تعداد صفحات : 104
شرح محتوا
فهرست مطالب
چكيده
فصل اول كليات تحقيق
مقدمه
بيان مساله
اهميت و ضرورت تحقيق
فرضيه و متغيرهاي تحقيق
فصل دوم پيشينه تحقيق
روان شناسي چيست
فصل سوم جامعه آماري و روش تحقيق
جامعه مورد مطالعه
حجم نمونه
روش نمونه گيري
ابزار اندازه گيري
روش تحقيق
روش آماري مربوط به فرضيه
روش جمع آوري اطلاعات
فصل چهارم يافته ها و تجزيه و تحليل آنها
فصل پنجم بحث و نتيجه گيري
پيشنهادات
محدوديت ها
منابع و ماخذ
ضمائم
چکیده
هدف ازتحقیق حاضربررسی رابطه بین خود پنداره وشخصیت روان نژندی دربین دانشجویان دختررشته روان شناسی ومشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است که فرضیه عنوان شده عبارتند از اینکه بین خود پنداره وشخصیت روان نژندی رابطه معنی داری وجود دارد که جامعه مورد مطالعه عبارتند ازدانشجویان دختررشته روان شناسی ومشاوره است که ازبین جامعه مورد نظر 80نفربه عنوان نمونه انتخاب گردیده وآزمون شخصیت روان نژندی کوندور وهمین طور درک ازخویشتن راتوس برروی آنها اجراگردیده است که جهت آزمون فرضیه تحقیق ازروش آماری ضریب هم بستگی پیرامون استفاده گردیده که نتایج بدست آمده حاکی ازآن است که بین خود پنداره وشخصیت روان نژندی رابطه معنی داری وجود دارد وسطح معنی داری آن برابر5% است .
فصل اول
"كليات تحقيق"
مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است وبدین خاطر ادامه زندگی وی به شیوه ای معقول وموفقیت آمیزبه صورت انفرادی تقریبا غیرممکن است .انسان ازبدوتولد با دیگران ارتباط برقرارمیکند این دیگران درمرحله بسیارمحدود است وشامل گروه کوچک خانواده می باشد
اما درمسیررشد با گروههای دیگری که به تدریج بزرگترمی شوند مانند همبازیها ،دوستان ،که درزمینه رشد اجتماعی وی رافراهم می آورند .رشد اجتماعی فردمانند سایرزمینه های رشدی اوکم کم وسعت یافته وتقریبا تمام فعالیتهایش تحت تاثیر اطرافیان قرارمی گیرد ، رشد اجتماعی هم چنین برای بیشتر افراد به تدریج وبه طورطبیعی دربرخورد با تجربه ها حاصل می گردد رفتارمناسب ومطلوب اجتماعی میتواند برای رسیدن به خودیابی وخود شکوفایی نقش بسزایی داشته باشد . دردوره نوجوانی ، رشد فرد درجنبه های مختلف ادامه می یابد .علائم برخی ازجنبه های رشد مانند رشد جسمی رابه سرعت وبایک نگاه میتوان دریافت مثل رشد وزن وقد که به طورآشکار ازافزایش وزن وبلند شدن قد مشهود است ، شخصیت هم باید تاثیر تربیت درست ومناسب قرارگیرد وگاهی عدم روابط درست ومناسب با اطرافیان باعث ایجاد روابط نادرست وشخصیت روان نژندی درفرد می شود که تمام اینها می تواند دررسیدن به خود شکوفایی وخودیابی نقش منفی داشته باشد واگراین روابط به درستی صورت نپذیرد موفقیت اودربه کارگیری استعدادها وشکوفا ساختن آنها به حداقل خواهد رسید به علاوه بسیاری از روابط ورفتارهای مناسب ونامناسب مثل به اوج رسیدن ، شکوفا شدن شخصیت ویا خودخواهی ووابستگی به دیگران درتشخیص وتمیز بین واقعیت ها ، رویا ها وتخیلات که جزرفتار ضد اجتماعی روان نژندی است که دراین حالت فرد دربسیاری ازموارد نمی تواند درست تصمیم بگیرد ویا بتواند برنامه ریزی خود برای رسیدن به خودیابی وخود شکوفایی که تمام اینها بستگی به اوضاع اجتماعی وخانوادگی وفردی افراد دردوره نوجوانی وجوانی دارد وتاکید روان شناسی انسان گرابرای کتنگری وخود شکوفایی ورسیدن به خود پنداره قوی رامیتوان بانقل قول معروف کارل راجرز نشان داد : ارگانیزم یک گرایش وتلاش اساسی دارد – شکوفا کردن – حفظ نمودن وتقویت کردن خود تجربه گر ، ارضا کردن نیازهای فیزیولوژیکی – ارگانیزم راحفظ وتقویت میکند تافرد بتواند ازشخصیت روان نژندی دورشود ...