دانلود مقاله کمک پایان نامه معماري مدرن

دانلود مقاله کمک پایان نامه معماري مدرن نوع فایل : Word تعداد صفحات : 56 شرح محتوا مقدمه مباني معماري مدرن، كه سبكي غالب و جهانگير در سده بيستم ميلادي بوده، ريشه در تحولاتي كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا در حدود چهارصدسال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. بررسي معماري مدرن بدون توج

دسته بندی: فنی و مهندسی » معماری

تعداد مشاهده: 2243 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

حجم فایل:40 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 22,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • دانلود مقاله کمک پایان نامه معماري مدرن

    نوع فایل Word 

    تعداد صفحات : 56

    شرح محتوا

    مقدمه

    مباني معماري مدرن، كه سبكي غالب و جهانگير در سده بيستم ميلادي بوده، ريشه در تحولاتي كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا در حدود چهارصدسال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است.

    بررسي معماري مدرن بدون توجه به زمينه هاي فكري و اجتماعي مدرنيته و تحولات متعاقب آن، همانند انسان گرايي، علم مداري، دين پيرايي، روشنگري و انقلاب صنعتي، امري ناقص و ابتر خواهد بود. هر يك از اين تحولات در پيشبرد تفكر ذهني مدرن و جهان مدرن نقش اساسي و تعيين كننده داشته است و معماري مدرن حاصل و نمود كالبدي چهار سده اخير است.

    بخش حاضر شامل چهار فصل است كه در فصل اول مدرنيته و زمينه ها و خصوصيات آن تبيين شده است. پس از آن در سه فصل، معماري مدرن و زيرمجموعه هاي آن در سه دوره معماري مدرن اوليه، متعالي و متأخر مورد بحث و شرح قرار گرفته است.

    جهان مدرن در مقابل دنياي كهن، منظر متفاوتي از هستي عرضه مي دارد كه برخاسته از باورهاي عقلي و انسان مداري است. در جهان مدرن، داوري هاي ارزشي بر اساس اين باورهاي جديد تعريف مي شود. شروع چنين تفكري از زماني است كه انسان به عنوان محور سنجش تمام ارزش ها مطرح گرديد. از زماني كه توجه به ذهن و تفكر به عنوان مباني ارزيابي پديده هاي جهان مطرح شد، باور به عقل – كه در اين دوره جانشين تفكرات ذهني و روحاني دوران قرون وسطا گرديد – انسان را به عنوان نماينده عقل و انديشه، محور همه چيز قرار داد. انسان مداري، كه بعدها مبناي شكل گيري جامعه مدرن شد، ريشه در همين جايگزيني دارد.

    دكتر هاشم آغاجري، استاد تاريخ، در تعريف مدرنيته چنين بيان مي دارد:

    «چارچوب معناي مدرنيته به عصري گفته مي شود كه انسان در آن به عنوان فاعل شناسي و اقتدار به گونه اي خود بنياد همه عالم و آدم را تبديل به آبژة معرفتي و اقتدار خود مي كند. به عبارت ديگر مدرنيته به مثابه يك دوران تاريخي به عصري مي گويند كه اومانيسم (انسان گرايي) به معني فلسفه كلمة ظهور پيدا مي كنند... .

    در اين دوران بشر مبناي همه چيز مي شود و طبيعت و جهان اخلاقي و روابط قدرت، علم و تكنولوژي خاستگاه بشري پيداغ مي كند و همچنين در خدمت بشر قرار مي گيرد. طبعاً مدرنيته به اين معني نوعي گسس از دوران ماقبل مدرن – كه عصر مسيحي اروپا است و در محور و مركز عامل خداي مسيحي قرار داد و همه ارزش ها به خداوند و مسيح و تجسد تاريخي و خارجي اروپا يعني كليسا ارجاع داده مي شود – است. در دروان ماقبل مدرن، نظام ارش گذاري و اخلاقي و تمام نهادها و ساخت هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي مبتني بر چنين انگارة خدامحورانه اي از عالم آدم است. مدرنيته به عنوان يك دوران تاريخي، عصر انسان محوري است و در مقابل نگاه سنتي ماقبل خودش قرار دارد كه عصر كليسا محوري يا خدامحوري است».

    در اينجا لازم است تفاوت بين دو واژة مدرنيته و مدرنيسم تبيين شود. مدرنيته وضعيت و حالتي است كه در تاريخ اتفاق افتاده و نوعي نگرش به هستي و زندگي است، ولي مدرنيسم ايدئولوژي و بنا به رويكردي، فهم مدرنيته از خودش است.

    اكثر فلاسفه مدرن بر اين نظر هستند كه آغاز عصر مدرن با پيدايش انسان گرايي و خردگرايي دوره رنسانس در قرن 15 ميلادي در شمال ايتاليا همراه بوده است. از اين دوره است كه جهان بيني انسان غربي تغير جهت داده و از آسمان به سمت زمين متوجه شده است. اين تغيير جهان بيني و بينش فكري چنان گسترده و فراگير بود كه باعث واژگوني بسياري از باورهاي ذهني شد و تفسير و قرائت جديدي از اصول و چارچوب هاي هنري، مذهبي، علمي، فلسفي، سياسي، تكنيكي، اجتماعي و فرهنگي ارائه گرديد.

    اگرچه مذهب رنسانس همان مذهب قرون مسطي مسيحي است، ولي سردرها و تناسبات معابد بت پرستان يوتان و روم باستان برروي كليساهاي رنسانس نمايش پيدا كرد. براي كشيدن تصاوير و ساختن مجسمه هيا حضرت مسيح و قديسان نيز بت هاي يونان باستان الگو قرار گرفت. كتاب ويتروويوس به نام در باب معماري در ده جلد در سال 1520 زير نظر رافائل، به ايتاليايي ترجمه شد. اين كتاب مورد توجه بسيار زياد معماران رنسانس قرار گرفت.

    خصوصيات اصلي عصر رنسانس را يم توان در انسان گرايي، واقع گرايي و خردگرايي خلاصه كرد. رنسانس آغاز انسان گرايي و اعتقاد به انسان و توانايي هاي او است. فرد و فردگرايي  در عصر رنسانس اهميت پيدا مي كند و هنرمند و اثر هنري به نام هنرمند داراي ارزش مي شود. نام هنرمندان و انديشمندان غيرمذهبي در جامعه مطرح مي گردد. اين نگرش به انسان با بينش قرون وسطايي كه انسان را موجودي گناهكار و رانده شده از بهشت تلقي مي كرد كه بايد كفاره گناهان خود را پس دهد به كلي متفاوت است.

    خردگرايي ديگر خصيصه عصر رنسانس است. در اين دوره با گسترش مدارس غيرمذهبي، فلسفه، ادبيات، هنرهاي آزاد، فنون جنگي، ورزش، تاريخ و خصوصاً تاريه عصر كلاسيك تندريس مي شود. در هنر و معماري، احجام اوليه مانند مكعب، استوانه، كره و هرم اهميت پيدا مي كند زيرا اين اشكال قابل درك و استنباط توسط ذهن انسان هستند و هيچ گونه ابهامي در مورد آنها وجود ندارد. تناسبات رياضي، همگوني و تقارن كه در هنر كلاسيك يونان و روم باستان اهميت داشت مجدداً در دوره رنسانس واجد ارزش بسيار زياد مي شود. كليساهاي عصر رنسانس كاملاً متقارن در نما و پلان هستند، چنانچه اگر انسان در مركز كليسا بايستد، از طرف چهار طرف منظره اي مشابه و بدون ابهام مشاهده مي كند. لذا عنوان شده كه در هنر رنسانس ذهن انسان در مرگز پرگار است.

    در طي چهار قرن – شازندة، هفده، خجده و نوزده – كه تغييرات زيبنايي در جهان بيني دنياي غرب پديد آمد بينش انسان غربي نسبت به خود و جهان پيرامون به طور اساسي دگرگون شد. بايدها و نبايدها و مقدسات و نامقدسات جهان سنت زير سؤال رفت و به جاي آن هستي ها و واقعيات و كاركردها و عملكردهاي دنياي مدرن جايگزين شد و علم لاهوتي تبديل به علم ناسوتي گرديد. لذا همه امور محسوس مضووع شناخت شد. زمين شناسي، اقيانوس شناسي، زيست شناسي، روان شناسي، جامعه شناسي و غيره به صورت موضوعاتي درآمد كه به طور پيوسته و نظام مند مورد تحقيق و تفحص قرار گرفت. علم و شناخت به صورت غايت انسان مدرن درآمد.

    تأكيد بر قوه تفكر انسان، واقعيات عيني، كشف قوانين طبيعت و تجربه و آزمايش باعث پديد آوردن شرايطي شد كه علم و به تبع آن تكنولوژي به سرعت رشد و توسعه يافت. هر تحقيق و پژوهشي باعث اختراع و اكتشاف جديد شد كه آن نيز به نوبة خود پدديه ها و ابداعات جديدتري را به دنبال داشت.

    در سال 1769 ماشين بخار توسط جيمزوات (1819-1736) در انگلستان احتراع شد و طليعة انقلاب صنعتي و تكنولوژي مدرن ظهور كرد. استفاده از نيروي بخار به عنوان نيروي محركه، توان و قدرت بي اندازه براي توسعة صنايع ايجاد كرد. توليد خانگي و كارگاهي در مقياس خرد و محلي به سرعت تبديل به توليد انبوه در كارخانجات با استفاده از قدرت ماشين و انرژي گرديد. از اولين نمونه هاي كارخانجات مدرن مي توان از نخ ريسي، پارچه بافي، ابزارآلات، مكصالح ساختماني و وسايل حمل و نقل مانند كشتي سازي و راه آهن نام برد.

    اولين خط آهن در انگلستات در سال 1825 احداثق شد. تا سال 1840، هشتصد كيلومتر راه آهن و تا سال 1850، شش هزار كيلومتر راه آن در انگلستات كشيده شد. اولين كشتي بخار در سال 1807 در آمريكا ساخته شد و در سال 1840 اولين كشتي بخار از اقيانوس اطلس عبور كرد. تلگراف در سال 1844 و تلفن در سال 1876 اختراع شد. در سال 1879 توماس اديسون (1931-1847) چراغ برق را اختراع كرد. كارل بنز (1929-1844) اولين اتومبيل با سوخت بنزيني را در سال 1885 اختراع نمود.

    صنايع مربوط به ساختمان نيز به سرعت پيشرفت كرد. صنعت شيشه سازي در نيمة دوم قرن هيجده گسترش بسيار يافت. در سال 1806 جام هاي شيشه يا به ابعاد 5/2×7/1 متر توليد شد. آسانسور در اواسط قرن نوزده در نيويورك اختراع شد. توليد تيرآهن، فولااد و سيمان در طي قرن 19 در كليه كشورهاي غربي رشد بسيار داشت.

    از تبعات انقلاب صنعتي، رشد سريع شهرنشيني بود. صنعتي شدن كشاورزي و اخداث كارخانجات در اطراف شهرها و همچنين ارائه خدمات جديد در شهرها باعث جابه جايي جمعيت گرديد و ساكنان عمدتاً كشاورز در روستاها به عنوان نيروي كار روزانه كارخانجات در شهرها شدند.

    تغييرلات زيربنايي در شهرها فقط تغييرات جمعيتي و اجتماعي نبود، بلكه شهرها از نظر كالبدي نيز به كلي دگرگون شدند. پيشرفت تسليحات جنگي باعث از بين رفتن برج ها، دروازه ها و خندق ها در اطراف شهرها و همچنين در اطراق مقرهاي حكومتي شد.

    شايد بتوان اذعان نمود كه هيچ پديده اي در تاريخ شهرسازي، چه در اروپا و چه در ساير نقاط جهان به اندازه اتومبيل بافت و كالبد شهرها را تغيير نداده است. اتومبيل مقياس شهرها را عوض كرد. مجاورت محل كار با محل زندگي، متراكم بودن ساختمانها در مركز شهرؤ كوچه هاي مباريم با مقياس انساني و مراكز محلات همه از بين رفت و مقياس انساني به مقياس اتومبيل شد.

    مدرنيته، نهادهاي مدرن و ساختمان هاي جديد را هم با خود به داخل شهر همراه آورد، موزه، نمايشگاه، بيمارستان، شهرداري، دادگستري و پارلمان.

    1-6- اولين ساختمان هيا مدرن

    از اواخر قرن هيجدهم ميلادي، به تدريج توليدات جديد صنعتي وارد امور ساختماني گرديد. در ابتدا اين توليدات براي احداث پل ها، كارخانجات، تأسيسات بندگاهي، سيلوهاي گندم، بناهاي عمومي و سپس ساختمان هاي مسكوني مورد استفاده رقار گرفت.

    پل رودخانه سورن (1779-1775) در انگلستان يكي از اولين نمونه پل هايي است كه با مصالح مدرن، يعني تير چدني احداث شد. اين پل داراي سي متر دهانه و پانزده متر ارتفاع بود كه در زمان خود دستاورد بزرگي محسوب مي شود. پل ساندراند (1796-1793) كه آن هم در انگلستان و با تيرهاي چدني ساخته شد، بيش از دو برابر پل قبلي، يعني هفتاد و دومتر، دهانه داشت و بالاخره پل معلق كليفتون (1836) در بريستول انگلستان با 214 متر دهانه ساخته شد...

    2-1-مكتب شيكاگو

    شيكاگو در اواخر قرن نوزده مركز خطوط راه آهن ‌و ارتباط بيت شرق و غرب آمريكا بود. همچنين اين شهر مركز تجاري مهمي به شمار مي آمد و از سال 1885 ميلادي، فعاليت شديد اقتصادي و به تبع آن اجراي ساختمان هاي تجاري و اداري آغاز شده بود. با توجه به اين كه آتش سوزي سال 1871 بيشتر قسمت هاي اين شهر را از بين برده، لذا زمينه براي تحولات جديد آماده بود...

    شركت آدلر و ساليوان (Adler and Sullivan)   

    3-4-معماري ارگانيك

    1. طبيعت:
    2. ارگانيك:
    3. شكل و تابع عملكرد:
    4. لطافت:
    5. سنت:
    6. تزئينات:
    7. روح:

    8- بعد سوم:  

    1. فضا:

    معماري پست مدرن

    فصل هفتم: معماري هاي – تك و اكو – تك

    در سال 1971، دو معمار جوان ايتاليايي تبار به نام هاي ريچارد راجرز ساكن انگلستان ورنزوپيانو ساكن ايتاليا، در مسابقه طرح ساختمان مركز ژرژپمپيدو در پاريس در بين 681 شركت كننده برنده اعلام شدند. نماي اين ساختمان را مجموعه اي از دودكش ها، آبگردان ها، لوله هاي تأسيساتي و ستون ها، تيرها، بادبندها، راه پله ها و مسيرهاي رفت و آمد تشكيل مي داد. اين معماران آغازگر سبكي در اروپا بودند كه به نام هاي – تك يا تكنولوژي بسيار پيشرفته معروف گرديد. لذا مجدداً در دهة هفتاد ماشين و فن آوري به عنوان يك موضوع محوري در معماري مطرح شد.

    معماران اين سبك تكنولوژي را دستاورد بزرگ مدرنيته عامل توسعه و پيشرفت در رقن بيستم مي دانند. از نظر آنها، عصاره و مشخصه هر عصر در معماري آن دوره شكل كالبدي يافته است. به عنوان نمونه، معابد يونان باستان با آن نظم و تناسبات كامل هندسي، تبلور ذهنيت كمال گراي يونانيان باستان است. بنماهاي عظيم روم باستان، تمايش قدرت امپراتوري و حكومت سزارها مي باشد و بالاخره كليساهاي سر به فلك كشيده گوتيك نمايش دهنده قدتر كليسا و ذهنيت قرون وسطا است. به همين ترتيب، ساختمان هاي امروزي مي باشد نمايش دهنده عصارة فكري و تكنيكي عصر حاضر يعني تكنولوژي مي باشد. نظريات و مباني معماري و هاي  تك در اصول، بسيار به يكديگر نزديك است و مي توان گفت كه معماري هاي  تكر فرزند خلف معماري مدرن است..

    فصل نهم: معماري ديكانستراكشن

    مكتب ديكانستراكشن، كه يكي از شاخه هاي مهم فلسفة پست مدرن محسوب مي شود، نقدي به بينش ساختارگرايي و همچنين تفكر مدرن است. مكتب ديكانستراكشن جزو زيرمجموعه پساساختارگرايي هم محسوب مي شود. زيرا اكثر انديشمندان اين مكتب، پرورش يافتة دوره ساختارگرايي مي باشند. پساساختارگراها منطق گرايي افراطي ساختاري و افراط ساختارگرايان در مورد ساختار را مورد پرستش قرار مي دهند. پساساختارگراها معتقدند كه «اهميت و پويايي زبان بايد در سيلان و ناپايداري معناها جست و جو گردد».

    به طور كلي ديكانستراكشن نوعي وارسي يك متن و استخراج تفسيرهاي آشكار و پنهان از بطن متن است. اين تفسيرها و تأويل ها مي تواند با يكديگر و حتي با منظور و نظر پديد آورنده متن متناقض و متفاوت باشد. لذا در بينش ديكانستراكشن، آنمچه كه خواننده استنباط و برداشت مي كند واجد اهميت است و به تعداد خواننده، برداشت هاؤ استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد. خواننده معني و منظور متن را مشخص مي كند و نه نويسنده ساختار ثابت در متن و يا تفسيري واحد از آن وجود ندارد. ارتباط بين دال و مدولول و رابطة بين متن و تفسير شناور و اغزان است... 



    برچسب ها: دانلود مقاله کمک پایان نامه معماري مدرن
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما


تمام حقوق سایت sabzfile.ir محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد. طراحی سایت