چکیده :
Mau یک نمونه ملی از دانش آموزان مدرسه متوسطه از زمینه های قومی و فرهنگی متفاوت را در مورد خواسته ها، برنامه ها و پیشرفت های آموزشی بررسی کرد. نتایج نشان دادند تفاوت های خاص جنسیت و نژادی را در رفتارهای برنانمه ریزی شغلی و آموزشی.
در تحقیق موقعیت کنونی انجمن مشاوره آمریکائی (ACA)، مشاور مدرسه و برنامه های آن، Herr (1992) اظهار کرد که توسعه مدرسه وانسانی و توسعه اقتصادی حالا در این ملیت در یک مورد غیرقابل تفاوت متصل می شوند. بنابراین رابطه یادگیری دانش آموزان در مدرسه با دنیای کار مهمتر از همیشه بوده است. دانش آموزان نه تنها باید مهارت های اصلی در خواندن، نوشتن، فلسفه و ریاضیات را فرا بگیرند بلکه باید مهارت های فکر کردن در تصمیم گیری ها برای حل کردن مشکلات هم بیاموزند و به صورت موثری در خصوصیات شخصیتی در مدیریت خودشان به کار ببرند (گزارش اسکن ها، بخش کاری u.s ، 1991). اگر مدارس ما برای آموزش دانش آموزان با این مهارت ها با شکست مواجه شوند، آموزش ها قادر به رقابت های در مقیاس های جهانی نخواهند بود. بنابراین کمیسیون ملی آموزش (1983) در یک دهه پیش تأکید کرد که: زمینه های آموزشی جامعه ما توسط بالارفتن ارتباط معمولی فرسوده می شود و آینده ملت و مردم را تهدید می کند. (صفحه 5). گزارشات اطلاعات اخیر توسط Baker (1993) و Stevenson (1992) نشان دادند که دانش آموزان پشت بسیاری از کشورهای دیگر در اجراء آکادمیک هستند. در پاسخ به این بحران آموزشی و پتانسیل اقتصادی آن، ACA (1992 Herr )، موقعیتی را به دست آورده است که این کیفیت منابع انسانی است نه مواد یا تجهیزاتی که نیاز دارند که پیشرفت داده شوند. همانطور که در تحقیق موقعیت CAC سایت شد، عامل کلیدی در این یا هر قابلیت ملی دیگر، رقابت کردن در محیط اقتصادی بین المللی کیفیت قدرت کار ملی تعریف شده توسط سواد، قابلیت انعطاف و قابلیت آموزش آن است می باشد. (صفحه 1). طبق نصر مشاوران، ما عقیده داریم که بهبود سرویس های مشاوره ای و راهنمایی در مدارس می توانند برای افزایش کیفیت ملی و قدرت کاری اش به کار برده شوند. (کمیسیون مشاوره و راهنمایی قبل از کالج 1986). مشاوران آمریکایی می توانند به عنوان توسعه دهندگان در پیشرفت منابع انسانی ما و در کمک به دانش آموزان ما برای ارتباط آموزش آنها و دنیای کار کمک کنند. نوجوانان امروزی متصل به یک قدرت کاری با دموگرافیک های جدید هستند. حدود 75% از کسانی که جذب کار در ایالات متحده شده اند (u.s) حالا ترکیبی از اقلیت ها، زنان و مهاجران می باشند. (1992، sue). اقلیت ها و زنان برای بیشتر از 90% از تمام قدرت کار رشد یافته در سال 2000 بوده اند (1991، Apolloni-Feichmer, west). علاوه بر تغییر دادن دموگرافیک ها، سطوح بالاتری از مهارت و تعلیم دیدن آموزشی مورد نیاز خواهد بود. (Bound,Johnson 1992). اشخاصی با کمتر از تحصیلات دبیرستانی با مکشل جستجوی شغل مواجه خواهند بود. آینده اقتصادی ملت بستگی به سطوح بالاتر تحصیلی دارد. اگرچه دانش آموزان از این موقعیت اجتماعی حضور می یابند و تشویق می شوند برای ورود به تحصیلات بالاتر اما درصد تحصیل کردگان کالج در میان نیروی کار بزرگسال کاهش خواهد یافت (کمیسیون مشاوره و راهنمایی قبل از کالج 1986). بسیاری از دانش آموزان مدرسه متوسطه امروزی ما تا سال 2000 وارد بازار کار می شوند.