوی جوانی در کالج دارتموث بودم و در حین بالارفتن از پلهها به طبقه سوم جهت حضور در کلاس تاریخ خبر مرگ وی را شنیدم. بعدها و پس از نقل مکان به بوستون ماساچوست و هنگام عبور از خیابان بود که لاین (محل تولد جان اف کندی) به آن روز فکر کردم. روز یازدهم ماه سپتامبر سال 2001، من در بلفاست ایرلند بودم و وارد هتل اروپا شدم تا سخنرانی خود را برای انجمن MS بریتانیا و ایرلند شمالی ارائه دهم. هنگام بازگشت از جلسهای در مورد بیماری MS در ایرلند شمالی و در حین ورود به هتل، اخبار آن واقعه را شنیدم...
"نکته یکم:
"نکته دوم:
"نکته سوم:
نکته چهارم:
نکته پنجم:
نکته ششم:
نکته هفتم:
نکته هشتم:
نکته نهم:
نکته یازدهم:
نکته دوازدهم:
نکته چهاردهم:
نکته پانزدهم:
نکته شانزدهم:
نکته هفدهم:
نکته هجدهم:
نکته نوزدهم:
نکته بیستم:
"نکته بیست و یکم:
فصل پانزدهم
مهار هیولا
در سال 1971، هنگام عیادت از جان ساکان همراه با دکتر داسون کار چندانی در زمینه درمان MS نمی شد انجام داد. اینک سیسال پس از نخستین برخوردم با MS، وضعیت درمان این بیماران دستخوش تحولات اساسی شده است. ..
فصل شانزدهم
در راه کشف علاجی برای MS
واژه درمان یکی از رساترین و نیرومندترین واژهها در فرهنگ دانش پزشکی است. واژه درمان در سوی دیگر معادله پیچیدهای است که پزشک و بیمار را با یکدیگر مرتبط میسازد. معادلهای که در برگیرنده دو قطب متضاد دانش علمی در مقابل بیماری بوده ودر نهایت در قالب انسان دردمندی شکل مییابد که در پی آسایش و درمان شدن است. نظریه درمان بیماری، بخش جدا ناپذیر از ذهنیت کلیه انسانهای دردمند است. کلیه انسانهایی که به نوعی در طول زندگی خود بیمار شدهاند در واقع همه اما ابناء بشر در زوایای روح و ذهن کلیه انسانها اعتقاد ویژهای به چیزی که بهطور جادویی یا معجزهآسا دردها و آلام ما را از میان برد، وجود دارد.
5. ویروس ها
4. پیشرفت
3. فرم خوشخیم بیماری MS
2. اختلال عمکلرد دستگاه ایمنی
1. عامل محرک اولیه
فصل هفدهم
درمان های جدید برای بیماری MS
در جریان ویزیت و معاینه بیماران دچار MS، این بیماران پرسش های متعددی را در زمینه آخرین کشفیات دارویی و به ویژه داروهای خوراکی مطرح می نمایند. در حال حاضر کلیه درمان های موجود برای بیماری MS تزریقی هستند لذا ورود داروهای خوراکی به بازارهای دارویی جهان تحول جدیدی را در درمان MS فراهم خواهد ساخت. در اینجا به بحث در مورد آخرین داروهای تحت پژوهش برای درمان بیماری MS و به ویژه داروهای خوراکی خواهیم پرداخت.
فینگولیمود
مینوسایکلین و داکسی سایکلین
ویتامین D
داروهای خانواده استاتین
BG12
تری فلوناماید
کلدریبین
آلمتوزوماب
برچسب ها:
دانلود رمان ترجمه شده ی در جستجوى درمانی براى بیمارى مالتیپل اسكلروزیس «MS»