اعداد مقدس
در فرهنگ دهخدا مقدس ؛ پاک پاکیزه و منزه
معنا شده است . پس همین ابتدای سخن بهتر است از واژه ی «اعداد ویژه»
استفاده کنم که گویا تر است . برخی از این اعداد ویژه معنای خاصی را همراه و
در ذات خود دارند مثلا عدد «1» یکتا و واحد است و نمایانگر یکتایی حضرت حق
است .
بعضی از اعداد مثل 100 یا 1000دیگر یک عدد مشخص نیستند ؛ از هر عدد دیگر بزرگترند :
«من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه
100بار تو راگفتم کم خور 2- 3 پیمانه »
« نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم
که 1000موج باده به دماغ من بر آمد »
برخی اعداد همیشه شیرینند مثل عدد 20 که
در واقع نمره ی 20 است و هیچ عدد دیگری جایش را نمی گیرد 100 و یا حروفی
مثل A .تنها 20 است که همیشه شیرین است و افتخار آفرین.
بعضی اعداد تنها نزد گروهی خاص ویژگی
دارند ؛ مثلا عدد 10 برای فوتبالیست ها مخصوص است ومحبوب . همیشه بهترین
بازیکن ها با پیراهن شماره 10 بازی کرده ومی کنند مثل پله و رونالدینهو ی
برزیلی ، مارادونای آرژانتینی وعلی دایی ایرانی.
بعضی اعداد معانی متفاوت دارند ، عدد 40 در عرفان چله نشینی است و تحمل ریاضت تا رسیدن به پختگی :
« سی پاره به کف در چله شدی سی پاره منم ترک چله کن »
در جایی دیگر چل چلی می شود تا پوششی باشد برای انجام هر کاری که عقده ی انجام ندادنش بر دل مانده است .
و یا عدد 7 در عرفان هفت آسمان و هفت شهر عشق :
«7 آسمان را بردرم واز 7 دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من »
در مراسم دینی 7 بار طواف خانه کعبه ؛ 7 بار سعی بین صفا ومروه ، پرتاب 7 سنگ به نماد شیطان .
و در زندگی روزمره هفته می شود و انتظار برای پایان 6 روز کار و تلاش و ساختن خاطراتی تلخ و یا شیرین در روز 7 ام .
خاطرات ، بسیاری از اعداد هم بدلیل به
دنبال داشتن خاطرات ، ویژه می شوند برای یک فرد بخصوص و یا افرادی که وجوه
مشترک دارند ؛ مثلا برای من عدد 469 که اسم یک پیتزا فروشی است در خیابان
ولیعصر تهران که نسبتا زیاد به آنجا رفته ام ، همراه خود دنیایی از خاطرات
تلخ و شیرین را دارد شاید برای خیلی های دیگر هم که از این مکان بخصوص
خاطراتی دارند ، همین طور باشد ؛ دیگر 469 عدد نیست مفهومی دیگر است یا عدد
18 و6 برایم خیلی ویژه و در ذهنم جای خاصی دارد . وقتی به مناسبت 800 مین
سال مولانا قطعه ای می سرودم خیلی دلم می خواست این عدد را در شعرم بیاورم ؛
به جستجو رفتم و در یافتم که 18 نزد مولویه عدد خاصی است و نمایانگر 18
عالم است و 18 بیت اول مثنوی نیز به همین اشاره دارد و 6 نیز 6 دفتر مثنوی و
نشان 6 راه ارتباط از جهان درون به دنیای بیرون است .
« 18 آوردی ز 6 دفتر برون با خط خود
بر نشان 18 عالم عرضه بر دستان تو»
اعداد در اساطیر و ادیان
«اعداد» یکی از جلوه های«نماد» است که از هزاران سال پیش تاکنون پیچیدگی های معنایی ویژه ای به خود گرفته است.
ایرانی ها، سومری ها، مصری ها، ژاپنی
ها، چینی ها، هندی ها، یونانی ها، مسیحی ها، بودایی ها، مسلمانان، عبرانی
ها و بسیاری دیگر از اقوام و ادیان کهن، با «اعداد» برخوردی نمادین داشته
اند. نماد، در معنایی ساده، جانشین رمزآلود یک مفهوم و تصویر است که به
صورت ناخودآگاه درک می شود، ژان شوالیه، اسطوره شناس، در مقدمه کتاب «فرهنگ
نمادها» که به طور مبسوط به مفهوم نماد پرداخته و آورده است: نماد بسی بیش
از یک علامت ساده است؛ نماد در ورای معنی جای دارد و تفسیری مختص به خود
دارد که لازمه این تفسیر دارا بودن نوعی قریحه است. نماد سرشار است از
تاثیرگذاری و پویایی.
اعداد در میان اقوام گوناگون، مفاهیم
نمادین گوناگونی به خود گرفته است اما جملگی در بر دارنده مفاهیمی ماورایی،
ذهنی، انتزاعی، اسرارآمیز هستند. اعداد صفر، یک، دو، سه، پنج، هفت، نه،
دوازده، سیزده، چهل، هفتاد، صد و هزار همواره اعدادی بوده اند که نزد اقوام
مختلف دارای درجات اعتبار و بار نمادین ویژه ای بوده اند.
در کتاب «قوم های کهن در قفقاز، ماورای
قفقاز، بین النهرین و هلال حاصل خیز» نوشته رقیه بهزادی درباره مفاهیم
نمادین اعداد، آمده است: «در بسیاری از سنت ها، به ویژه در بابلی، هندی و
فیثاغوری، عدد عبارت از یک اصل اساسی است که سراسر جهان عینی از آن ناشی می
شود. منشا همه اشیا و هماهنگی نهفته جهان است. همچنین اصل اساسی جهان با
تناسب در هنرهای تندیس گری و حجمی و در آهنگ در موسیقی و شعر است. در فلسفه
کیمیاگرانه، جهان اعداد، برابر با جهان خرد است … . در میان چینی ها،
اعداد فرد عبارت از «یانگ»، آسمانی، مذکر، نامتغیر و فرخنده و اعداد زوج،
به منزله «یین»، زمینی، مونث و متغیر هستند.
اسطوره شناسان و روان شناسان بسیاری، به
طور مجزا به اعداد نمادین و مفاهیم آنها پرداخته اند اما در ایران، این
مطالعات به صورت پراکنده و اندک انجام شده است.
یکی از معدود آثاری که در فصلی مستقل به
اعداد و مفاهیم نمادین در ایران و جهان پرداخته است، کتاب مذکور نوشته
رقیه بهزادی است. در زیر به برخی از اعداد که کاربردی مهم در ادیان، تمدن
ها، اساطیر و فرهنگ کهن داشته اند و در کتاب «قوم های کهن …» نوشته رقیه
بهزادی و«فرهنگ نمادها» با سرپرستی ژان شوالیه و آلن گربران به آنها اشاره
شده است، می پردازیم:
صفر: در آیین بودایی، هیچی و پوچی را می
رساند. عبارت است از عدم، هیچ بودن و تجلی نیافتن و فاقد هر گونه کیفیت و
کمیت. فیثاغوریان، عدد صفر را عبارت از شکل کامل، جوهر فرد، ابداع کننده و
شامل همه چیز می دانند. در اسلام، صفر ذات الهی است. در این دین، صفر، تخم
کیهانی و دارای ماهیت دوگانه است و تمامیت را نشان می دهد. شکل آن به صورت
دایره میان تهی، هم پوچی مرگ و هم تمامیت زندگی را، در درون دایره نشان می
دهد.
یک: در چین عدد یک، آسمانی و نرینه و
یانگ و فرخنده است. در آیین عیسوی، علامت پدر، خدا و الوهیت است. در نزد
عبرانیان، آدونای، سرور آسمانی، فرخنده و جوهر فردیت و هوش پنهانی است. در
اسلام، خداوند به عنوان یکتای مطلق بی نیاز است. تائوئی ها معتقدند که
تائو، یک را و یک، دو را و سه، همه چیز را به وجود آورد. فیثاغوریان، یک را
روح خدا می دانند که همه چیز از آن نشات می گیرد و جوهر فردیت است.
دو: بوداییان، دو دوگانگی «سامارا» یعنی
نرینه و مادینه، نظریه و عمل، حکمت و روش، همچنین کور و لنگ با هم است که
یکی راه را ببیند و با هم بدان راه بروند. دو، نزد چینی ها، عدد مونث و
نماد یین، زمینی و غیر فرخنده است. در تعابیر اسرارآمیز عبرانی (کابالیسم)
دو، به معنای نیروی حیات، حکمت و خودآگاهی است. نزد هندوان، مشتمل بر
دوگانگی شاکتا شاکتی است. در اسلام عدد دو، مشتمل بر روان است، افلاطون می
گوید که عدد دو، رقمی بدون معناست زیرا در بر دارنده ارتباطی است که عامل
سوم را معرفی می کند. در کتاب «فرهنگ نمادها» آمده است:«در یونان باستان دو
به مادر تخصیص داشت. نشانه اصل زنانه بود. در میان تمام موضاعات و اشیاء
به شدت دو وجهی، دو می تواند جرثومه پیشرفتی خلاق و همچنین پسرفتی نکبت بار
باشد.
سه: عدد سه، نخستین عددی است که کلمه
«همه» به آن اطلاق می شود. به قول ارسطو، عدد سه، شامل آغاز، میان و پایان
است. نیروی عدد سه، همگانی است و ماهیت سه گانه جهان به عنوان آسمان با
زمین و آب ها؛ تولد، حیات مرگ؛ آغاز، میان و پایان؛ گذشته، حال و آینده را
نشان می دهد. عدد سه، از نظر نمادگرایی تائویی، عددی نیرومند است. زیرا
دارای یک منطقه مرکزی تعادل است. عدد 3 الوهیت سه گانه تثلیث، یعنی پدر و
مادر و فرزند را معرفی می کند. در کتاب «فرهنگ نمادها» زیر مدخل «سه» آمده
است:«در سنت های ایرانی، عدد سه اغلب دارای شخصیت های جادویی- مذهبی است.
این عدد را در سه جمله رمز دین باستان ایران می بینیم: پندار نیک، گفتار
نیک، کردار نیک. این سه به معنای سه منجی هستند. پندار زشت، گفتار زشت و
کردار زشت مختصات اهریمن یا مظهر بدی ها هستند… بادیه نشینان عرب وقتی برای
اخذ تصمیمی تردید داشتند، سه سهم یا تیر انتخاب می کردند و روی یکی می
نوشتند امر خدا، روی دیگری می نوشتند منع خدا و روی سومی شرحی نمی نوشتند.
سپس تیرها می کردند و طبق دستور آن عمل می کردند. اگر بر تیر انتخابی شرحی
نوشته نشده بود، دوباره قرعه کشی می کردند.
در ادبیات عامیانه، سه آرزو، سه کوشش،
سه شاهزاده، سه جادوگر، خواهران سه گانه شگفت انگیز پریان بسیار دیده می
شود. اعراب پیش از اسلام، «منات» یک الهه سه گانه است که سه باکره مقدس
یعنی «لات»، «عزی» و «منات» را به صورت سنگ ها یا ستون های یادمانی بدون
شکل یا ستون هایی که کبوترانی بر فراز آنها بودند، نشان می دادند. چینی ها،
سه را عدد مقدس، فرخنده، نخستین عدد فرد و عدد یانگ می دانند. نمادهای عدد
سه نزد مسیحیان عبارت اند از تثلیث، روان، وحدت جسم و روح در انسان و نیز
صفات یا تقواهای مسیحی سه تا هستند: یعنی ایمان، امید و عشق.
-اگر همه انسانها یکسان بیندیشند و تنها
یک تن با نظر همه مخالف باشد ، کار عموم در خاموش کردن اجباری آن یک تن به
همان اندازه نارواست که ،اگر او قدرت داشت و نوع بشر را به زور خاموش می
کرد .
زمانی فرا می رسد که عدم همکاری به
اندازه همکاری ، وظیفه هر کس می شود … و کسی که از این حق خود صرف نظر کند
انسان شمرده نمی شود ! (گاندی)
چهار
نخستین شکل جامد از چهار به وجود آمده
است؛طرح یا نظم فضایی تعیّن؛ایستایی که با دوران و پویایی در تضاد است.چهار
یعنی کلیّت، تمامیّت، کمال، یکپارچگی، زمین، نظم، عقل، اندازه، نسبیت،
عدل. چهار نشان دهنده ی چهار جهت اصلی، چهار فصل، چهار باد، اضلاع مربع،
بازوان صلیب، رودخانه های بهشتی، مناطق اهریمنی، دریاها، کوه های مقدس، گاه
های شبانه روز، شکلهای چهار گانه ماه، هر شیئ چهار بخشی، و چهار عنصر در
غرب( در شرق به پنج عنصر قائلند) است. تربیع خدایان با تثلیث در تضاد است.
چهار در عهد قدیم عددی نمادین است،مثل چهار رودخانه ی بهشت که صلیبی شکل
هستند، چهار بخش زمین و غیره، که معمولاً نمادهایی عالمگیرند. چهارتایی ها
میتوانند همان طور که به شکل مربع و صلیب نشان داده میشوند به صورت چهار پر
هم به تصویر در آیند.
– اسکاندیناوی: در اسگارد [1] چهار رود خانه ی شیر جاری است.
– اسلامی: چهار بخش یک چهار واحدی
عبارتند از مبدأ یا آفریننده، روح عالم، جان عالم، و ماده ی اولیه. این
چهار جزء با چهار عالم قبالا منطبق است. به چهار فرشته و چهار منزل مرگ نیز
قائل هستند.
– بودائی: دامبا [2]یا درخت حیات چهار
بخش دارد و از ریشه هایش چهار نهر مقدس بهشت جاری است که نشانگر میل فراوان
به ترحم، عاطفه، عشق و بی غرضی یا چهار سوی قلب است. در آیین بودای چینی
نگهبانان چهار جهت اصلی عبارتند از: مو- لی- چینگ[3] شرق با حلقه و نیزه ی
یشمی؛ ویروپکشا[4] غرب، یعنی دور نگرنده که عود چهار سیمه دارد؛ ویروداکا
[5] جنوب، با چتر آشفتگی آغازین؛ تاریکی و زمین لرزه؛ وئیسراونا[6] شمال،
که شلاق جوال پوست پلنگی، مار، و مروارید دارد.
– تائویی: چهار نگهبان لاهوتی عبارتند
از: لی [7] همراه با پاگودا؛ ما[8] همراه با شمشیر؛ چو [9] با دو شمشیر؛ ون
[10] با چماق میخ دار. چهار موهبت روحانی یا مخلوق مقدس عبارتند از اژدها،
ققنوس، کی لین یا تکشاخ، و لاکپشت که ضمناً مظهر جهات اصلی نیز هستند.
– توتنی: چهار کوتوله جهان را نگه می دارند.
– چینی: چهار عدد زمین محسوب می شود که مربع نماد آن است. چهار نهر بی مرگی؛ چهار عدد زوج است؛ عدد یین[11]
– سرخپوستی: عدد چهار جهت اصلی و بادها
که به صورت صلیب و صلیب شکسته نشان داده می شود. اعمال تشریفاتی و آیینی
چهار مرتبه تکرار می شدند.
– سومری، سامی: چهار ایزد سماوی با چهار جهت اصلی یکی دانسته شده اند.
– عبری: سنجش، بخشندگی، عقل . در قبالا به معنی ذاکره؛ چهار عالم قبالا؛ چهار جهت فضا و چهار سطح نظام رده ای تورات است.
– فیثاغورسی: کمال؛ تناسب موزون؛ عدالت؛
زمین؛ چهار عدد سوگند فیثاغورسی است؛ چهار و ده اعداد الهی هستند؛ چهارتایی
Tetraktys (2+3+4=10 )
-گنوستیکی: باربلو[12] یا ربعیّت خدا
– مایایی: طاق آسمان را چهار غول نگه می دارند
– مسیحی: چهار عدد جسم و سه عدد جان است.
چهار نشان دهنده ی چهار رود بهشت، چهار انجیل، چهار انجیل؛ چهار نویسنده ی
اناجیل؛ فرشتگان اعظم؛ اهریمنان اصلی آبای کلیسا؛ پیامبران اولوالعزم؛
فضایل اصلی ( دور اندیشی، شکیبایی، عدالت، میانه روی)؛ چهار بادی که روح
واحد از آنها خارج می شود؛ سوارکاران مکاشفه یوحنا
– مصری: عدد مقدس زمان؛ اندازه خورشید؛
سقف آسمان را چهار ستون نگاه می دارد؛ در چهار گوشه جنازه چهار کوزه مرده
دان قرار داردکه چهار پسر هوروس[13] – چهار جهت اصلی- ایزدان چهارگانه ی
مرگ که با سر بوزینه، شغال، شاهین و انسان نشان داده می شوند از آن نگهداری
می کنند.
– هرمسی: تربیع الهی؛ خدا
– هندو: تمامیت؛ وفور؛ برهما- آفریننده،
چهار صورت دارد؛ پرستشگاه روی چهار گوشه ی مربع که نماد نظم و غایت جهان
است بنیاد یافته است. چهار تاتوا[14] چهار جزء انسان و مراتب عالم طبیعی (
حیوان، نبات، کانی، عقل) و چهار یوگا. چهار، طاس برنده است. چهار، نشان
دهنده ی چهار طبقه و دو جفت اضداد است.
– یونانی: عدد مقدس هرمس
برچسب ها:
دانلود تحقیق رشته تاریخ تحقیق نقش اعداد مقدس در معماری اسلامی دانلود تحقیق تاریخ اعداد مقدس تحقیق معماری اسلامی پاورپوینت نقش اعداد مقدس در معماری اسلامی