مقدمه
اختراع دوربین عکاسی برای هنرهای بصری به منزله یک انقلاب بود. موقعیت و رابطه هنرمند با جامعه اش به کلی دگرگون شد، زیرا تا آن زمان توانایی تهیه و ساختن تصویر فقط در انحصار هنرمندان بود، ولی با پیدایش دوربین عکاسی امکان بوجود آوردن تصویر به طرز مکانیکی ایجاد گردد. سالها آموز ش و استعداد بسیار لازم بود تا یک هنرمند بتواند هنر صورتگری را بیاموزد و حال آنکه دوربین عکاسی این توانایی را در زمانی بس کوتاه می توانست دراختیار هر فرد علاقمند قرار دهد. از اواسط قرن بیستم که معجزات فراوانی در اختراعات برقی به تحقق پیوست، استفاده از تصویر عکاسی چیزی بسیار طبیعی و گریز ناپذیر شد، ولی د رقرن نوزدهم جامعه بشری هنوز به چنان پیشرفتی نرسیده بود تا بتواند از امکانات تصاویر عکاسی استفاده قابل توجهی کند.
دوربین عکاسی دربازار ابتدا به صورت نوعی اسباب بازی و سرگرمی عرضه و سپس به صورت یک وسیله ضروری در اجتماع را به خود گرفت. مهمترین حامیان دوربین عکاسی طبقه متوسط جامعه بودند. تا اوایل قرن بیستم اثر تصویر عکاسی درامرارتباطات مشهود نشده بود. آرتورگدسمیت(Arthour Goldsmith)در این باره طی مقاله ای در مجله عکاسی برای عموم تحت عنوان« عکاسی به منزله آفریننده» می نویسید:« ما در دورانی زندگی می کنیم که تصویر عکاسی بر آن غلبه دارد. امروز تصویر عکاسی درنهانخانه ذهن بشر وعواطف او با قدرت نفوذ کرده است. ابن قدرت چنان است که می توان آن را در تاریخ وقایع معاصر با قدرت انرژی اتمی مقایسه کرد. مفاهیم ما از انسان و کیهان، چیزهایی که می خریم، و یا نمی خریم، و بالاخره الگوهایی که در بافتهای بصری ما برمبنای انها استوارند همگی کم و بیش بواسطه و تحت تأثیر تصویر عکاسی شکل گرفته است. و این تأثیر گاه نقش قاطعی در نحوه شکل گیری آنها ایفا می کند....